جمعه , ۷ دی ۱۴۰۳

TimeLine Layout

آذر, ۱۳۸۸

  • ۱۶ آذر

    لعنت به …………..

    میس شانزه لیزه توسط کادو های رنگی رنگی احاطه شده بود ، کادو ها خیلی خاص و منحصر به فرد بودند … از درخت کریسمس بگیر تا لوازم بهداشتی و ناخن مصنوعی و چتر… از لباس دست دوم بگیر تا چکمه وپالتوی چرم ، از استامینوفن بگیر تا همون چیزهایی که خودت میدونی … از سیگار مالربروی ساخت آمریکای جهانخوار …

    ادامه مطلب
  • ۱۴ آذر

    گاو صندوق

    از اینکه این همه سمبلاسیون میبینم حالم به هم میخوره . دیروز ، دراز کشون رو به روی جعبه ی جادویی (گاو صندوق ) رو از اول تا آخر دیدم . بد نیست اگه اعتراف کنم این بار مثل همیشه شیفته و کشته مرده ی بازیگرای نمایشش نشدم . انگار اون ها کوچیکن واسه مدیوم تلوزیون . صداشون جا نمیگیره …

    ادامه مطلب
  • ۱۱ آذر

    برف

    همیشه وقتی برف اول میزنه دلم میگیره . پوره های برف سبک و بی پروان واسه همین دوستشون دارم . زود آب میشن و همه فراموششون میکنن . واسه همین دوستشون دارم . خوشگلن و اضلاعشون با حساب کتاب توی دل هم رفتن . واسه همین دوستشون دارن . باند فرودگاه رو یخ میزنن ،‌واسه همین دوستشون دارم . آرومن …

    ادامه مطلب
  • ۳ آذر

    شب یلدا

    امیدوارم سو ء تفاهم نشه ! من همیشه از مراسم آیینی – سنتی بیزار بودم،  چون هیچ وقت چیزی جز یک نمایش مضحک از اطرافیان ندیدم . گاهی فکر میکنم چرا مراسم هایی مثل عید نوروز ، شب یلدا ، چهار شنبه سوری ، سیزده به در ، تولدها ، عزاداری ها همیشه برای ما ایرانی ها تبدیل به محلی میشه …

    ادامه مطلب
  • ۲ آذر

    چه تجربه ای

    میس شانزه لیزه کنار شومینه نشسته بود و چیزهای ترسناکی فکر میکرد . با دست ، گوشه ی ناخنش رو گرفت و کند و انداختش توی  شومینه که کنار باقی چیزهایی که داشت میسوخت بسوزه ، توی شومینه چند ورق کاهی از دفتر خاطرات و چند تا عکس و یه داستان به نام (شوهرم ) ناتالیا گینزبورگ بود . میس …

    ادامه مطلب
  • ۲ آذر

    مرگ یا من

    من تا حالا چند بار با مرگ معاشقه کردم . مرگ تا حالا چند بار به من  -زواج ت- برعکسش کن – کرده . دهنم رو سرویس کرده . حالا نمیدونم چرا آخرش من روئین تن بودم و ، من دهن مرگ رو سرویس کردم !!!!!  یکی از این  موقع ها که مرگ بی اجازه و با کمال پررویی اومده بود …

    ادامه مطلب
  • ۲ آذر

    بی تا

     ( بی تا ) فیلم (بی تا ) را به هزار و یک دلیل دوست دارم . دلیل های بچگانه ام شباهت بیش از اندازه ی خودم به (بی تا ) است به طوری که مو لای درزش نمیرود و دلایل غیر بچگانه ام ، خود فیلم است . خوب یادم هست خیلی سال پیش در یکی از همین شبکه …

    ادامه مطلب

آبان, ۱۳۸۸

  • ۲۹ آبان

    دوستت دارم

    از روزی که مستر ( اف ) سرش رو تکون داد و گفت : ” قلب طلای تو نایابه دختر قدر خودتو بدون ! ” یه کم رفتم توی لک ! عادت صحبت کردن با خودم رو به روی آینه ،‌عادتی است که سالهاست دارمش . میشه ساعت ها رو به روی آینه بشینم و با خودم صحبت کنم . …

    ادامه مطلب
  • ۲۴ آبان

    ماز………………………MAZE

    گاهی فیلم و کارتون های خیلی جالبی ، مثل کش تنبان ، از دست ، تلوزیون محترم ، در میرفت و پخش میشد که یادش همیشه در خیال من یکی باقی است ، مثل همه ی چیزها . ( ذهن من حتی نسبت به اشیا هم معرفت دارد ) . یکی از فیلم هایی که در دوره ی نوجوانی بنده …

    ادامه مطلب
  • ۲۲ آبان

    ایدز……………………………………HIV

    وقتی با یارو رو به رو شدی ، سرت گرم شد ،‌توی پیست یه چرخ زدی و دیدی چه چشمای اغواگری داره و چه جالبانه میخرامه ، وقتی سرت بازم گرم شد و دیدی اون ته ته ها یه اتاقی پیداست ، دستش رو میگیری و میبریش تو ، وقتی طعمش رو میچشی و لبخند بهش میزنی ، وقتی بهت …

    ادامه مطلب