پنجشنبه , ۴ بهمن ۱۴۰۳

Tag Archives: ساناز سیداصفهانی

Ateşi Titrek Bir Aşk – تحلیل داستان نامه به مارچلو

Ateşi Titrek Bir Aşk Mektubun baş faili Marcello, aşk düellosunda bir fallik obje, bir kırbaç olarak karşımıza çıkıyor. Marcello’yu, Sanaz’ın karşısında zayıf ve titrek yönlerini gizleme ihtiyacı hisseden bir erkek portresi olarak yorumluyorum. Mektuptaki fallik obje, aradaki hatıraların gerilimini yükseltiyor. Tutkulu bir aşk alevinin hezeyanlarını yaşatıyor. Bir kadının en günahsız hali cezalandırılıyor. Aşk, bir kadının en günahsız hali değil midir? …

ادامه مطلب

گفتگو با نصرت کریمی – کتاب نامبرده،حسین سرشار

گفت و گوی تلفنی با نصرت کریمی این گفتگو در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۴ ساعت ۹ شب انجام گرفت . – حسین سرشار ،که در مدرسه ی مشیری ، در رشته ی آواز درس میخواند چون شاگردِ خیلی خوبی بود از طرف وزارتِ فرهنگ و هنر بهش بورسی دادند و فرستادندش ایتالیا که در آنجا آواز اُپرا را تحصیل بکند که برگردد …

ادامه مطلب

گفتگوی سانازسیداصفهانی با پری صابری

گفتگوی ساناز سیداصفهانی با پری صابری [ برش هایی از گفتگو با پری صابری از روی عکس پیاده شده است . این گفتگو در شماره ی ۱۳۴ ، سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵ روزنامه اعتماد ملی چاپ گردید . ] پری صابری سال ها است که می نویسد و کارگردانی می کند. او این بار به سراغ لیلی و مجنون …

ادامه مطلب

| امروز حسین سرشار ۹۰ ساله شد .|

عکس : مریم زندی ، هدیه به کتاب نامبرده حسین سرشار نوشته ساناز سیداصفهانی نخستین انتشار مجازی

ادامه مطلب

درخت گردو

بلوزم را در آوردم تا ریشه‌های درخت گردو را ببینی دور دنده هایم چرخیده ، جناغم را دور زده ، روی قلبم روئیده. از خواب می‌پرم. روی صحنه ی نمایشم . چه بازیگر ناشی و بی استعدادی م ! صحنه را سکوت پر می کندو من تمام دیالوگ هایم را پاک از یاد برده ام . از خودم جمله ای …

ادامه مطلب

حامد بهداد و میس‌شانزه‌لیزه

روایت سیرک و بهداد و میس شانزه‌لیزه در جزیره در کهکشان

ادامه مطلب

داستان یک گَله اَبر

داستان سنگی که سنگ صبور نبود !

ادامه مطلب

بررسی روان شناسانه پونه مقیمی بر داستان خاموشی نوشته ساناز سیداصفهانی

تحلیل و بررسی روان شناسانه دکتر پونه مقیمی بر داستان خاموشی نوشته ی ساناز سیداصفهانی

ادامه مطلب

پیشگوی مصری

پیشگوی مصری عکسِ کف پایم را خواست تا تمامِ گردش روزگار ایامِ آتیه را برایم در طبق اخلاص روی داریه بریزاند و من که ماه هاست از غایتِ عیشِ زندگانی ناکام مانده‌ام و به سببِ خوردن قرص ها لشیده ام و کاسه ی گدایی "کی منو می بره تهران گردی ؟" به دست گرفته و زاری همی کنم ، گمانم رفت بد نیست یک پیشگو از عاقبت ما بگوید حالا که خودش پیشدستی کرده . . . که من مستوجبِ الهاماتِ غیبی هستم و بس و حتما که دادارِکردگار ضجه هایم را شنیده و از مصر برایم پیشگو فرستاده . القصه ، با تمام شک هایی که داشتم ، که مگر کفِ پا مثل کف دست خط و نشان دارد ؟

ادامه مطلب

گفتگوی خبرگزاری صبا با سانازسیداصفهانی

گفتگوی خبرگزاری صبا با ساناز سیداصفهانی درباره ی کتاب رازدهکده نیست در جهان و نامبرده حسین سرشار

ادامه مطلب