sanaz seyed esfahani

تکیه بر باد !

سریال ( تکیه بر باد ) که پخش آن از شبکه ی پنج آغازیدن گرفته است ، درون مایه ای دارد که سالهاست مورد علاقه ی آقایان ِ پُشت ِ میز نشین ِ رسانه ی ملی – میهنی شده ،  که تم ِ  آن مثل گاو حاج میرزا آقاسی توی همه ی سریال های تلوزیونی سر و کله اش پیداست که خود مایه …

ادامه نوشته »

تار و پود

معصومیت از دست نرفته آمبیانس :‌((  اینجا  )) میس شانزه لیزه ، قیچی را برداشت و آستین همه ی لباس هایی که داشت را قیچی کرد . آستین ها را به هم گره زد و ازشان ریسمانی ساخت . میس شانزه لیزه کاغذ کاهی هایش را برداشت و روی هر کدام رج زد ( نجابت ) . خنده بر لبانش میماسید …

ادامه نوشته »

مختارنامه یا سوهان روح ؟

یه تلفن باید بزنم به فرانکفورت . . . قرار میذارم . . . بعد تلفن میزنم به ناشرم . . . رمانم با وجود اصلاح شدن اصلاحیه ها هنوز مجوزش نیومده . . . یکی از استادهای دانشگاهم صبح زنگ زده روی انسرینگ ماشین موبایلم و یک دقیقه سکوت کرده . . . موهام رو که هاشوری از قرمز …

ادامه نوشته »

اولین روایت ِ مکتوب از هنرمندی یگانه و مهجور

نگاه ِ ساده و نقد ِ موشکافانه و ظریف ِ ( رادیو کوچه ) به کتاب ِ نامبرده حسین سرشار در لینک زیر قابل روئیت است و یا برای خواندن آن به ادامه ی مطلب رجوع کنید .  اولین روایت ِ مکتوب از هنرمندی یگانه و مهجور مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد …

ادامه نوشته »

سال ثانیه

نمایش "سال ثانیه" از یک پیشنهاد شروع شد. پیشنهادی از طرف فستیوال "اشپکتاکل" سوئیس. قرارمان این شد که از "هیچ" شروع کنیم و گروهی که خالصانه آمد و رنگ خود را بر این "هیچ" پاشید تا "سال ثانیه" شکل بگیرد.

ادامه نوشته »

وقتی همراه اول لاتاری راه می اندازد

همراه ِ اول و این کارها ! گاهی اوقات میشود که بنی آدم که شیر خام خورده است مینشیند و فکر میکند که چطور میشود این همه سرش کلاه میرود . همه اش از اطمینان است و اعتماد که در هر کدام باید شک کرد ، بسیار . . . و تا خلافش ثابت نشود نباید پا در حیطه ی خطرناک ِ …

ادامه نوشته »

بهار و آدم برفی

سلام . نه اینکه من این گوشه ی دنج جزیره دارم واسه خودم یه کری و کوریی میکنم برای همین تو ی این عالم نابینایی که از بینایی خیلی ها دیدگانش واضح تره دارم خیلی هم با پر رویی تمام راجع به کاری که ربطی به کار و کاسبی من داره و توش وول خوردم و خاک  توی گلوم رفته …

ادامه نوشته »

ایران

    برای تو که نا امیدی . که نمیتونی بیای تهرون . همون تهرونی که جای قشنگیه ولی مردمش بدن ! ، که تهرون الان جای قشنگی هم نیست و مردمش همون جور ، به شیوه ی ایام ماضی بدن . تو که نا امیدی که چرا شهرستون ها سینماهاش بسته س و عکسش رو میفرستی ، هفت ، …

ادامه نوشته »

ابن الوقت را یوسف انصاری ننوشته است !

توی این دوره زمونه ی دغل و افاده ها   طبق طبق ، توی این دور زمونه ی سگ مصب که هنرمندجماعتمون اخلاقشون شده دنگی زدن توی صورت دیگری برای اداهای هنری ، یک هو کتاب ِ- ابن الوقت – رو دست میگیری بخونی ، شایدم نه این ابن الوقت ِ که تو رو دست انداخته و داره میخونتت . نمیدونی بخندی …

ادامه نوشته »

افقی پر از غبار

آمبیانس : سکوت       وقتی که اینجا آماج توپخانه ی نامرئی خودمان شده ، وقتی که هوا سخت سرد و خشک شده و مزاج هوا سنگ شده ، افسرده شده ، ما داریم چه کار میکنیم ؟ به روزمرگی هایمان ادامه میدهیم . بی اعتنا از کنار همه چیز میگذریم . همچنان جشن ها میگیریم ، حتی جشن …

ادامه نوشته »