آمبیانس (( اینجا )) تحقیر نمودن دیگران ، نام مرضی است که خیلی ها دچارش میشوند . در این حال آنها با تحقیر و تخریب روحیه ی دیگری دچار نوعی خودستایی از نوع نامرئی شده و در درون قانع میشوند . مخصوصا اگر این آدم ها (گاو پیشونی سفید) باشند که دیگه بدتر . . . این روزها ورزشکاران ، …
ادامه نوشته »شبح آزادی
** میس شانزه لیزه که دوباره شروع کرده بود قرص های زاناکسش را میخورد…با حالتی رخوتناک و توام با آن هولناک (چرا که قرص ها نتوانسته بودند دخل سیستم خوابش را بیاورند) دفترچه یادداشتش را از روی تخت انداخت پایین و رفت و فیلم (شبح آزادی –لوئیس بونوئل) را از قفسه در آورد و گذاشت توی لپ تاپ.(دوباره یادآوری میکنم …
ادامه نوشته »سال ثانیه
نمایش "سال ثانیه" از یک پیشنهاد شروع شد. پیشنهادی از طرف فستیوال "اشپکتاکل" سوئیس. قرارمان این شد که از "هیچ" شروع کنیم و گروهی که خالصانه آمد و رنگ خود را بر این "هیچ" پاشید تا "سال ثانیه" شکل بگیرد.
ادامه نوشته »رویای نیمه شب تابستان
رویای نیمه شب تابستان اگر تو هم چونان من یکپارچه آتش بودی و نوشتن برایت نوشدارو ، درک میکردی که عدم تکنولوژی و عدم شانس میتواند چاشنیی باشد برای انفجار کسی که من باشم ، میس شانزه لیزه ، من ، که بعد از زیان و خسارات وارد شده به روح لطیفم دچار کوچ اجباری شدم ، دیدم که …
ادامه نوشته »فصل گرم تئاتر شهر
فصل گرم تئاتر کنار شومینه با آدم برفی و بهار و . . . اگر بانگ جرس بزنند ، تئاترهای تئاتر شهر ، همهمه برپا شده ، قافله ی آدمیان با مقابله ی بی صبرانه در برابر غبار و دود بی شرمانه که از لنت ترمز بر اکسیژن هوا دمیده ، کنار تئاتر شهر توقف کرده ، زندگی روزمره …
ادامه نوشته »حقیقت ، درد /دکتر زملوایس
دست های دکتر زملوایس نویسنده : نغمه ثمینی کارگردان و طراح :ژیام فروتن بازیگر : رضا بهبودی دی ماه هزار و سی صد و نود / ساعت هفده و سی دقیقه / تماشاخانه ی استاد انتظامی / خانه ی هنرمندان ایران قبل از اظهار افاضات میس شانزه لیزه ای فی باب دست های دکتر زملوایس ، باید خاطر نشان کنم …
ادامه نوشته »خواب را با دیده ی عاشق چه کار ؟!
من نه بد خوابم ، نه بسیار خواب . نه پُر خواب و نه بد خواب . همیشه از تخت خوابم ترسیده ام . همیشه خواب هایی سراغم را گرفته اند ، بردندم به دنیای ناشناخته شان که ازشان ترسیده ام . همیشه بیدار که میشوم ، چشم بندم را که باز میکنم ، از این بیدار شدن خسته …
ادامه نوشته »نِگروگیس
نِگروگیس سنجاق قفلی ها رو دستم میگیرم ، سرِ دیگری را در حلقه ی پایینی دیگری می اندازم و دوباره قفل میکنم ، آن قدر این کار را تکرار میکنم تا از این سنجاق قفلی ها رشته ای درست شود . قطارِ سنجاق قفلی ها روی لحاف ِ چهل تکه ام با هر تکانم بالا و پایین میروند ، دهان ِ بعضی …
ادامه نوشته »جدایی نادر از سیمین
رفتم . جدایی نادر از سیمین رو دیدم . امیدوارم کتکم نزنید . چون نظرم برخلاف نظر کل دنیاست . دلیل هم دارم . آقای اصغر فرهادی ، به نظر من ( که کارشناس نمایشم نه سینما ) در چهارشنبه سوری و در درباره ی الی بسیار موفق تر بود . بنده در این جا هورا…..هورا….نمیکنم …چون برای (جدایی نادر …
ادامه نوشته »معشوقه : Maîtresse
معشوق و معشوقه کیست ؟ در یکی از خانه هایی که شیروانی هرمی شکلش از زیر چمن ها بیرون سر زده بود و اطراف شیروانی را برف فرا گرفته بود ، قصه ای جریان داشت . قصه این طور بود که ، مردی که میس شانزه لیزه به او دلباخته بود ، که مردی بود برای تمام فصول ، …
ادامه نوشته »