جمعه , ۱۸ آبان ۱۴۰۳

میس شانزه لیزه و لوبیای سحرآمیز transylvania

میس شانزه لیزه توی دلش گفت 🙁 مجبورم بهش اعتماد کنم…شاید هم راست داره میگه !!! ) بعد آّب دهانش را قورت داد و لپ -جک- را کشید و گفت :” اگه چاخان گفته باشی من میدونم و تو…میدونی که…..اعصاب درست و حسابی ندارم….”

جک همین طور که سرش را بالا گرفته بود تا صورت میس شانزه لیزه را ببیند گفت:” هی میس…..درغ پروغ توی کارم نیست….بیخودی نترسید…با من بیاید…خیلی خوش میگذره

میس شانزه لیزه دستش را مثل کوزه ی دسته دار به کمرش زد و گفت :” اگه دروغ بخوای بگی….”

جک دست میس شانزه لیزه را گرفت و گفت :” اگر راست باشه چی ؟…”

میس شانزه لیزه که دلش داشت پر میکشید و حس فضولی اش قلقلکش میداد مثل کارتون سیندرلا در یک چشم به هم زدن پیراهن حریر سورمه ای اش را تن کرد و از پشت پاراوان بیرون آمد و رفت جلوی آینه.جک از پشت دنباله ی حریر لباس را گرفت و گره زد.میس شانزه لیزه عطر را به سر تا کولش پاچیده کرد و دست جک کوچولو را گرفت. از اتاق زیر شیروانی بیرون آمدند. جک به او گفته بود که لوبیای سحرآمیزش از زیر خاک جوانه زده و ثانیه به ثانیه در حال بلند شدن و سر به فلک کشیدن است….به میس شانزه لیزه گفته بود :” الان که اومدم این جا…سردرخت رفته توی ابرها “وقتی به محل مذکور رسیدند…درخت شاخه هایش مثل چنگالی توی ابرها فرو رفته بود.میس شانزه لیزه سیگاری گیراند و به بلندای درخت نگاه کرد.جک گفت :” حالا بریم بالا؟….با من میاید؟….میگن اون بالا یه دیو سه سر آدم خوار خوابیده

میس شانزه لیزه دود را دایره کرد و فرستاد بیرون .گفت:”بریم. من عاشق دیو سه سر آدم خوارم”

جک پیش خود فکر کرد که او هم چقدر عاشق میس شانزه لیزه است و کاش میس شانزه لیزه را بگذارد توی فریزر تا وقتی بزرگ شد درش بیاورد و با او ازدواج کند.با هم از درخت رفتند بالا.

…………………………………………………………ادامه دارد…………….و اما

(سود و منفعت)چیست؟

سود و منفعت خیلی چیز بدی است بچه ها. مثلا این که آدم بیاید ایده ها و داستان های دوستانش را بردارد و زیرآبی برود و سپس پشت سر همان دوست و یار قدیمی صفحه (برو که دیگه حالت رو ندارم) بگذارد کار خیلی زشتی است…یا به فرض بیاید دیالوگ های رفیقش را طوری ادا کند که انگار خودش خالق آن ها است…کار بدی است…یا اینکه برای منفعت در جلد دون ژوان درچه سوم رفتن و پول دخترها را بالا کشیدن هم کار خطیری است چون عاقبت تا خرخره گیر خواهد کرد و اندک شرافت باقی مانده را نیز له خواهد کرد.سود امروزه روز برای عامه جماعت پول پدرشوهر و جیب پدر زن است ….حلال مشکلات هم دروغ و دگنک است . این روزها امر به خیلی ها مشتبه شده که خود سوفوکل اند و موتسارت را نشاندند سر جایش و زنده اند به افیون و الباقی…..این دسته از بنی بشر همان حلقه ی گمشده ی داروینند.

دیشب به من گفت :” تو که عشق سالهای وبا بودی

به شوخی زدم توی سرش و به خانمش که پشتش به ما بود اشاره کردم و گفتم خفه شو.چشمک زد….من هم گفتم :” بیشعور الانم عشق سالهای آنفولانزای خوکی ام

پیش خودم فکر کردم این چه جور ازدواجی است ؟!

اصولا این روزها (عشق) چیز لوسی شده و تعریف افلاطونی و لاهوتی ناسوتی خود را از دست داده و جایش را به سود داده…..عشق سودمند وجود ندارد.این که بگویی من زن خوبی دارم چون من را آزاد گذاشته و یا من شوهر خوبی دارم چون پول میدهد و همیشه آن لاین است و چراغ اش روشن است که خیلی آب هویجی است…

در این مضمون یاد فیلمی افتادم که چند هفته پیش در TV5دیدمtransylvania.از آن فیلم هایی که به عقیده ی من فضای امیر کاستاریکایی اش کمتر و عقل درش بیشتر و عشق درش عمیق تر بود و سورئالیسم گاهی مثل چهلچراغی که در دشت برف پوشی شده از درخت خشکی آویزان شده خودنمایی میکرد و از دیدنش لذت بردم. آن فضای بارها و موسیقی و مست کردن مردهای بالکان را دوست دارم. لینک زیر اطلاعات بیشتری بهتان میدهد. افسوس……

http://www.imdb.com/title/tt0463381/

 

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …

۲۹ نظرات

  1. آخی … ناراحت نشو عزیزم … باهات شوخی کردم . ادبیات تورو خیلی دوست دارم خودتم میدونی . همین که یه نفر به جای این همه کار وقت خودشو میذاره برای نوشتن انقدر با ارزشه که یکی مثه من کی باشه که بخواد ایرادی بگیره تازه من که سر فرود میارم . در اون مورد عشق هم دنیای من و تو خیلی متفاوته . عشق برای من شیرین وبرای تو دردناکه . منو هم شاید اگر ازدواج کردی درک کنی شایدم نکنی .منتظر پست بعدیم تا بخونمت .

  2. سلام.حال شما؟خوشحال شدم کتابتون چاپ شده.یه مدت نبودید.به امید روزهایی بهتر.گل

  3. نگو بیا!

    نگو بیار!

    نگو بحس!

    نگو بفکر!

    پای من نا نداره که راه بره،نگو بیا

    دست من کوتاه میشه تو این زمان،نگو بیار

    قلب من پا نداره که راه بره حس بکنه،نگو بحس

    مغز من هم پاداره،زبون داره،دست داره،اما مدتیه که دیگه جا نداره، نگو بفکر!

    حالا من میگم:

    برو، بیار، بفکر، بحس،

    که چرا بیرون اینجا همه چیز آدما تموم شده!

  4. ایول به جک قهرمان داستان میسی که عاشق دیو سه سر شد. ایول. سلام

  5. حقیقت اینه که الان وقتی خوب به موضوعات دیگه فکر میکنم می بینم خیلی چیزهاغیر از عشق رنگ باخته . مهمترینش انسانیت که به نظرم عشق هم زیر مجموعه اونه .
    ولش کن کامنتم ناشی از هذیانهای بد خوابیه !

  6. سلام میس شانزه لیزه عزیزگل
    پست جالبی بود…بخصوص از این دوتا خیلی خوشم اومد:
    "جک پیش خود فکر کرد که او هم چقدر عاشق میس شانزه لیزه است و کاش میس شانزه لیزه را بگذارد توی فریزر تا وقتی بزرگ شد درش بیاورد و با او ازدواج کند."قهقهه
    و:
    "این که بگویی من زن خوبی دارم چون من را آزاد گذاشته و یا من شوهر خوبی دارم چون پول میدهد و همیشه آن لاین است و چراغ اش روشن است که خیلی آب هویجی است…"متفکر
    ممنون که خبرم کردی میس شانزه لیزه عزیزملبخندگل

  7. نمی دونم چرا برای تو که کامنت می گذارم بعدش باید اصلاحیه بدم:
    هوسسیگار=هوس سیگار
    المداله=الحمداله

    اما اون آخرش درست هست:
    گل فرستادیم!!

  8. سلام دوست عزيز
    ضمن تبريک براي سايت قشنگت لطفا متن زير رو بخون:

    CN3 تنها راه کسب درآمد حرفه اي از اينترنت
    ماهيانه ۵۰۰ هزار تومان

    بدون هيچ کليک يا سايت پرداخت به ازاي کليک
    بدون نياز به ايگلد ، پي پال و …
    پرداخت در بانک هاي ايراني

    ابتدا محصول را تحويل بگيريد سپس مبلغ آن را بپردازيد.

    توجه: اين طرح فقط تا آخر مرداد ماه سال ۱۳۸۸ است

    من خودم در حال حاضر پس از دو هفته کارکردن ۸۰,۰۰۰ تومان به حسابم واريز شد واقعا دارم از خوشحالي پر درمي آورم!

    بدون حتي ۱ نفر زيرمجموعه گيري!

    لطفا براي اطلاعات بيشتر به آدرس سايت ما مراجعه کنيد

  9. آخی … ناراحت نشو عزیزم … باهات شوخی کردم . ادبیات تورو خیلی دوست دارم خودتم میدونی . همین که یه نفر به جای این همه کار وقت خودشو میذاره برای نوشتن انقدر با ارزشه که یکی مثه من کی باشه که بخواد ایرادی بگیره تازه من که سر فرود میارم . در اون مورد عشق هم دنیای من و تو خیلی متفاوته . عشق برای من شیرین وبرای تو دردناکه . منو هم شاید اگر ازدواج کردی درک کنی شایدم نکنی .منتظر پست بعدیم تا بخونمت .

  10. سلام.حال شما؟خوشحال شدم کتابتون چاپ شده.یه مدت نبودید.به امید روزهایی بهتر.گل

  11. نگو بیا!

    نگو بیار!

    نگو بحس!

    نگو بفکر!

    پای من نا نداره که راه بره،نگو بیا

    دست من کوتاه میشه تو این زمان،نگو بیار

    قلب من پا نداره که راه بره حس بکنه،نگو بحس

    مغز من هم پاداره،زبون داره،دست داره،اما مدتیه که دیگه جا نداره، نگو بفکر!

    حالا من میگم:

    برو، بیار، بفکر، بحس،

    که چرا بیرون اینجا همه چیز آدما تموم شده!

  12. ولی عجب اصطلاحی …محافظه کاری غیر منصفاننننننننه …. ادبیات فارسی لرزیدسبز

  13. اوه صبر کن یه ذره آرومتر …عین سگ ترسیدن و محافظه کاری غیر منصفانه و … پس بذار یه چیزایی برات تعریف کنم منو میشناسی من بالای ۹۵% موضوعهای زندگیمو خانومم میدونه ولی اون چند درصد یا به اون ارتباطی نداره یا اگر بدونه خوشش نمی یاد و هر چیزیو که اون دوست نداره لزوما" بد نیست مثلا" چون اون دوست نداره دلیل نداره من با یکی از دوستام حرف نزنم . اینکه بعضی مواقع به اون نمیگم به این دلیل نیست که ازش میترسم به این دلیله که دوست ندارم ناراحت بشه فقط همین .

  14. ایول به جک قهرمان داستان میسی که عاشق دیو سه سر شد. ایول. سلام

  15. سه بار نظر.چه آماری پیدا میکنید
    لینکهای جالبی دارید
    یکم از کلیشه ها به دوره و اینکه یک تعداد لینک دارید که مدتی هست دارم دنبال میگردم.البته ترانه علیدوستی را خودم چند روزی ه پیدا کردم.

    خوشحال میشم سر بزنی و جواب سولامو بدیدو

    بدرود…!

  16. سه بار نظر.چه آماری پیدا میکنید
    لینکهای جالبی دارید
    یکم از کلیشه ها به دوره و اینکه یک تعداد لینک دارید که مدتی هست دارم دنبال میگردم.البته ترانه علیدوستی را خودم چند روزی ه پیدا کردم.

    خوشحال میشم سر بزنی و جواب سولامو بدیدو

    بدرود…!

  17. راستی کد.م کهکشان؟
    قزمیت هم داره اینجا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  18. مرسی از سری که زدید با بلاگم.
    سود . منفعت چیست؟
    شما هم گویا پایه ی سوالی !
    به نظر من مفهوم ذهنی برای هرکسی من یه چیز تو یک چیز هرکی دیگه شاید همین شاید همان!!!!!!!!!!!

    آنفولانزای مگسی!وای باز خوکی کلاس داره مگسو کجای دلمون بذارم.

    من هم میلینکمتون.
    بدرود…!

  19. حقیقت اینه که الان وقتی خوب به موضوعات دیگه فکر میکنم می بینم خیلی چیزهاغیر از عشق رنگ باخته . مهمترینش انسانیت که به نظرم عشق هم زیر مجموعه اونه .
    ولش کن کامنتم ناشی از هذیانهای بد خوابیه !

  20. سلام میس شانزه لیزه عزیزگل
    پست جالبی بود…بخصوص از این دوتا خیلی خوشم اومد:
    "جک پیش خود فکر کرد که او هم چقدر عاشق میس شانزه لیزه است و کاش میس شانزه لیزه را بگذارد توی فریزر تا وقتی بزرگ شد درش بیاورد و با او ازدواج کند."قهقهه
    و:
    "این که بگویی من زن خوبی دارم چون من را آزاد گذاشته و یا من شوهر خوبی دارم چون پول میدهد و همیشه آن لاین است و چراغ اش روشن است که خیلی آب هویجی است…"متفکر
    ممنون که خبرم کردی میس شانزه لیزه عزیزملبخندگل

  21. نمی دونم چرا برای تو که کامنت می گذارم بعدش باید اصلاحیه بدم:
    هوسسیگار=هوس سیگار
    المداله=الحمداله

    اما اون آخرش درست هست:
    گل فرستادیم!!

  22. هان!
    میس شانزه لیزه نباید سیگاربکشد واگر احیانا هوسسیگارکرد-جندنخ در روز حرجی برایش ندارد-نباید دودش را حلقه حلقه کند حالا چه جک باشد چه نبا…
    اما
    درباره آتیلا که کاملا با شما مخالفم وجایش اینجا نیست شاید یه فرصتی پیدا بشودتا بگویم چرا…ولی کشتی منو با این سیامک صفری ات که المداله بد قیافه هم هست لابد(ما که ندیدیم ازمیس شانزه لیزه شنیدیم)!.

    گل فرستادیم!!

  23. سلام
    جمله آخر داستان عالی!
    یک نظر به عنوان یک خواننده آماتورف توی جمله:" وقتی به محل مذکور رسیدند…"کلمه ی مذکور به شدت توی ذوق می‌زنه و اصلا با کلمات و ریتم داستان نمی‌خونه! نمی‌دونم چرا این حس رو کردم! شاید کلمات بهتری هم وجود داشته باشه! مخصوصا کلمات فارسی تر!
    در ضمن فنتی مطالب وبلاگتون رو نوشتید اگر Tahoma باشه همه بیننده های عزیز می تونن درست ببین! چون این فنتی که استفاده کردید رو مثلا دستگاه بنده نداشت و فنتها قاطی بودن ولی Toham  رو خوده ویندوز نصب می کنه!
    زیاده شد!
    یا علی

  24. سلام دوست عزيز
    ضمن تبريک براي سايت قشنگت لطفا متن زير رو بخون:

    CN3 تنها راه کسب درآمد حرفه اي از اينترنت
    ماهيانه ۵۰۰ هزار تومان

    بدون هيچ کليک يا سايت پرداخت به ازاي کليک
    بدون نياز به ايگلد ، پي پال و …
    پرداخت در بانک هاي ايراني

    ابتدا محصول را تحويل بگيريد سپس مبلغ آن را بپردازيد.

    توجه: اين طرح فقط تا آخر مرداد ماه سال ۱۳۸۸ است

    من خودم در حال حاضر پس از دو هفته کارکردن ۸۰,۰۰۰ تومان به حسابم واريز شد واقعا دارم از خوشحالي پر درمي آورم!

    بدون حتي ۱ نفر زيرمجموعه گيري!

    لطفا براي اطلاعات بيشتر به آدرس سايت ما مراجعه کنيد

  25. سلام میس جان
    اااممممممم از کجا بگم …. از اینجا که عشقای این روزای بیشتر از ۲۵۰۰ سال بعد افلاطون هم حال و هوای خاص خودشو داره . همونکه یه نفر از انجام کاری که همسرشو ناراحت میکنه حداقل جلوی اون خودداری میکنه یه بخشی از اون عشقه (البته نه اینکه هر کاریچشمک) اصولا" عشق شیرینه ولی سودمند نیست از اساس هم معیار عشق سودمندی نیست . عشق از اون دست اعمالیه که بهتره با نیت گرایی کانتی سنجیده بشه .وای که دیگه خیلی خوابم میاد . قربانت . بای .