Tag Archives: ساناز سیداصفهانی

کابوس در گرمابه

بیا شق القمر کنیم ، بیا نمک بریزیم روی خیارو با صدای بلند بجوئیمش . بیا همدیگه رو صدا بزنیم ، یا مثلا انگشتای دست همو یکی یکی بشمریم . بیا ببینیم گوش مون کنار سرمون هست یا نه ، بهش دست بزنیم ، تو برای من گوشواره بنداز من برای تو . بیا چایی بخوریم . من اسمتو داره …

بخش اول مصاحبه ی ساناز سیداصفهانی با استاد رضا کرم رضایی آبان 1387

خوانش داستان مهریه ی عندالمطالبه گل پری

بمب، یک عاشقانه

نقد ادبی داستان چاتورانگا - داستانی از مجموعه داستان های کتاب خیابان گاندی در کتابخانه کوکیتلام سیتی سنتر

گفتگوی ساناز سیداصفهانی با ملک جهان خزاعی - از افسانه های کهن فارسی تا بنگاه تئاترال - از سینمای ایران تا سینمای جهان

چاتورانگا ( سانسکریت ِ شطرنج است ) داستان از زبان ساشلی روایت می شود . او تحت تاثیر قرص های اعتیادآور در فضای وهم انگیزی بین گذشته ای که عذابش می دهد و حالی که میگذراند روایت می کند . ساشلی مادرش ( عروسک ) را پیش از انقلاب از دست داده است ، پدر او که سر بازی شطرنج تمام دار و ندار و خانه شان را باخته نیز بر اثر الکل می میرد . او تنها یک برادر دارد به نام سهند که اعتنای غیر مجازش به ساشلی سبب نابودی راوی می شود و . . .

یادداشت پرویز جاهد بر داستان ساناز سیداصفهانی

کابوس یک میس شانزه لیزه