سه شنبه , ۴ دی ۱۴۰۳

آدم های برعکس

کلاژ – تصویر سازی از ساناز سیداصفهانی

خانم #اوريانا_فالاچى من در سرزمينى زندگى ميكنم كه سالهاست جغرافياي هنرش دستِ بى هنرانى اداره ميشود كه مطلقا دانشى از هنر ندارند. در صورت لزوم از همه شان سينه خيز فاصله ميگيرى تا به حمايتِ خويشتنت برآيي و در در جنگاورى و شخم زدن ِدرونت خودت باشى نه آن گونه كه الگو ميدهند و اين يعنى تعريف استقرار در خودت . خانم فالاچى شما ميتوانى براى كودك زاده نشده و سقط شده ات كتاب بنويسي و ما دوستش داشته باشيم ، يك مرد و عشق پاناگوليس را دوست داشته باشيم و جسارت تو را در قدم هايي كه زدى بستاييم اما وقتى به خودمان ميرسد قصابانِ پا قلم كنى هستيم كه لنگه ندارد . خانم فالاچى من هم مثل شما گوش به حرف مردم كه باد هواست ندادم اما آنچه نصيبم شد مثل تف سر بالا بود . اينجا مديرانِ خانه هاى هنرى دوست دارند تو دراز بكشى و بميرى ، از فريماه فرجامى تقدير ميكنند و صحنه را به ياران هميشگى ميسپارند ، آدم هاى هميشه روى استيجِ متوسط و ميانمايه ، سالها پيش بعد از #كتاب #نامبرده_حسين_سرشار بيشتر كارگردان هايي كه با فريماه فرجامی كار كرده بودند در باره اش با من حرف نزدند. همان طور که #مسعود_كيميايى ! آنچنان نيست كه در فيلم هايش ، او بهترين بازيگر سينماست ! پروژه ى حسين سرشار را گفتم داغ دلم تازه شد ، هنوز#خانه_موسیقی ما يك جلد از كتاب سرشار را از من نگرفته ! سركوب و انجمادِ تنها هواى وزنده است آنگاه كه انرژى و هوشِ سكان به دست ها هنرى جعلى و خيالى ست . اينجا براى تو دست نميزنند اين جا بايد پول بدهى تا قدرت پلاستيكى را برايت رسانه اى كنند. نه اينكه بد باشند كه نفهمند ، حكايت آنكس که نداند است ، مکان روحی که برایش سرمایه گزاری کردی ، مثلا #روزنامه یک پی او وی آگاهانه و هوشمندانه ندارد . سردبیرانش از قدرت کشف بى بهره اند . در تکرار مکرر هستند . کتابت را نمیخوانند چون نثرش سخت است ، از خودت میخواهندخودت را نقد کنی و در فلان کلمه برایشان بفرستی! عطش خلاقیت تو در این کشتی بی هنران تنها به سرابی مینگرد . حقیقت این است که تو نمیتوانی زبانت را واگذار کنی و بروی باید ایمان داشته باشی این آدم های سیاه و بی جنم که حتی ظرفیت ندارند تا خود حقیقی هنرمند را ببینند باتلاق و فاضلابی هستند که تو از کنارشان عبور میکنی نه اينكه با جریانشان موج بگیری .

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

این یک عکس دو نفره نیست .

ین یک عکسِ دو نفره نیست.] شما را دعوت می‌کنم به شنیدنِ صدای سنتوری که …