ادیپوس شهریار کیست ؟ یادگیری نام(تس پیس )-(آریستوفان )-( سوفوکلس) -(اورپید)برای دانشجویان رشته ی تئاتر، همان قدر مهم است که یادگیری جدول ضرب برای مهندس هوا فضا . خب ، اگر این جا مهندس هوا-فضا =دانشجوی تئاتر باشد نتیچه میگیریم که دانشجویان تئاتر با این سه نویسنده ی یونانی آشنایند و از آن مهمتربه جناب سوفوکل ارادت زیادی دارند . …
ادامه مطلبسفر
دلم خیلی گرفته . شدم آدم خونه به دوش . هیچ چیز دیگه خوشحالم نمیکنه . گاهی فکر میکنم روحم . تنهایی های عمیقم اذیتم میکنن. فکر میکنم آدم بدبختیم چون میدونم میخوام چی کار کنم. اما آرزوم اینه که زود بمیرم . چیزی از دنیا نمیخوام . کمتر شادم . بیشتر غمگینم . ترس چیزیه که یادم دادن . …
ادامه مطلبخشکسالی و دروغ
خشکسالی و دروغ رو دیدم . خشکسالی و دروغ خیلی به دل نشست . شاید چون خیلی ساده و بدون جنگولوک بازی حرفهایش را میزد . بدون استفاده از ایهام ، یا استعاره هایی که این روزها از زبان همسرایان تئاتری ها و گه گاه توسط تصاویری روی پلاسماها باید کشفشان کرد. خشکسالی و دروغ نمایش بود با صحنه های …
ادامه مطلبدکتر دزدی زشت است .
آمبیانس………………………………..(( اینجا )) ساعت دم هفته که دارم مینویسم . هفت صبح . هوا که روشن میشه ، یاد دار زدن آدم ها می افتم . یاد یک روز دیگه . قرص هام رو انداختم بالا که یک کم آروم بگیرم . بهم زنگ زد ، گفت این کلمه رو سرچ کن ببین یعنی چی . کلمه & بود …
ادامه مطلبRequiem Mass in D Minor
آمبیانس :(( این جا )) در شهر من هر روز کارناوالی برپاست . صبح ها با روی گشاده برپا ، بر میخیزیم و به عادت همیشگی ، برای جشن و پایکوبی ، خوشی و شادمانی ، خود را آراسته به میان جمع میرویم و میخندیم و میچرخیم و میرقصیم . در شهر من هر روز همه …
ادامه مطلبزندگی واقعی تمنا
آمبیانس ( **** ) در سال 1388 ، میس شانزه لیزه با مطالعه ی مقاله ای در مورد بیماری هیستیری ، متوجه شد ، کسانی که به لحاظ روانی دچار این بیماری هستند اتفاق های عجیب و دور از جون شگفت انگیزی برایشان رخ میدهد ، بر فرض ، شخصی که هیستیری دارد در شرایط خاص ممکن هست ، به …
ادامه مطلبقرارداد . . . با مرگ !
قرارداد با مرگ ! خیلی سال قبل ، نمایشی از اسلاومیر مروژک ، به اسم ِ پرتره به کارگردانی دکتر خاکی در تئاترشهر دیدم . نمایشی بود طولانی ، به شدت جذاب ، به شدت بازی های فوق العاده ای داشت و هنوز بخش هایی از آن در ذهنم مانده است . . . یک مونولوگ ِ عاشقانه در ابتدای نمایش چیزی …
ادامه مطلبقلب هشتپا
میس شانزه لیزه ، توی وانِ حمام نشسته بود . توی وان ِ حمام ، کَف و خون ، پُر بود . پُر، مروارید و مرجان بود کَف ِ وان و جُز آن هشت پایی بود سیاه و لزج ، لَزج و لیز و هیز که چسبیده بود به گوشه ی حمام و هر پایش را به جایی تکیه داده بود ، …
ادامه مطلبشبانه روز در سینماها وقت ما ….
آمبیانس …….. (( اینجا )) بی هیچ طپق زدنی باید برای خودم دست بزنم که این همه با پر رویی ف اون هم رویی که آستر داره دارم راجع به این موضوع مینویسم . عجیبه ؟ برو و بچ هیچ کدوم (( آقایوسف )) رو ندیده بودند و حتی روزنامه هم نخونده بودند و بیچاره ها در پست قبلی فقط …
ادامه مطلبbelle de jour
فیلم belle de jour ، کارگردان : لوئی بونوئل ، فیلمنامه : لوئی بونوئل و ژان کلود کاریه بر اساس رمان ژوژف کاسل ، بازیگران: کاترین دونو، ژان سورل، میشل پیکولی، ژنویو پیج …. خب فیلم رو مثل خودش تعریف میکنم ، مثل خودم ، صدای زنگوله ، خزان ، کالسکه ، جنگل بولونی ، کالسکه چی ، زن و مردی …
ادامه مطلب