یکشنبه , ۲ دی ۱۴۰۳

Tag Archives: جزیره در کهکشان

از شاعر زباله ها …تا…رضا آشفته

امروز شال و کلاه کردم و تک و تنها راهی سینما شدم تا دیر نشده و بلیط سینماها سیر صعودی 4000تومنی نگرفته فیلم (شاعر زباله ها ) رو ببینم . دلیل اینکه دوست داشتم با شدت و سرعت برم سینما و منتظر پخش سی.دی این فیلم نشم اینه که میخواستم ببینم مضمون این فیلم با همچین اسمی دقیقا چی میتونه …

ادامه مطلب

کسی از گربه های ایرانی…..؟

همین الان فیلم رو دیدم . همیشه گفتم که نظرم در مورد فیلم کارشناسی نیست بلکه خیلی هم سلیقه ای و آبکی است . فیلم کسی از گربه های ایرانی…؟، خیلی عذابم داد . بعضی نظرها و مثلا نقد ها و حرف و حدیث و ابراز وجود ها رو هم توی بلاگ ها دیدم . برای توضیح بیشتر و معرفی …

ادامه مطلب

خون

میس شانزه لیزه ، به خودش قول داد اگر جواب آزمایشش منفی باشد حسابی برای خودش ولخرجی کند و به خودش سر صبحی روحیه و انرژی دهد . پس لباس های شیکی پوشید و کلاه رو به رو را بر سر نهاد و کفش های همیشه چاشنه بلندش را پوشید تا باز هم سه سر و گردن بلند تر از …

ادامه مطلب

تسلیت

سیامک صفری عزیز خوب میدانم که هیچ وقت گرفتاری های تئاتر که تو همیشه با سرسپردگی عاشقانه ات برایش مایه میگذاری ، نمیگذارند تا سر به بلاگ ها و دنیای مجازی بزنی و این جا را بخوانی .  اطمینان (بودن ) تو برای ما – که هر کدام به نوعی عاشق  تئاتریم – دلگرمی بزرگی است . پس (بمان ) . همیشه …

ادامه مطلب

سیامک صفری و مریل استریپ در نمایش خرده جنایتهای زناشوهری

                        از آن جایی که در آن سوی مرزها تهیه کننده ها و کارگردانان برای پیدا کردن آرتیست ها دندان تیز کرده اند و میخواهند جواهرات وطنی را شکار کنند ، این جانب میس شانزه لیزه دستی دستی و به دست خودم ، نادانسته و از روی جهالت ، …

ادامه مطلب

صبح

سلام . شنیدن این آهنگ براتون به قدری خوب ، شیرین ، سرشار از نوستالژی ، پر از خاطره در هر نقطه از ایران خواهد بود که بعد از گوش دادن بهش حتما حتما حتما میس شانزه لیزه را دعا خواهید کرد . باور بکنید چشمانم را ساییدم روی این اینترنت کم سرعتم تا فقط و فقط برای شما این …

ادامه مطلب

صبح

سلام . شنیدن این آهنگ براتون به قدری خوب ، شیرین ، سرشار از نوستالژی ، پر از خاطره در هر نقطه از ایران خواهد بود که بعد از گوش دادن بهش حتما حتما حتما میس شانزه لیزه را دعا خواهید کرد . باور بکنید چشمانم را ساییدم روی این اینترنت کم سرعتم تا فقط و فقط برای شما این …

ادامه مطلب

نامه به یک رزمنده

امیر جان ، بهتره بدونی دیگه نامه ها و فیلم هایی که برام میفرستی رو باز نمیکنم ، همین آخرین عکسی که ظاهر کردم واسه هفت جد و آبادم بست بود . تو چی فکر میکنی ؟ تو رفته بودی عکاسی و حالا دو ساله که من نشستم  که برگردی ، با هم ازدواج کنیم و از ایران بریم . …

ادامه مطلب

عیش و نیستی

عیش و نیستی سلام آقای ایرج راد عزیز من – میس شانزه لیزه – وقتی امشب به دیدن (عیش و نیستی ) آمدم ، یک بغل امید و آرزو و چند کیلو توقع و چند سبد نیاز و چند طبق سواد روی سر و کول و دوشم داشتم . ایرج راد عزیز ، دو سال پیش که (عیش و نیستی) …

ادامه مطلب

پیانوی شکسته ی من

دوستم قصد سفر طولانیی رو داشت . منزلشون نزدیک این جایی بود که من الان مستقر هستم . بهش گفتم توی این مدت پیانوت رو بیارم پیش خودم .؟ کاغذ مینویسم امضا میکنم و اومدی بهت پسش میدم . – بگذریم که به هزار و یک دلیل پیانوی خودم رو نمیتونم این جا و اون جا ببرم و گرنه خودم …

ادامه مطلب