شنبه , ۲۸ تیر ۱۴۰۴
بخاطر یک پیاله چای ، ۲۷ تیر ۱۴۰۳

بخاطر یک پیاله چای , ۲۷ تیر ۱۴۰۳

۲۷ تیر ۱۴۰۳

تو را خوردم تا یکراست بروی توی آبشش هایم . رخنه کنی انجا کنارِ قلبم . اگر آدرسِ سرراستِ دنده هایم را داشته باشی حتما به دهلیز و بطنم زود میرسی.  زوزه می‌کشم و پیدایم نمی‌کنی . از هنرهای دست و پا زدن برای بقا همانا مویه ی نهنگ یا زوزه ی گرگ است که از دهان یک  ماهی بیرون برود . موج موج بشود توی آب ،  به دیوارِ مرجانی بخورد حلقه های نیازش باز ، بزرگ و محو شود .

تو را خوردم تا یکراست همین جا میان ِ فلس هایم تکثیر شوی و من دنبالت که بگردم ، دمِ دستم باشی . اما در این سطر اول میگویم باور کن چون میدانم اشتیاقت به شنیدن و دیدنم خشک شده من از تنگ پرواز می‌کنم کفِ خاک که تو ماهی و منِ ماهی دستم انگار از تو کوتاه شده که تو چه هلال باشی چه قرص کامل ، لنگر انداخته ای توی آسمان و باله های سرخِ من دستشان کوتاه است از سایه بانِ توتهای مزرعه ی تو .

.

برشی از ( بخاطر یک پیاله چای ) ، سانازسیداصفهانی

بخاطر یک پیاله چای/ ساناز سیداصفهانی/جستار/ادبیات

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

مروری بر کتاب «نامبرده، حسین سرشار» در گفت‌وگو با سانازسیداصفهانی

مروری بر کتاب نامبرده حسین سرشار در گفتگو با حامد صرافی زاده در پادکست ابدیت …