پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳

Tag Archives: میس شانزه لیزه

امروز صبح که بیدار شدم ….

  * طبق برنامه ی همیشگی میخواستم  قسمت ابتدایی تیتراژ و قسمتی از متن سریال میشل استروگف رو بشنوید و بعد که ورزش ذهن و این ها شد بیاید بقیه ی نوشته ام رو بخونید . * میس شانزه لیزه وقتی از خواب بیدار شد، متوجه چیز غریبی شد که تا به حال تجربه اش نکرده بود  و اون اینکه …

ادامه مطلب

پنجه میکشم به تو ! پیشته . . .

  من میس شانزه لیزه  در حالی که کلاه نخودی رنگ  به سر کرده بودم و گوشواره های بلندم رو که ترکیبی از رنگهای رنگین کمان بود به گوشهایم آویزان کرده بودم از وجود خودم خیلی خوشحال بودم . اصلا از اینکه ( هستم ) خیلی لذت میبردم ، چکمه های نارنجی ام را پوشیده بودم و پالتوی دست سوم …

ادامه مطلب

شعبده باز

قبل از هر چیز طبق روال همیشگی برنامه ، برای فرهنگمند کردن دوستان دانلودی را به شیوه ی Save Targes asمیگذاریم که قطعه ی فوق العاده دشوار و بسیار زیبایی از فرانتس لیست است به نام La Campanella که بنده صد بار همی سعی کردم تا بنوازمش اما در همان صفحه ی نخست ماندمی . پس به شیوه ای که …

ادامه مطلب

افسردگی

هیچ کس به اندازه ی خودم نمیتونه بهم آسیب برسونه . چشمامو دوست دارم . میاد دورش شال گردنشو میبنده . بوی عرقش میاد . همیشه پاتیله . شال گردن رو باز میکنم . خس خس خنده هاشو میشنوم . بالای سرمه . اومده دنبال من بریم الواطی . میس شانزه لیزه رو نمیشناسه . میگه ” خوب بود ” …

ادامه مطلب

صادق هدایت

  میس شانزه لیزه به صادق خان نگاه کرد . گفت :” تصدقت گردم ، در این شهر هیچ جا به اندازه ی کنار من بودن به شما خوش نخواهد گذشت ، اجازه بدهید چند صباحی شما را از ملال در بیاورم و با هم فارغ از دنیای فانی به زندگی واقعی بپردازیم . . . من کاری با پول …

ادامه مطلب

کشفم کن !

قبل از خوندن این پست بر شما واجب است حتما این را گوش کنید . این موسیقی  را که بر مبنای یک موسیقی فولکلور روسی ساخته اند همان چیزهایی است که حداقل در دل من یکی است . . . در کودکی ، در خیلی خیلی کودکی ، این آهنگ را با پیانو میزدم و هیچ وقت تا به امروز …

ادامه مطلب

دکتر های الکی اینترنتی

من در این بلاگ در این دنیای مجازی ، هیچ سند و مدرک و حرف خاله زنکی دکترهای ، دکترا گرفته ی بیشتر بی سواد رو قبول ندارم و از همین جا به همه ی جهان ، به تو ، به تو ، میگم جان مادرتون وقتی سرما میخورید ،‌وقتی عادتون عقب و جلو میفته ،‌وقتی یکی رو ماچ میکنید ،‌وقتی …

ادامه مطلب

رضا کرم رضایی

شال و کلاه کرده بودم بروم جایی ، از بلندگوی محوطه اخبار صبحگاهی با صدای خانم گوینده اش پخش میشد ، خانم گوینده طوری خبر فوت استاد رضا کرم رضایی را اعلام کرد که من فکر کردم حالش خوب شده و از بیمارستان بیرون آمده . . . در تمام ایام عید احوالپرسش بودم و میدانستم که در بیمارستان بستری …

ادامه مطلب

ماهایا تولدت مبارک

اولین بار که خوب به یاد دارمش در پرده ی آخر واروژ کریم مسیحی بود ، لال بازی اش را ، دومین بار سیلی زدنش را در ناصرالدین شاه آکتور سینما . در اولی در صحنه ای ، توی زیر زمین فریاد میزد : ” آآآآآه   ای ارواح پاک !!! ” ، و در دومی میان زنان ناصرالدین شاه در …

ادامه مطلب

مرد کلاه به سر

میس شانزه لیزه کتک مفصلی نوش جان کرد ه بود . خودش را پابرهنه رسانده بود به اولبن ایستگاه شورانگیزی که در نزدیکی اش بود . همان همیشگی را سفارش داد و شالش را کشید روی سرش تا صورت له و لورده اش دیده نشود . توی کافه چند نفر با ساز و نوا و لباس های رنگ وارنگ و …

ادامه مطلب