جمعه , ۷ دی ۱۴۰۳

TimeLine Layout

آبان, ۱۳۹۱

  • ۲ آبان

    سلطان مار

      میس شانزه لیزه روی ریگهای خیابان ایستاده بود . کف ِ پایش با سنگریزه های ماسیده ی داغ و شن های سرد و شوره نمک های یخ زده  پُر شده بود . آفتاب ِ تفتیده روی زمین ، پهن بود ، مثل سفره . صحرا می درخشید ،انگار براده های طلا بود که تا خط افق ممتد میشد و در این …

    ادامه مطلب

شهریور, ۱۳۹۱

  • ۶ شهریور

    دزد دریایی و کالبدشکافی 1382

    میس شانزه لیزه توی بالکن ایستاده بود و به ماهی هایی که از سقف آسمان ، آویزان شده بودند نگاه میکرد . به پولک هایی که برق میزد و از صد تا ستاره درخشان تر بودند و با چرخش نور تکثیر میشدند . مثل پولک روی لباس . . . نور میریختند روی سر زمینیان . میس شانزه لیزه سیگارش …

    ادامه مطلب
  • ۱ شهریور

    قتل آقای کاف

    گفت و گوی میس شانزه لیزه با جواد روشن به مناسبت اجرای قتل آقای کاف    گفت و گوی میس شانزه لیزه و دکتر جواد روشن پیرامون ِ نمایش ِ ( قتل ِ آقای کاف ) . . . پیش از گفت و گو  میس در مورد ِ زیاد بودن ِ تماشاچی های قتل ، از دکتر روشن میپرسد و اینکه خدا وکیلی چند نفر …

    ادامه مطلب

مرداد, ۱۳۹۱

  • ۲۵ مرداد

    زمین

    سکوت میس شانزه لیزه همین طور که توی جزیره در کهکشان قدم میزد و دستهایش را از پشت به هم گره زده بود و فکرهای عجیبی توی ذهنش میلغزید ، به ناگاه با شنیدن صدای جیغی بنفش از خود بی خود شد و زمین را نگاه کرد . صدا از زمین بود . کسی داشت بد جوری داد میزد . …

    ادامه مطلب
  • ۱ مرداد

    قایق

    آمبیانس ( ** )  چشمم رو که باز میکنم میبینم روی سقف ِ اتاقم یه قایق ِ قرمز داره روی موج ها تکون میخوره ، یاد فیلم ِ پاپیون می افتم . . . کاش این قایق بره سراغ ِ مردی که از بالای کوه پرید و خودش رو برای آزادی به صخره و موج و بیکرانگی سپرد . . . از روی تخت …

    ادامه مطلب

تیر, ۱۳۹۱

  • ۱۹ تیر

    سحر ها . . .

    آمبیانس ((  کنسرتوپیانو شماره 2 .راخمانینف ))   خواب دیدم درِ باغ بچگی هام باز مونده ، لای لولای درش عَشقه در اومده و خودش رو دور ِ لولای در پیچیده ، یک طوری که انگار اون لولا رو اسیر ِ خودش کرده و در راه فراری نداره . . . در زنگ زده بود . باد چرخ زنان زوزه میکشید و این …

    ادامه مطلب
  • ۴ تیر

    مرد عوضی

    آمبیانس : ( کاپریس24/پاگانینی در * )  میس شانزه لیزه توی بالکن ِ مرد ِ عوضی ایستاده بود و سیگار میکشید ، با دود ِ بی قرار کلنجار میرفت . دود به طرز ِ غیر عادلانه ای به سمت ِ چشم های میس فِر میخورد . میس شانزه لیزه به افق ِ پیش رویش که پر از استخوان بود نگاه میکرد . نه درختی و نه …

    ادامه مطلب

خرداد, ۱۳۹۱

  • ۲۱ خرداد

    دیسونانس ، یک میس شانزه لیزه

    آمبیانس (( پرلود در می مینور برای پیانو / اپوس28/ شماره ی 4/ شوپن در ** یا در ** یا در **  بشنوید  ))   دستم رو توی گلوم میبرم و کلی مروارید و پولک و گلِ ِ چینی ریز ریز در میاورم . . . باز دستم را توی گلوم میبرم و یک تخم ِ سفید بیرون میاورم . ماهی تابه را روی گاز …

    ادامه مطلب

اردیبهشت, ۱۳۹۱

  • ۲۱ اردیبهشت

    چاتانوگا / آقای شهردار

    چون خورشید چهره نشان کرد ، میس شانزه لیزه با نوازش تیغه ی آفتاب ، پلک پُف کرده ی خود را به سختی گشود و عینک آفتابی زد و رفت توی بالکن  . ابرها در هم تنیده بودند و در خاموشی شب برای هم ناز و نیاز ها کرده بودند و صبح  دمان و سپیده زنان از شرمِ نور ِ بر …

    ادامه مطلب
  • ۹ اردیبهشت

    ببخشید ، شما ؟

    فک میکردم تو یه عقابی ، من یه جغد ، فک میکردم یه زمانی ، من و تو دو پرنده بودیم توی یه کوهستان ِ غریب ، توی لونه هامون ، با نگاه ِ تیزمون ، همسایه های ترسناکی بودیم تو و من برای همه اطرافیانمون ، فک میکردم ، زمین که بچرخه همه ازش میفتن زمین جز تو و من ، …

    ادامه مطلب