میتونم بگم من یه فیلسوف تمام عیارم . عیار ناب . خودم یه پا دکتر روان شناسم . خودم آرایشگر و دکتر عمومیم . خودم دکتر هولاکویی رو میذارم توی جیبم . والت دیسنی هم عددی نیست . بتهون هم بره بوق بزنه . من یه پا دیوید لینچم . آخه خوب بلدم داستان در بیارم از خودم . …
ادامه مطلبمورچه – سوسن تسلیمی – من
سلام مورچه . . . روی هفته ی پیش یک بشکه نفت ریختم و با کبریتی که میخواستم سیگارم رو روشن کنم سوزوندمش . زمان رو به آتیش کشیدم و حالا دوباره میخواد خیلی زورکی (شنبه ) بشه . مورچه ! گاهی اوقات میخوام سوار پاندل ساعت شم و باهاش چپ و راست خلسه برم . . . های …
ادامه مطلبهیچ
من از اون دست مخلوقاتی هستم که به شدت به اوج میرم و با شتابی حساب نشدنی فرود میام و محکم میخورم زمین . شاید اسم این مرض به لحاظ علم روان شناسی مانیک – دپرسیو باشه . الان دقیقا با سه ساعت پیشم ١٨٠ درجه فرق کردم . طوری که میتونم تمام قرارهای کاری و دوستانه م رو کنسل کنم …
ادامه مطلبخیلی جدی مسئول مرگ من کسی نخواهد بود جز . . .
بهم زنگ زدند و گفتند که رمانم ( غیر مجاز) اعلام شده . کتابی که حتی گمان نمیکردیم اصلاحیه بخوره حالا غیر مجاز اعلام شده . من از همین جا – که شاید خیلی ها فکر کنن جای کوچولو موچولویی است ، با همین حال نزار و بدم ،اعلام میکنم یه روز یه حال حسابی از این آقایان بیسواد …
ادامه مطلبخسرو شکیبایی ما
وقتی دختربچه ی دبیرستانی سرخوش و ملنگی بودم ، به صلاحدید خانواده از رفتن به هنرستان موسیقی سر باز زده و بالاجبار وارد رشته ی ریاضی-فیزیک شدم و برای زدن تو دهنی مناسبی به قوم الظالمینی که رشته ی (هنر) را -چیزی- برای تنبل ها میدانستند، مخصوصا خوب درس خواندم و معدل چهار سال دبیرستانم در جمع کل نوزده …
ادامه مطلبتنها صداست که میماند
میس شانزه لیزه که در اتاق زیر شیروانی اش نشسته بود و داشت ناخن های دستش را میکند و از گوشت جدا میکرد فکر کرد که همه ی شهر فریز شده و این تنها اوست که قلبش یخ نکرده و هنوز دارد نفس میکشد . بعد فکر کرد شاید سکته کرده و زمان برایش ایستاده . توی کوچه همه ی …
ادامه مطلبعصیان
من عصیان میکنم ، پس هستم . علیا مخدره ، میس شانزه لیزه ، به جناب مستطاب ، عرض کرد : ” بزرگوارا ، سرورا ، تاج سرا ، یار غارا ، یار گرما به و گلستانا ، مرد مردان ،رستم دستان ، سرورا ، ای بعد کعبه قبله گاها ، اول خدایا دوم شما یا سرورا …رفتیم و طی …
ادامه مطلبیاد یار مهربان + بایکوت
قلبت رو از لای دنده هات میکشم بیرون و به چک چکی که خونش میریزه نگاه میکنه . قیچی رو دست میگیرم و رگ های آئورت و الباقی رو قیچی میکنم . قلبت توی دستم مثل یه پرنده میزنه . یه هو سرفه میکنه . چه قلب بخوریی داری . دهلیز و بطنت کف دستم وول میخورن . قلبت رو …
ادامه مطلباز شاعر زباله ها …تا…رضا آشفته
امروز شال و کلاه کردم و تک و تنها راهی سینما شدم تا دیر نشده و بلیط سینماها سیر صعودی 4000تومنی نگرفته فیلم (شاعر زباله ها ) رو ببینم . دلیل اینکه دوست داشتم با شدت و سرعت برم سینما و منتظر پخش سی.دی این فیلم نشم اینه که میخواستم ببینم مضمون این فیلم با همچین اسمی دقیقا چی میتونه …
ادامه مطلبکسی از گربه های ایرانی…..؟
همین الان فیلم رو دیدم . همیشه گفتم که نظرم در مورد فیلم کارشناسی نیست بلکه خیلی هم سلیقه ای و آبکی است . فیلم کسی از گربه های ایرانی…؟، خیلی عذابم داد . بعضی نظرها و مثلا نقد ها و حرف و حدیث و ابراز وجود ها رو هم توی بلاگ ها دیدم . برای توضیح بیشتر و معرفی …
ادامه مطلب