روایت سیرک و بهداد و میس شانزهلیزه در جزیره در کهکشان
ادامه مطلبحسین سرشار در 13 روایت
یادداشت بیژن مومیوند در روزنامه سازندگی بر معرفی کتاب نامبرده حسین سرشار
ادامه مطلبگفتگوی ساناز سیداصفهانی با ملک جهان خزاعی / روزنامه شرق
گفتگوی ساناز سیداصفهانی با ملک جهان خزاعی - از افسانه های کهن فارسی تا بنگاه تئاترال - از سینمای ایران تا سینمای جهان
ادامه مطلبچاتورانگا – نوشته ی سانازسیداصفهانی در کانال کتابِ پارسی
چاتورانگا ( سانسکریت ِ شطرنج است ) داستان از زبان ساشلی روایت می شود . او تحت تاثیر قرص های اعتیادآور در فضای وهم انگیزی بین گذشته ای که عذابش می دهد و حالی که میگذراند روایت می کند . ساشلی مادرش ( عروسک ) را پیش از انقلاب از دست داده است ، پدر او که سر بازی شطرنج تمام دار و ندار و خانه شان را باخته نیز بر اثر الکل می میرد . او تنها یک برادر دارد به نام سهند که اعتنای غیر مجازش به ساشلی سبب نابودی راوی می شود و . . .
ادامه مطلبیادداشت پرویز جاهد بر داستان و اجرای قصه ی (بهمن خان و توبه اش ) نوشته ی ساناز سیداصفهانی
یادداشت پرویز جاهد بر داستان ساناز سیداصفهانی
ادامه مطلبخوردن این سلبریتی ممنوع است !
کابوس یک میس شانزه لیزه
ادامه مطلبگفتگوی برنامه یار مهربان با ساناز سیداصفهانی
به بهانه ی کتاب خیابان گاندی با ساناز سیداصفهانی در رادیو گفتگو گپ و گفتی انجام میشود . . .
ادامه مطلب( انزجار ) – Replusion اثر رومن پولانسکی
در شکوه انزجار فیلمی از رومن پولانسکی نوشته ی ساناز سیداصفهانی
ادامه مطلبمیس شانزه لیزه و دکتر روان شناس !
میس شانزه لیزه را پَرِ کمرش زد و به مرد گفت :" مگه معلم ریاضی هستی ؟ ببینم اصلا تو کی هستی و چی کاره هستی ؟ به تو چه که زمین رو متر می کنی ؟ ببینم تو شهرداری یا سرِ زبونت درازه آقای حاضر جواب ؟ اصلا تو کی هستی که به من می گی برو اون ور این جا جای ماست ؟ کی گفته این جا جای شماست اون جا جای منه ؟ نه منو نیگاه ؟ کجا بودی تا حالا ؟ الان یه هو و یه کاره ، یکه بزن محل شدی ؟ متر می کنی زمینو واسه من ؟ ببین داروغه ای . . . بنایی ، زور گیری ، باج گیری ؟ با ج خوری ؟؟ زمین خوری ، زمین خواری کی هستی تو عزیزِ جون هی هر شب هرشب ، بلای جونم می شی جنابِ سر پیاز و ته پیاز ؟ با گداها دست تو دست هم دادید که منو اذیت کنید ؟ داد بزن و جواب بده ادای موش مرده ها رو درنیار بهت می گم داد بزن و جواب بده ، آهسته و با طومانینه نه ، عینهو یه شیر داد بزن . هیچ خودتو تو آیینه یه نیگاه کردی ؟ نه این تن بمیره نگاه کردی ؟ تو کجا و من کجا ! هی هر شب هر شب الگوریتم واسه من میچینی زمین رو وجب میکنی ، چی از جونم میخوای . هری بابا . . .هری ! هرررری "
ادامه مطلبداستان خوانی ( بهمن خان و توبه اش ) نوشته ساناز سیداصفهانی
داستانخوانی سانازسیداصفهانی
ادامه مطلب