کلاژ - ساناز سیداصفهانی

اَلو گرفتن



کلاژ – سانازسیداصفهانی

اَلو گرفتن !

همه فکر می‌کنند آن سکانس صداگذاری نشده در حالی که این‌طور نیست ، دختر بی صدا شعله‌ور میشود و این عین حقیقت است . در حالی که مستی شعله‌های سرکش به جانش افتاده و پاپیچِ البسه‌اش میشوند و از این سو به آن سو زبانه میکشند ، دختر اشک‌ریزان دست روی دهانش میگذارد تا جیغش سر به آسمان پر ستاره‌ی بهاری نرسد ، که ستاره‌ها فرو نریزند ، که به قبای این پیشکشی بهاری بر نخورد ! جیرجیرک‌ها بی اعتنا به این آتش سوزی ، سمفونی خود را میان کاج‌ها اجرا میکنند و از بلا به دورند . پوستِ تن اما به تیزی آتش میچسبد و سلول به سلولِ تن را با بی رحمی میفروزد و هرچه زنده است را در کوره‌ی خود میبلعد و نابود میکند . پوستِ تن مثل چیپس ور می آید و گردن‌بند نقره توی گوشت تن ذوب میشود .

نیم ساعت بعد : سوانح سوختگی ، بعد از ریختن شربتِ بی حسی در حلق دختر و کندن تکه پارچه های چسبیده به پوست زیر نور اریب لامپ بی رمق با چاشنی بوی موی سوخته و زخم باز داغ، پرستار از « او » می‌خواهد گردن‌بندِ نقره را از گلوگاه دختر بکند “ چون خیلی درد دارد “ .

از آن پس کلمه‌ی تروما ، در هر روز با روشن شدن سیگار ، با روشن کردن شمع ، با دیدن آتش پیوندگاهِ دختر را به لرزه در میآورد . مگر میشود مثل مرغ دام دریده و لال سوخت و دم نزد ؟ بله .

مگر میشود مثل اسفند روی آتش جلز و ولز کرد ؟ بله .

آن طور که اشکت هم روی زخمت دادَت به باد بدهد .

چپ کوکِ مجهول ! مگر میشود آرشه بر ساز زد و صدا نشنید ؟ بله . حکایتِ دم بر نیاوردن و دم نزدن .

۱۷ فروردینِ درست ۲۰ سالِ پیش ، الو گرفتم .

{ داستانِ دروغینی که لابد بیست سال پیش نوشتم ! }

سانازسیداصفهانی در قامت میس شانزه لیزه

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .