جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳

Tag Archives: چاتانوگا

چاتانوگا / آقای شهردار

چون خورشید چهره نشان کرد ، میس شانزه لیزه با نوازش تیغه ی آفتاب ، پلک پُف کرده ی خود را به سختی گشود و عینک آفتابی زد و رفت توی بالکن  . ابرها در هم تنیده بودند و در خاموشی شب برای هم ناز و نیاز ها کرده بودند و صبح  دمان و سپیده زنان از شرمِ نور ِ بر …

ادامه مطلب