دوشنبه , ۳ دی ۱۴۰۳

تنها دو بار زندگی میکنیم × غریبه ای در خانه

وقتی اولین بار اسم (( تنها دوبار زندگی میکنیم )) رو میشنوی ، میفهمی که فیلمساز خوب تونسته با این جمله ی پارادوکسیکالش جذبت کنه ، اما به خودت میگی اینم یه حقه ی روشنفکریه ولش کن . اما به یکی دو روز نمیکشه که هی اس ام اس ی و پای تلفنی میشنفی که بیا برو فیلم رو ببین شاهکاره ! خلاصه اش که میرم ببینم که از قافله عقب نمونم . توی سینمایی مردی توی برف و سرما میون مه و توی کوه داره با یه کوله پشتی راه میره به مردی که دور تر ایستاده میگه :” خسته نباشی “..” میخوام برم لیر ! “. فیلم شروع میشه ، یه مقدمه ی به درد به خور جون دار میبینیم که توش صد تا کاشت داره  کوله پشتی ؟ لیر؟ کوهستان؟ دکتر؟ بی هوش شدن سیامک ؟ شایدم مرگ سیامک؟. یه مردی (علیرضا آقاخانی) رو میبینیم که نگاهاش از همون پلان های اولش سحرت میکنه ، بعد فیلم  میره رو تیتراژی که همون عنوان بندی فیلمه . پرده ی سینما سیاهه  …یه هو یه نفر پرده رو میکشه کنار و ما ابرها رو میبینیم . از زاویه ی دیگه نشون میده مرد (سیامک – علیرضا آقاخانی ) از توی قبر بلند میشه . فیلم از این جاست که شروع میشه .تو میگردی دنبال سئوالات و تا اواسط فیلم نمیدونی چرا؟ کی؟ کوله پشتی توی اتوبوس سیامک جا مونده ؟ چرا دوستش ناصر میمیره ؟ چرا مرگش رو دوبار نشون میده ؟ نکنه سیامک توی کما رفته ؟ نکنه کسی کشته سیامک رو ؟ جریان جزیره ای که شهرزاد ازش میگفت چیه ؟ آهان نه داستان به همین سادگیه فیلم میخواد بگه اگر دوبار زندگی کنیم چه ها میکنیم ؟ آیا دوبار زندگی میکنیم ؟ آیا مرد توی کما بوده و برگشته به این دنیا ؟ چرا یه جاهایی از فیلم این قدر یاد نفس عمیق میفتم ؟ چرا آدمها مرموزن …عین سادگی …اون تقویم روی دیوار چرا مدل آینه ای و برعکسه حروفش ؟چرا ؟ چه مونتاژ و تدوین و جامپ کات هایی ! چه حساب کتابی ! چه عشقی ؟ عشق …آی عشق ، عشق چره ی آبیت پیدا نیست …….فیلم تموم میشه (البته کلی چیزها رو نا گفته میگذارم که برید ببینیدش) و دارم فکر میکنم من اگر به هر دلیلی دوبار زندگی میکردم ….باید اولش میرفتم سیسیل و دار و دسته ی سیسیلی ها رو با چاقو کش های زورآباد رو میاورم ور دست خودم میدادم ت….//م  بعضی ها رو پاپیون بزنن دور گردنشون و از وسط دو نصفشون میکردن… اگر دوبار زندگی میکردم شاید باز خودم رو میکشتم . چون من آدم جاه طلبی ام و حسرت هام زیادی بزرگن . دیدن این فیلم برای عوام برای سلامتشون و الباقی خوب نیست چون خوردن چیپس و پفکشون کوفتشون میشه  . به هر حال دیدن این فیلم برای آدم هایی که دوست دارن ادای روشنفکری هم در بیارن خوب نیست چون مال این حرف ها نیستن . دیدن این فیلم فقط برای کسایی خوبه که دلشون جلو تر از مغزشون میره .

راستی این جا کسی به تناسخ اعتقادی داره ؟ 

 

 

غریبه ای در خانه ، نوشته ی نوشین تبریزی که صد البته صد البته اقتباس از داستان اریک امانوئل اشمیت را تبدیل به نمایشنامه کرده به کارگردانی دلارا نوشین کاری بود درخشان و در نوع خود کم نظیر . چون اشمیت بی نظیر است . البته نا گفته نماند که بازی فوق العاده ی ریما رامین فر بر خلاف انتظار چشم گیر بود از هر وجه که نگاه میکردی نقص نداشت . امیدوارم هنوز اجرا داشته باشند و تا این ایام سپری شد بی تردید به دیدنش بروید . در بروشور جوایز و کاندیدهایی که این نمایش ا زآن خود کرده را خواهید خواند .

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …

۳۰ نظرات

  1. سلام
    هیچ حوصله ندارم میس جان
    یه جور ناجوری دمقم …نمی دونم چه مرگمه ولی حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم
    نه نوشتن
    نه خوندن
    فقط اینو می دونم که تحت هر شرایطی یاد گرفتم "منتظر باشم" …منتظر چی ؟ نمی دونم
    شاید منتظر امید

  2. نوشته ات در باره ی فروغ را خواندم.لذت بردم.و این لذت زمانی زیاد تر شد که صداقتت را احساس کردم.هرچند این صداقت آمیزه یی بود از حسرت،حسادت،و صد البته بد جنسی های خاص زنانه توام با غرور و خود باوری.
    در باره ی فیلم هم چون نه ایرانیم نه در ایران ، نمی توانم نظر بدهم.

  3. بافت تابلوفرش تصویری ابتکاری نو از گروه تولیدی فرش هدیه
    فرش وتابلوفرش به عنوان یکی از نمادهای اصیل ایرانی در دنیا شناخته شده است.واینکه بتوان عکس شخصی وخانوادگی وعزیزان وبزرگان ومشاهیر را در تاروپود تابلوفرش بافت هنری نو است که می تواند به عنوان هدیه ای گرانبها وماندگار ومخصوصا با اصالت هنر ایرانی برای عزیزان شما جالب وغافلگیر کننده باشد.
    تابلوفرش تصویری هدیه افتخار دارد که می تواند با پشتوانه سالها تجربه طرحهای انتخابی شما اعم از عکس آرم لوگو وغیره را به صورت تابلوفرش سفارشی بافته و در اسرع وقت تحویل نماید

    …………………………………………………………………………………………

    بافت وتبدیل عکس شخصی به تابلوفرش
    بهترین هدیه برای بهترینها
    ماندگارترین یادگاری
    و نفیس ترین سوغات ایرانی
    ……………………………………………………………………………………………
    بهترین هدیه و کادو برای جشن تولد,عروسی,عید نوروز,ولنتاین,روز مادر,روز زن,روز پدر,سالگردازدواج.
    کادوی فارغ التحصیلی . بهترین سوغات ایرانی
    بهترین هدیه برای بهترین دوستان

  4. سلام رفیق
    می بینم که بازم پیشنهادات آااس رو کن داریم اینجا. سعی می کنم بعد از این ایام کتک خوری حتما ببینمشون.
    همی الان دارم با پایی شَل و کمر و دستی کبود واست می نویسم. نمی دونم این روزا کجایی ولی حداقل به ماهایی که داریم واسه یه قطره آزادی واسه هممون اینریختی میشیم فکر کن.
    بازم اینجا کلی باحاله. آدم دردای تنشو یادش میره. کِیف می کنه.

  5. چه اطلاعات خوبی درباره فیلم و نمایش های روز . اگرچه خودم رو روشنفکر نمیدونم ولی هر دو رو میرم میبینم . …. مرسی از این معرفی های هوشمندانه و به اندازه …. راستی از نظر من مرگ پایانه , تناسخ که شوخیه .  وودی آلن میگه : "من از این نمی ترسم که دنیایی بعد از این دنیا وجود نداشته باشه از این میترسم که دنیایی بعد از این دنیا وجود داشته باشه . " … همین یه دنیا رو تلاش کنیم با سختی و اندوه کمتر بگذرونیم هنر کردیم … دوست دارم ببینمت دلم برات تنگ شده …

  6. سرکه خونده میشی میس. مرامهمدارم زیادددددد:))). دیدم حال احوال خوبه .مزاحم نشم.سلام

  7. اتفاقا دلم می‌خواد این فیلمو برم، تو اولین فرصت.

  8. سلام میس جان خوبی؟،
    هنوز از بیماری قبلی کامل فارغ نشده بودم که سرماخورده شدید شدم! انگاری خدا منو آفریده که بیماریهای مختلف رو روم امتحان کنه! ای تو روحم!
    من که اینجا دارم حسرت این فیلمها و تئاترها رو میخورم تو جای ما نایب الزیاره باش! گوارای وجود مبارکت!

  9. سلام میس جان
    فیلم فوق العاده زیبا و تاثیر گذار بود . می بینی عشق با آدمها چکار میکنه . موقع دیدن فیلم خیلی به راننده تاکسی فکر میکردم و موقع دیدن شهرزاد و جزیره اش در اقیانوس به میس شانزه لیزه و جزیره اش در کهکشان .
    لطفا دیگه از سلام کلوزاپ استفاده نکن !

  10. سلام
    هیچ حوصله ندارم میس جان
    یه جور ناجوری دمقم …نمی دونم چه مرگمه ولی حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم
    نه نوشتن
    نه خوندن
    فقط اینو می دونم که تحت هر شرایطی یاد گرفتم "منتظر باشم" …منتظر چی ؟ نمی دونم
    شاید منتظر امید

  11. نوشته ات در باره ی فروغ را خواندم.لذت بردم.و این لذت زمانی زیاد تر شد که صداقتت را احساس کردم.هرچند این صداقت آمیزه یی بود از حسرت،حسادت،و صد البته بد جنسی های خاص زنانه توام با غرور و خود باوری.
    در باره ی فیلم هم چون نه ایرانیم نه در ایران ، نمی توانم نظر بدهم.

  12. بافت تابلوفرش تصویری ابتکاری نو از گروه تولیدی فرش هدیه
    فرش وتابلوفرش به عنوان یکی از نمادهای اصیل ایرانی در دنیا شناخته شده است.واینکه بتوان عکس شخصی وخانوادگی وعزیزان وبزرگان ومشاهیر را در تاروپود تابلوفرش بافت هنری نو است که می تواند به عنوان هدیه ای گرانبها وماندگار ومخصوصا با اصالت هنر ایرانی برای عزیزان شما جالب وغافلگیر کننده باشد.
    تابلوفرش تصویری هدیه افتخار دارد که می تواند با پشتوانه سالها تجربه طرحهای انتخابی شما اعم از عکس آرم لوگو وغیره را به صورت تابلوفرش سفارشی بافته و در اسرع وقت تحویل نماید

    …………………………………………………………………………………………

    بافت وتبدیل عکس شخصی به تابلوفرش
    بهترین هدیه برای بهترینها
    ماندگارترین یادگاری
    و نفیس ترین سوغات ایرانی
    ……………………………………………………………………………………………
    بهترین هدیه و کادو برای جشن تولد,عروسی,عید نوروز,ولنتاین,روز مادر,روز زن,روز پدر,سالگردازدواج.
    کادوی فارغ التحصیلی . بهترین سوغات ایرانی
    بهترین هدیه برای بهترین دوستان

  13. سلام رفیق
    می بینم که بازم پیشنهادات آااس رو کن داریم اینجا. سعی می کنم بعد از این ایام کتک خوری حتما ببینمشون.
    همی الان دارم با پایی شَل و کمر و دستی کبود واست می نویسم. نمی دونم این روزا کجایی ولی حداقل به ماهایی که داریم واسه یه قطره آزادی واسه هممون اینریختی میشیم فکر کن.
    بازم اینجا کلی باحاله. آدم دردای تنشو یادش میره. کِیف می کنه.

  14. چه اطلاعات خوبی درباره فیلم و نمایش های روز . اگرچه خودم رو روشنفکر نمیدونم ولی هر دو رو میرم میبینم . …. مرسی از این معرفی های هوشمندانه و به اندازه …. راستی از نظر من مرگ پایانه , تناسخ که شوخیه .  وودی آلن میگه : "من از این نمی ترسم که دنیایی بعد از این دنیا وجود نداشته باشه از این میترسم که دنیایی بعد از این دنیا وجود داشته باشه . " … همین یه دنیا رو تلاش کنیم با سختی و اندوه کمتر بگذرونیم هنر کردیم … دوست دارم ببینمت دلم برات تنگ شده …

  15. سرکه خونده میشی میس. مرامهمدارم زیادددددد:))). دیدم حال احوال خوبه .مزاحم نشم.سلام

  16. اتفاقا دلم می‌خواد این فیلمو برم، تو اولین فرصت.

  17. سلام میس جان خوبی؟،
    هنوز از بیماری قبلی کامل فارغ نشده بودم که سرماخورده شدید شدم! انگاری خدا منو آفریده که بیماریهای مختلف رو روم امتحان کنه! ای تو روحم!
    من که اینجا دارم حسرت این فیلمها و تئاترها رو میخورم تو جای ما نایب الزیاره باش! گوارای وجود مبارکت!

  18. سلام میس جان
    فیلم فوق العاده زیبا و تاثیر گذار بود . می بینی عشق با آدمها چکار میکنه . موقع دیدن فیلم خیلی به راننده تاکسی فکر میکردم و موقع دیدن شهرزاد و جزیره اش در اقیانوس به میس شانزه لیزه و جزیره اش در کهکشان .
    لطفا دیگه از سلام کلوزاپ استفاده نکن !

  19. آپ شد گل

  20. اين فيلمي بود كه تازگيا ديده بودم و دوسش داشتم خواستم اگه ديدي نظرتو راجبش بدونم همين نخواستم نقدش كني كه، قصد داشتم ديگه واست كامنت نزارم اما تو يكي از پستهات نوشته بودي هر كي بخونه و نظر نده خائنه گفتم خب حتما خيلي واست مهمه،اما اي كاش هيچوقت واست كامنت نميزاشتم اونجوري بازم ميتونستم مطالبتو بخونم بدونه اينكه ازت دلخوري اي داشته باشم اينقدر واسم آدم جالبي بودي كه بعضي از شبا خوابتو ميديدم و بات خيالبافي ميكردم… با ميس شانزه ليزه… نميدونم شايد همش بخاطر تنهاييه زياده، انگار نميتونم حتي در اين حد كسي رو دوست داشته باشم عادت كردم تو ذوقم بخوره…تقصير خودمه ميدونم…هميشه بايد فاصلمو با ديگران حفظ كنم هميشه بايد از دور نگاهشون كنم…دلم گرفته… نميدونم الان راجبه من چه فكري ميكني…باشه ديگه هيچوقت اينجا نميام ميدونم الان تو دلت ميگي به درك…ما هميشه وانمود ميكنيم كه ديگران واسمون مهم هستن…
    خطهاي ما ديگه از رويه هم رد نميشن
    ميدونم الان ديگه مهم نيس اما اسمم مليحه ست…
    خدافس

  21. باورت داشتم از روز نخست
    امدی تا باشی
    و پر از شعر پر از همهمه بودی اما
    هیچ حرفی نزدی..
    خوب من میفهمم از دو چشمت همه حرف تو را
    بی کلام اینجا باش
    اخر اینجا بودن نیست محتاج صدا
    بودنت با دل من
    بی صدا هم زیباست

  22. سلام میس جون
    واقعا هم زن هایی ازین دست مایه ی افتخارن. من هم خیلی خیلی لذت بردم از خوندن این کتاب. در مورد عکس هم، بله. آلکوس و اوریانا هستن؛ خودشونن…
    در مورد تنها دو بار زندگی می کنیم هم این چند روز  چند تا مطلب خوندم، با این نوشته ی تو هم دیگه واجب شد برم فیلم رو ببینم…

  23. آخرین فیلمی که دیدم کتاب قانون بود و این یعنی نمیدونم چرا انقدر سینما به نظرم دووووور میاد !!!!! خنثی
    شایدم تقصیر امتحاناست ! گریه
    من دلم یه عالم تفریح سالم فرهنگی میخواد !

  24. آپ شد گل

  25. اين فيلمي بود كه تازگيا ديده بودم و دوسش داشتم خواستم اگه ديدي نظرتو راجبش بدونم همين نخواستم نقدش كني كه، قصد داشتم ديگه واست كامنت نزارم اما تو يكي از پستهات نوشته بودي هر كي بخونه و نظر نده خائنه گفتم خب حتما خيلي واست مهمه،اما اي كاش هيچوقت واست كامنت نميزاشتم اونجوري بازم ميتونستم مطالبتو بخونم بدونه اينكه ازت دلخوري اي داشته باشم اينقدر واسم آدم جالبي بودي كه بعضي از شبا خوابتو ميديدم و بات خيالبافي ميكردم… با ميس شانزه ليزه… نميدونم شايد همش بخاطر تنهاييه زياده، انگار نميتونم حتي در اين حد كسي رو دوست داشته باشم عادت كردم تو ذوقم بخوره…تقصير خودمه ميدونم…هميشه بايد فاصلمو با ديگران حفظ كنم هميشه بايد از دور نگاهشون كنم…دلم گرفته… نميدونم الان راجبه من چه فكري ميكني…باشه ديگه هيچوقت اينجا نميام ميدونم الان تو دلت ميگي به درك…ما هميشه وانمود ميكنيم كه ديگران واسمون مهم هستن…
    خطهاي ما ديگه از رويه هم رد نميشن
    ميدونم الان ديگه مهم نيس اما اسمم مليحه ست…
    خدافس

  26. باورت داشتم از روز نخست
    امدی تا باشی
    و پر از شعر پر از همهمه بودی اما
    هیچ حرفی نزدی..
    خوب من میفهمم از دو چشمت همه حرف تو را
    بی کلام اینجا باش
    اخر اینجا بودن نیست محتاج صدا
    بودنت با دل من
    بی صدا هم زیباست

  27. شايد بايد براي آشنايي با وب جالبت بايد ممنون توكا باشم…
    🙂

  28. سلام میس شانزه لیزه عزیز
    حالت چطوره؟
    راستش گفتم بی معرفتیه بخونمت و کامنت نزارم نوشته هات همچنان جالب و خوندنیه
    راستی نمیدونم فیلم گرگ و میش رو دیدی یا نه دوست دارم نظرت رو راجبش بدونم

  29. سلام میس جون
    واقعا هم زن هایی ازین دست مایه ی افتخارن. من هم خیلی خیلی لذت بردم از خوندن این کتاب. در مورد عکس هم، بله. آلکوس و اوریانا هستن؛ خودشونن…
    در مورد تنها دو بار زندگی می کنیم هم این چند روز  چند تا مطلب خوندم، با این نوشته ی تو هم دیگه واجب شد برم فیلم رو ببینم…

  30. آخرین فیلمی که دیدم کتاب قانون بود و این یعنی نمیدونم چرا انقدر سینما به نظرم دووووور میاد !!!!! خنثی
    شایدم تقصیر امتحاناست ! گریه
    من دلم یه عالم تفریح سالم فرهنگی میخواد !