آنچه باید آخر بگویم اول می نویسم:
ای پدران و برادران و عمویان وخالویان
آنگاه که دختری متولد شد ، حٌناق نشود توی گلویتان ، آن دختران روزی زن خواهند شد ، برای آنان پاپوش درست نکنید ، آن ها عاشق خواهند شد ، برایشان غداره کشی نکنید آن ها از عشق فارغ خواهند شد ، چشم چرانی شان را نکنید ، آن ها در رشته ی مورد علاقه شان مهارت پیدا خواهند کرد ، برایشان خط و نشان نکشید که چه درسی برایشان بهتر است ، آنها در گردشی سی روزه انفجار خون را تجربه میکنند نامش قاعده یا عادت یا رگل یا پریود است ، وانمود نکنید که این جریان عادی جنسی کثیف است . وحشتکده درست نکنید ،شما در برابر مادران و دختران و خواهران تان تنها وظیفه دارید آغوشی باشید که هر وقت تیزی زمان آن ها را تراشید به پهنای آغوشتان بازگردند ، پدر آسمان است و آسمان اگر نبارد برکت نیست ، غیرتتان را خرج قواره ی معرفتتان بکنید . اُف بر تَن پدری که دخترش را در آغوش نکشید ، اُف بر دستی که جای نوازش گیسوان دخترش داس در دست گرفت و خرخره ی دخترش را برید . «آخ بابا لطفا منو نکش ! من دختر توام». هیچ زندانی قدر خانه ی پدر ِناامن تنگ نیست .
آن چیزی که آخر میگویم اما نخست باید می نوشتم این بود :
پیش از زناشوهری و تولید مثل روان پزشکی عاقل پیدا کنید تاببینید چندمرده حلاجید که مادری کنید یا پدری !
قتل و کشتن تنها با تیزی داس نیست . برای اینکه بدانید چند داس در روان زنان جا خوش کرده تنها باید زیر اشکهایشان بشینید و بشنوید . بیشتر ما زنان آرزویمان این شد تاکاش یک باره با داس خلاصمان میکردند تا روزی صد داس بر روانمان نزنند . در کوچه خیابان با فحش های خواهر و مادر خودتان را به سپهسالاری میرسانید و چهارنعل هم ادامه می دهید ، تف بر آنان که این کردند .
آیا هنوز وقت آن نرسیده است که پزشکان زنان و زایمان پیش از اینکه مراجع شان قصد بارداری داشته باشد به آنان توصیه کند به یک دکتر روان پزشک و روان شناس رراجعه کنند و برگه ی صحت و سلامت روان و صلاحیت دریافت کنند بعد وارد مرحله ی زناشویی شوند ؟
برای رومینا
#سانازسیداصفهانی
#ساناز_سید_اصفهانی
#sanazseyedesfahani