وقت رفت . وَ وَقت ، رَفت وَ پُشت ِ سَرَش در را بِبَست و دیگر ، برنَگَشت . وَ وقت که رفت جایش را نگرفت هیچ کَس و هیچ ناکَس ، هیچ حجم ِ رقیق و غلیظ ، هیچ وزن ِ کاه و وزن ِ کوه . وقت که رفت من در جا بماندم . شاید بمُردم . در یک جاده …
ادامه مطلبوقت رفت . وَ وَقت ، رَفت وَ پُشت ِ سَرَش در را بِبَست و دیگر ، برنَگَشت . وَ وقت که رفت جایش را نگرفت هیچ کَس و هیچ ناکَس ، هیچ حجم ِ رقیق و غلیظ ، هیچ وزن ِ کاه و وزن ِ کوه . وقت که رفت من در جا بماندم . شاید بمُردم . در یک جاده …
ادامه مطلب