یکشنبه , ۲۰ آبان ۱۴۰۳

دریا و زهر – شوساکو اندو

دریا و زهر

شوساکو اندو

یادداشتی بر کتاب و فیلم دریا و زهر

دریا و زهر اثر نویسنده‌ی ژاپنی شوساکو اندو ست .

در ویکیپدیا او را این طور معرفی کرده‌اند : ”

شوساکو اندو (به ژاپنی: 遠藤 周作 Endō Shūsaku) (۲۷ مارس، ۱۹۲۳ – ۲۹ سپتامبر، ۱۹۹۶) نویسندهٔ ژاپنی بود که از دیدگاه یک مسیحی کاتولیک داستان می‌نوشت.

او از کودکی کاتولیک بود و مسیحیت را عمیق‌تر از عامهٔ ژاپنی‌‌ها آموخته بود. به‌عنوان یک دانشجو، رشتۀ ادبیات فرانسه را برگزید و بیش از دو سال و نیم در فرانسه تحصیل کرد. اِندو در یازده‌سالگی غسل تعمید داده شد، ‌چون مادرش یک کاتولیک تمام‌عیار بود و آرزو داشت او نیز مسیحی باشد. اما او به‌عنوان یک رمان‌نویس ژاپنی قلم می‌زد نه یک الهی‌دان. وقتی اِندو در سال 1996 درگذشت، روزنامۀ آساهی او را رمان‌نویسی خواند که مضمون کارهایش کشمکش بین باور مسیحی و فضای معنویت ژاپن است.”

دریا و زهر

رمان دریا و زهر را میخوانم و بعد از اتمامش در مرورگرِ گوگل هیچ نقد و نگاه و یادداشتی درباره‌اش نمیابم جز یادداشتِ پشت جلد کتاب . کتاب را انتشارات نگاه با برگردانِ مهرداد علی‌بابایی از زبانِ ژاپنی چاپ کرده است .

دریا و زهر

چاپِ سوم کتاب، اردی‌بهشتِ 1401 در شمارگان 300 نسخه وارد بازار کتاب شده است . متعجبم از اینکه بعد از این همه تجدید چاپ درمورد این کتاب هیچ مطلب دندان گیری پیدا نمیکنم . آیا کسانی که کتاب را میخرند نمیتوانند روی صفحه‌های اینستاگرام یا وبلاگشان یا در مطبوعات در مورد کتاب بنویسند ؟ دنیای مجازی برای اهل کتاب و اهل ِ خواندن چه جایگاهی دارد ؟ آیا هنوز به تاثیرگذاری خود باور نداریم یا خودمان را دست کم گرفته و منتظریم تا دیگران در مورد آثار ادبی هنری نظر دهند و همواره مصرف کننده ی بیانات دیگران باشیم !؟

کتاب [دریا و زهر ] از سه بخش تشکیل شده است . بخشِ اول : دریا و زهر ، بخش دوم : در انتظار داوری ، بخش سوم : پیش از سپیده دم .

کتاب در یک شروع درخشان خودش را به مخاطب تزریق میکند . ” در یکی از گرم ترین روزهای ماه اوت به منطقه مسکونی نیشی ماتسوبارا اثاث کشی کردم . ” راوی ، منِ راوی یا اول شخصی ست که از بیماری ریه رنج میبرد و همراه همسرباردارش به منطقه ای اعزام شده که بقایای جنگرا میشود در آن دید . در شروع این منطقه همراه اقلیم آن به دقت توصیف میشود . محلی که در حاشیه است و نسیم زندگی در آن نمیوزد . آدم هایی که به هم اعتماد ندارند ، خانه های یکسان روسی ، مردمی که نمیخندند ، امکاناتی که نیست ، زندگی بعد از ویرانی توصیف میشود .

در واقع بیمار ریوی داستان ، که در ابتدای کتاب راوی است برای تزریق احتیاج به یک پزشک دارد و مهارت تزریق در بافت ریه کار هر کسی هم نیست . دکتری که در این حاشیه نشینی معرفی می شود ، مردی عجیب ، منحوس ، بدریخت و چهل ساله ای ست که منزوی شده و با هیچ کس حرف نمیزند ، نام این دکتر سوگوروست . راوی در برخورد اول با او از رفتار دکتر متعجب می شود و تصمیم میگیرد بمیرد ولی به این دکتر اعتماد نکند اما به دلایلی که در کتاب تشریح میشود ناچار است که پیش سوگورو برود با عکس رادیولوژی . زندگی در آن حاشیه ، که تداعی پس مانده ی جنگ است ، نشان دهنده ی فقر ، جای زخم بر بدن آدم ها ، مردمی که به راحتی می گویند ما در جنگ سربازان دشمن را کشتیم و میخندند ، مردمی که به هم نگاه نمیکنند ، وجودشان پر از کینه و نفرت است ، بوی فقر ، بوی آلودگی ، گرما ، اثر جنگ بر زیست آدمی ست . آن حاشیه ، همان خروجی جنگ در هر سرزمینی ست که به یکباره زندگی و زیست انسان را متوقف و عاری از احساسات و شریان زندگی می کند است . آدم ها تبدیل به مانکن های پشت ویترین با نقابی ثابت و حالتی معماگونه اند ، در کتاب این فیگور تصنعی در ویترین یک خیاط چند بار رو در روی مخاطب قرار می گیرد . زندگی باسمه ای ! ، لبخندهایی در ویترین ، لبخندهایی دروغین ، محبوس در جایی که نامش مکانِ زندگی نیست . هوا نیست ! زیستن در بقایای جنگ در هوا پس‌بودگی !

سوگورو

راوی به ناچار ریه اش را به دکتر سوگورو می سپارد و درکمال تعجب میبیند که در حاشیه ی پرتِ اعزام شده اش این دکتر بهتر از تمام پزشکان بیمارستان تزریق را انجام میدهد و مهارتی چشمگیر در این تزریق دارد . با این حال راوی نگرانی اش از وجود این مرد کم نمیشود . فضای زندگی او مثل یک قاتل زنجیره ای توصیف می شود . خانه ای با پنجره های بسته ، بوی بد در داخل خانه ، یک لنگه چکمه ی قرمز رنگ در باغچه ! راوی او را مثل مانکن لبخند به صورت پشت ویترین خیاطی تصور می کند ، مثل ابوالهول ! سرانجام راوی داستان که برای عروسی به شهر فوکوئوکا می رود به صورت تصادفی با همکلامی عموزاده ی داماد و اشاره به درمانش و محل زندگی اش و شکل تزریقش متوجه میشود چرا این پزشک چهل ساله به اندازه ی یک جراح با سابقه ی ماهر میتواند تزریق داخل ریه را انجام دهد . موضوع از این قرار است که سوگورو یکی از پزشکانی بوده که در دادگاهِ زنده شکافی در هنگام جنگ در دانشگاه علوم پزشکی فوکوئوکا مجازات و سپس تبعید می شود .

اسلایدی از فیلم دریا و زهر

هنگام جنگ اعضای گروه پزشکی دانشگاه فوکوئوکا از هشت خلبانِ اسیر آمریکایی در آزمایش‌های تجربی خود استفاده می کردند . هدفِ آزمایش ها این بود که ببینند انسان با از دست دادن چه مقدار از خودن خود همچنان قادر به ادامه ی زندگی است . چقدر آب نمک را میتوان به جای خودن در رگ ها تزریق کرد و چقدر از بافتِ شش ها را میشود برید و برداشت بی آنکه شخص جان خود را از دست بدهد . در این آزمایش ها دوازده نفرر از اعضای گروه پزشکی شرکت کرده بودند . . .( صفحه 27 ) در انتهای فهرستِ متهمانِ پرونده نام دکتر سوگورو نوشته شده . باقی خودکشی کردند و به مجازات های سنگین محکوم شدند .

در فیلم ِ دریا و زهر ، داستان و شروع فیلم با همین دادگاهی ست که در ابتدای کتاب در یک پاراگراف می خوانیم . اقتباسی درجه یک از رمانی درجه یک . در فیلم ، مطلع کتاب و افتتاحیه ی آن حذف شده و فیلم با دادگاه شروع می شود در صورتی که رسالت شوساکو اندو در نگارش داستان پرداخت به زوایای پرستارها و دکترهایی ست که دست به این جنایت می زنند و بی هیچ رو در بایستی پزشکانِ بی صفت تجربه گرا را توصیف می کند و در ژاپن هم سر نویسنده را بر باد نمیدهند که تو چرا در این مورد کتابی نوشته ای و وقتی هم فیلم دریا و زهر ساخته می شود کسی اعتراض نمیکند . آیا این اتفاق در ژاپن رخ داده و نویسنده از روی یک حادثه ی تجربه شده ی جنایی کتاب را نوشته است ؟ هرچه باشد مهم فرهنگ ژاپن است که بی اینکه هنرمندش را محدود کند به او اجازه می دهد خلاقیتش را گسترش دهد و این اتفاق در برخی کشورها موجبِ اعتراض اشخاصی میشود که صد هزار نصف النهار با رسالت یک هنرمند فاصله ی ذهنی دارند .

اسلاید فیلم دریا و زهر

شهر فوکوئوکا در نظر راوی متعفن است و همچون جانور عظیم خاکستری رنگی چندک زده !

در کتاب ، شاسوکواندو بعد از این مقدمه و در واقع نگاه دیگر به آینده ی دکترِ جنایتکار شروع میکند در بخشِ یک ، داستان را از زاویه دید سوم شخص روایت می کند . مهم ترین نکته ی کتاب ، بی پروایی نویسنده در بیان خلقیاتِ پزشکان است . اینکه گاهی برخی پزشکان به معنای واقعی درد بیمار برایشان خنده دار است . نویسنده تشریح می کند که چگونه یک انسان وقتی به یک پزشک تبدیل میشود در برابرِ رنج و زجر و درد جسمی می تواند بی تفاوت باشد . – شاید تجربه ی شخصی خیلی ها با پزشکانی که روحیه و سلامت بیمار را دست کم می گیرند را داشته باشیم ، هرچند دکتر خوب کم است و دکتر همدرد کم است و همان دکترهای کمِ خوب را باید ستایش کرد ولی حقیقت این است که در برخورد عمومی و اکثریت با یک خلقِ دیگر از تعریف طبیب رو به رو هستیم – مهم ترین نکته ی کتاب شکرد شوساکو اندو در کالبد شکافی روحیه ی پزشکان است . اینکه چرا انتخاب کردند که در رشته ی پزشکی تحصیل کنند ، از چه گذشته ای میآیند ؟ بحثِ روان شناسی در کتاب دریا و زهر بی اندازه قابل اهمیت است . تمام پزشکان در کودکی دچار کمبود امنیت بوده اند یا بی اندازه مهر طلب بوده اند . آن ها فقط دنبال توجه جامعه بوده اند به هر قیمتی . پزشکی خلا درونی آنها را پر می کند . زیرا می توانند بر دیگری چیره شوند . می توانند پول بیشتر داشته باشند و زندگی بهتری را تجربه کنند . می توانند مورد تایید جامعه باشند زیرا در یک صنف درجه یک حضور دارند . چیزی مانند عشق یا مفاهیمی مانند نجات بشریت در کتاب وجود ندارد . تمام پزشکانِ زنده شکافی از گذشته ای ویران برمی گردند و در زمانی می ایستند که جنگ بر سر کشورشان ویرانه به بار آورده . در کتاب بارها و بارها و بارها به این جمله رو به رو می شویم:

[ زمان ، زمانه‌ی مُردن است . ]

کتاب‌های شاسوکو اندو منعکس‌کننده بسیاری از تجربیات دوران کودکی‌اش، از جمله ننگ بیگانه بودن، تجربه خارجی بودن، زندگی یک بیمار بیمارستانی و مبارزه با سل است. با این حال، کتاب های او عمدتاً به ساختار اخلاقی زندگی می پردازد.

ایمان کاتولیک او را می توان در برخی از سطوح در تمام کتاب های او مشاهده کرد و اغلب یک ویژگی اصلی است. بیشتر شخصیت‌های او با معضلات اخلاقی پیچیده دست و پنجه نرم می‌کنند و انتخاب‌های آن‌ها اغلب نتایج متفاوت یا غم‌انگیزی به بار می‌آورد.

در این رمان که در ابتدا در سال 1958 در ژاپن منتشر شد، نویسنده به بررسی زندگی درونی سه شخصیت در درام مرکزی می پردازد، تصویری وحشتناک از یک اسیر جنگی آمریکایی که قربانی کنجکاوی پزشکان ژاپنی می شود . بحث وجدان و عدم وجدان بارها در جملات کتاب و از زبان پزشکان و در دیالوگ های بینشان بررسی می شود . برای شرکت در چنین جنایتی از طریق شخصیت سوگورو، یک کارورز پزشکی ساده از کشور که توسط همکارش، تودا، پسر بدبین یک پزشک ثروتمند، برای رضایت از جنایت مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، می بینیم که چگونه عذاب وجدان برای نجات فرد از عواقب مشارکت کافی نیست. – حتی به عنوان یک ناظر – در یک عمل غیر اخلاقی که این بر میگردد به مذهب نویسنده و بحث عقاید او و در سینمای اقتباس شده از همین کتاب شخصیت سوگورو را کاملا در مقام ناظر میبینیم و این درحالی ست که ناظر یک خشونت بودن خود همدستی با ظالمان است و مهم نیست دستهایت آلوده شده یا نه. . . توصیفات دقیق اندو از مکان و روال یکنواخت زندگی روزمره در یک بیمارستان به طرز ماهرانه اما قدرتمندی ناامیدی و وحشت مردم در حال جنگ را برمی انگیزد. او در اینجا دنیایی کاملاً پست مدرن را ارائه می‌کند.

اسلاید فیلم

مهم ترین فصل اشتراک کتاب و فیلم رونمایی از آن وجه روحیه ی ضعیف و سلطه پذیر سوگورو ست که در ابتدا تمایل به طبابت و نجات جان بیمارش را دارد . او میخواهد پیرزن بیمار ریوی اش را نجات دهد ولی نمیتواند زیرا قربانی اطرافیانش می شود و میبیند که جمله ای مانند :” او که زنده نمیماند . “، ” بهتر است مورد آزمایش زنده شکافی ما باشد و خدمتی به علم کند . ” ” او که نهایتا تا شش ماه دیگر می میرد “و . . سوگورو در چالشی با خود است . او روحیه اش را شخم میزند تا مثل بقیه ی دکتر ها بی تفاوت نباشد . او میخواهد حتی اگر بیمارش شش ماه دیگر زنده است ، تلاش کند تا جان به او ببخشد و درمانش کند . اما حقیقت در این جاست که زمانه زمانه ی مردن است . سوگورو بارها به این جمله می رسد که ” خوشبختی واقعی در معمولی بودن است . ” در کتاب به خوبی نشان می دهد که پزشکان برای کسب مقام های بالا تر در بحران جنگ از هیچ کاری مضایقه نمیکنند . از هیچ کار کثیفی . جملاتی که در ابتدا موجب چالش و تغییر شخصیت سوگورو می شود و او را تحت تاثیر ( منفی ) قرار می دهد و برای دیگر پزشکان عادی است را یادداشت می کنم .

[ حالا یک مریض هم کشته شد دنیا که به آخر نمیرسه ، از هما نقدیم هم دنیای پزشکی به همین منوال بوده و برای همین هم پیشرفت کرده . الان مردم تو شهر دارند گر و گر زیر بمباران ها تلف میشوندو مرگشان هم هیچ کس را غافلگیر نمیکند، این پیرزن هم به جای اینکه توی حملات هوایی بمیرد بهتر است در بیمارستان کشته شود تا مرگش دستکم معنایی داشته باشد . ] ص 55

[ پوست کلفت نباشی چطور میخواهی زندگی کنی ؟ ] ص 55

[ دکتر جماعت نباید خودش را به دست احساساتِ بچگانه بسپرد ] ص 54

[ وقتی به چیزی دل میبندی ، همیشه دو دل هستی ] ص 80

[ چهره اش چهره ی همان مردی بود که هنگام معاینه ی بیماران در ابراز محبتِ زبانی و بیرون پراکندن کلمات توخالی در آن استاد بود ] ص 169

[ حقیقت این است که من به مرگ و رنج دیگران اهمیتی نمیدهم ] ص 133

این دست مثالها برای تغییر شخصیت پزشکان از پویایی هراسناکی برخوردار است و مدام متورم میشود . کودکی افرادی که در کتاب از آن ها یاد شده یک نگاه دقیق روان شناسانه در خود دارد .

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، ZOO SADISM  اصطلاحی است که در روانشناسی برای حیوان آزاری به کار می رود؛ رفتاری که کارشناسان علوم رفتاری و روانشناسان معتقدند می‌تواند نشانه بسیار بدی از رفتارهای خشن و جنون‌آمیز دگرآزاری یا سادیسم در آینده رفتاری افراد باشد.

اساسا انسان سالم و کسی که دچار اختلالات روانی نیست از کشتن و گرفتن جان یک موجود زنده، احساس لذت ندارد؛ نکته ای که در رفتار حیوان آزاران به وضوح مشهود است. یکی دیگر از نکاتی که در تحلیل وخامت سلامت در افراد حیوان آزار از سوی روانشناسان و متخصصان حائز اهمیت می نماید، تعمیم این بی اهمیتی گرفتن جان حیوانات به جان انسان هاست؛ چنانچه مثال های تاریخی نشان می دهند، بسیاری از قاتلان زنجیره ای سابقه حیوان‌آزاری داشته اند و این قضیه به‌طور مستند ثابت شده که فردی که حیوان‌آزاری می‌کند، نه‌ تنها برای حیات وحش و حیوانات که برای جامعه انسانی هم خطرناک است.

جلد کتاب ژاپنی

فیلم اقتباس شده از کتاب ، با در نظر گرفتن حساسیت های نویسنده ، اقتباسی درجه یک است . هرچند در این اقتباس ما پیشینه و گذشته ی این پزشکان را نمیفهمیم و نمیدانیم اما شکاف پاره ای از داستان متحیرمان می کند . فیلم سیاه سفید است و پلان های زیبایی دارد . هرچند فضای سرد بیمارستان ، فضای جنگ ، دریای رو به روی داستان در قاب هایی هنرمندانه و شاید شاعرانه نمایش داده می شود اما ترسی که نویسنده قصد دارد از داستان به مخاطب انتقال بدهد در سینما هم رخ می دهد .

کی کومی سازنده ی فیلم دریا و زهر همراه شوساکو اندو و با هم فیلمنامه را نوشته اند و این همیشه پاسخ درستی برای ساخت یک اثر هنری اقتباسی میدهد .هنرمند همدست میشوند نه اینکه از روی دست هم کپی کنند !

ساناز سیداصفهانی

فیلم را در لینک های زیر میگذارم . میتوانید ببینید .

صحنه های دردناکی از اتاق عمل در فیلم هست که اگر مشکل دارید لطفا نگاه نکنید .

فیلتر شکن را روشن کنید و روی لینک کلیک کنید .

1

( https://www.dailymotion.com/video/x3hvixp )

2

( https://www.dailymotion.com/video/x3hvjj2 )

3

( https://www.dailymotion.com/video/x3hxevs )

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

گفت‌وگوی ساناز سیداصفهانی با علی قورچیان

گفتگوی [ کامل ] ساناز سیداصفهانی با علی قورچیان ساناز سیداصفهانی و علی قورچیان به …