یکشنبه , ۲ دی ۱۴۰۳

چیستا یثربی در مصاحبه ی اسرار انجمن ارواح با میس شانزه لیزه

 

خب ، خب ، خب

این یه پست کاملا هیجان  انگیز و خاص و منحصر به فرده اگر باور ندارید بخونید .میس شانزه لیزه یکی از شکارچی های ماهره و توی این دوره زمونه که واقعا خودش یه پا دوره ی آخر زمونه واسه روزنامه ها ، میس شانزه لیزه از آب گل آلود ماهی میگیره یا هم اینکه دوست داره تا وقتی  که تعرفه های روزنامه های درست و حسابی که به دو عدد هم نمیرسن نیومده واسه خودش همین جوری توی جزیره اش جولان بده و بتازه کسی حرفی داره ؟

من کتاب (( اسرار انجمن ارواح )) چیستا یثربی رو خوندم . با توجه به اینکه  ایرادات فارسی درست و گه گاه مشکل ویرایشی دیدم ، اما پر بی راه نیست چند نکته را در مورد کتاب آخر  ایشان (فعلا) عرض کنم خدمت شما ! جونم براتون بگه این کتاب پر از داستان های واقعیه که اکثر ماجراهاش واقعی تر از خود داستان هاشن .  به عنوان مثلا یکی از گزینه های زیر داستانی است واقعی درباره ی (هدیه تهرانی)

١- سیندرلا ده سال پس از ازدواج

٢- حاجی فیروزی که شعر حافظ میخواند .

٣- یک اتفق عجیب ،ولی ساده

۴- سه پنجره

( حالا حدس بزنید کدام یک در مورد هدیه تهرانی شماست 🙂

بعد از خواندن داستان ها بی اغراق اگر موجود فیلم سازی بودم یا حداقل فیلم کوتاه میساختم دست از سر این داستان ها بر نمیداشتم .  با وجود اینکه شاید در نحوه ی روایت قصه ها  شتاب زدگی و ایراداتی یثربی وار ( انرژی رو به انفجار ! ) وجود دارد اما هر کدام چیزی دارد که تو را به یاد عکسی ، فیلمی ، خلاقیتی، نمایشی، هنرپیشه ای، کاری، در همین نزدیکی می اندازد و این بسیار برایم جذاب بود .  به همین مناسبت بنده و چیستا یثربی در یکی از شب های تابستان توی سیاه چاله ای از آسمان بی کران رو به روی هم نشستیم و بنده سئوالاتی در مورد این داستان ها از ایشان پرسیدم که اگر تا ته پست بخوانید از جواب های ایشان از خنده روده بر میشودید . 

میس شانزه لیزه : ” خانم یثربی در داستان ( دخترک) که مستقیم به دخترتان – نیایش- اشاره کردید ، فکر نمیکنید بعدها که بزرگتر شود از دست شما عصبانی شود و دلچرکین ؟”

چیستا : ”  نیایش همین الانش هم ناراحته !اون یه دختر ١٣ ساله است و وقتی داستان – دخترک – رو خوند تا وسطهاش خندید اما آخرش کتاب رو پرت کرد یه گوشه که ….”

میس : ” داستان – دخترم مرا دوباره به دنیا آورد- جریانش چیه ؟ آیا واقعا شمااااا…..

چیستا : ” داستانی که گفتی در مورد یه بازی کاپیوتری به اسم SIMSهست که خیلی ها هنوز نمیدونن چیه  و در مورد دانیل دی لوئیس که هنرپیشه ی خوش تیپیه این همه فیلم بازی کرده همه فیلم هاشو دیدن ولی اسمش رو یادشون نیست . این سیمز برای نیایش یه بازی بود اما برای من جدی . خیلی هم جدی . در واقع میخواستم با این داستان نیاز یک زن به خانواده رو بگم و اینکه ذهن نمیتونه حقایق رو عوض کنه اما میتونه به خودش دروغ هایی بگه که آدم فکر میکنه واقعیه.

(در این جا میس از شادی یک جیغ میزند )

چیستا : ” تازه این داستان در IOWAدبه عنوان یکی از ده داستان برگزیده انتخاب شد میتونید برید روی سایتش هست .”

میس :” داستان – یک روز سارا – چی اون هم واقعیه ، یعنی یه آدمی واقعا این طوری محل کارشو…..

چیستا : ” بله بله بله واقعیه در مورد یکی از دوستهامه که دقیقا بعد از اون ماجرا اومد ایران و الانم یه انیماتور خوب شده .”

میس : ” جریان داستان -مار- چیه ؟ من درست متوجه نشدم که مار چیه ؟

چیستا : ” انتقادی به شب کنکوره  من خودم خیلی ها رو  که این طوری شدن دیدم .”

میس : ” این داستان کوتاه کردن موی مرده خیلی فانتزی و …..”

چیستا : ” این داستان در آمریکا خونده شد و مورد تقدیر واقع شد . “

میس : “چه جالب !، ببینم راستش رو میگید – مرد تاریکی- کیه ؟

چیستا : ” میذارم مردم خودشون قضاوت کنن !”

میس :” چه جور مردیه ؟”

چیستا :” مرد بدی نیست ، تخیلات وحشیانه ش رو میفروشه و نون میخوره مگه هنر همین نیست ! البته تخیلات عاشقانه هم داره اما خب توی خونه خودش !

میس : ” داستان – ورشکسته- هم که قرار بود یکی از ٧ اپیزود فیلم (دعوت) باشه و نشد بله ؟ “

چیستا : ” بله قرار بود نقش زنش رو پریوش نظریه بازی کنه .”

میس : ” داستان – ببین ، من باهات آشتی ام – در مورد کیه ؟ “

چیستا : ” در مورد یکی از بازیگرای  زن سینماست که در بچگی میتونستم بهش کمک کنم اما این کارو نکردم . “

میس سرش را میخاراند و میپرسد : ” ببینم شما کار سفارشی هم قبول میکنید ؟ “

چیستا : ” بستگی داره چقدر با دلم بخونه . مثل فیلم – دعوت -.

میس : ” کدوم گزینه رو بیشتر دوست دارید (تراژدی- طنزتلخ-کمدی-ملودرام) ؟

چیستا : ” طنز تلخ .

میس : “هوووووم …….نظرتون در مورد smsچیه ؟ ( با خنده )

چیستا : ” خوراکمه ، اگه روزی ٧٠٠ تا نفرستم شب نمیتونم بخوابم .

میس : ” ٧٠٠ تااااااااااااااااااااااااااااااااا    !!!! “

چیستا : ” بله . “

میس : ” ببینم این داستان – خفاش شب– واقعی بود یعنی شخصی به اسم آزاده کیان مهر و اون آقای قاضی وجود داشت ! ؟ “

چیستا : ” بله من اون موقع رفته بودم فیلم مستند  در مورد این مسائل بسازم . اسمش آزاده است اما فامیلیشو عوض کردم . “

میس : “وای متاسفم چه ….بی خیال ! “

چیستا :” راستی داستان (محسن ع را ندیده اید ؟) هم واقیه سالهاست دنبالش میگردم .”

میس : ” وای چه جالب! ببخشید میشه یه سئوال بی زبط بپرسم ؟ “

چیستا : ” حتما عزیزم.”

میس : ” نظرتون راجع به پروتز چیه ؟ “

چیستا : ” لازم ندارم لب های خودم قشنگه . “

(در این جا میس شانزه لیزه از خنده روی زمین ول میشود . بعد که سرپا میشود شروع میکند به سئوالات مجله زردی اما با ربط )

میس : “چیستا جان پس من میپرسم شما جواب بدید . . . فقط حستون رو بگید .”

چیستا : ” نه اصلا بپرس . “

میس :” سیامک صفری ”  – چیستا : ” نمیدونم چرا این روزها فقط -او- را میشنوم .

میس : ” فهیمه راستکار” – چیستا : ” اولین استاد من “

..  : ”  بهروز وثوقی ” – .. : ” همسفر “

..: “وگوگوش ” – ..: ”  آخرین سکانس فیلم بی تا “

.. : ” اصغر بیچاره ” – .. : ” بیچاره “

..  : ” نصرالاقادری ” – .. : ” همکار منتقد من از بیست سالگی “

.. : “رضا کیانیان ” – .. : ” یادگار نوستالژی جوانی “

.. : “فریماه فرجامی ” – .. : “با چشم هایش آدم لیز میخورد + پروژه ناکام فیلم شوهر کشی که قرار بود نویسنده اش باشم “

.. : ” سیما تیرانداز ” – .. : ” خنده اش قشنگ است .” 

.. : “ایوب آقاخانی : “- .. : ” یک بار با هم داور بودیم . “

.. : “چرمشیر ” – .. : ” به تعداد موهای سرم در مورد کارهایش نقد منفی و مثبت نوشتم اما فقط منفی ها را یادش مانده . “

.. : “پارسا پیروزفر ” – .. : ” من نه منم نه من منم “ ( میس شانزه لیزه میخندد شدید)

.. : “مریم معترف “- .. : ” از دید او من شلخته ترین زن دنیام . “

.. : “نغمه ثمینی ” .. : ” شبیه خواهرم – خیلی دنیایمان فرق میکند . “

.. : “مهناز افشار ” – .. : ” فقط ضد آفتاب میزند . لوتی است . وفادار است ، چاق نمیشود . “

.. : “مسعود کیمیایی “- .. : ” غول سینمای کودکی من و اکنون گاهی حسادت به رمان هایش “

.. : ” بیضایی ” – .. : ” واقعا سگ کشی ” ( باز هم میس غش میکند از خنده )

.. : ” همایون شجریان ” – .. : ” پسری که خووب به پدرش رفته . “

.. : ” پاتوق ” – .. : ” اسمش مرا میترساند . “

.. : ” رستوران “- .. : ” جونمی آشپزی تعطیل ! “

.. : “محمود دولت آبادی ” – .. : ” کسی که مقدمه ی نمایشنامه ی ( محاله که فکر کنید این طوری هم ممکنه بشه ) من رو نوشت و خیلی ها حسودی کردند . “

.. : “مریل استریپ :” – .. : ” شکارچی گوزنش هنوز مرا به گریه می اندازد . “

.. : ” سانسور ” – .. : ” خودم بیشتر از همه اهلش هستم برای همین یک کلاف سردرگم عقده شده ام . ”

.. : ” شهرام ناظری ” – .. : ” با یکی از آهنگ هایش عاشق شدم “

.. : ” هدیه تهرانی ” – .. : ” در دفترش که نشسته بودم با وجود کارمندان زیادی که داشت فکر کردم مثل من چقدر تنهاست . “

.. : ” لیلا حاتمی “‌- .. : ” خوش شانس ، با رگه هایی از نیکول کیدمن ایرانی، عشق دختر من که گاهی حسودی ام میشود . “

.. : “ محمدرضا فروتن “- .. : ” غیر قابل تحمل ” (قهقهه میس شانزه لیزه )

.. : ” شهاب حسینی ” – .. : ” دو بار تمرین تئاتر مرا نیمه کاره رها کرد و رفت ….اما مجری گری اش بهتر از بازیگری اش است جز درمدار صفر درجه .”

.. : ” میکائیل شهرستانی ” – .. : ” اسطوره ی من در سن ١٨ سالگی به لحاظ صدا که در نمایش های شبانه میشنیدمش ( بدون اینکه قیافه اش را دیده باشم )

.. : ” علیرضا نادری ” – .. : ” پنهانی رفتم سر تمرین پچ پچه های پشت خط نبردش و در تاریکی نمینشستم که مرا نشناسد ولی یک بار مرا دید و شناخت . “

.. : ” دکتر فرزان سجودی ” – .. : ” دو دوره از زمان ، دو شخصیت مختلف …اما همیشه استاد و توانمند . “

.. : “حسین کیانی ” – .. : ” اولین بار فکر کردم مسئول حراست جدید تئاتر شهر است . آخرین بار شب عید امسال وقتی داشتم سمنو میخریدم خودش -که با همسرش بود – چنان سلامی کرد که کم مانده بود سمنو از دستم بریزد و تازه فهمیدیم همسایه ایم . “

.. : ” سلینجر ” – .. : ” عاشق دور شدنش از اجتماع بودم . “

.. : ” زن بودن ” – .. : ” خیلی باحال است . “

.. : ” مرد بودن ” – .. : ” تجربه اش نباید خیلی بد باشد اما برای یک روز.”

.. : ” اینترنت ” – .. : ” میترسم “

.. : ” تناسخ “- .. : ” ای کاش باشد ! “

.. : ” رنگ “- .. : ” قرمز با خال خالی های صورتی “

.. : ” ماه “- .. : ” شبیه صورت کسی است که دوستش دارم . “

.. : ” لنز “- .. : ” متنفرم “

.. : “  صادق هدایت ” -.. : ”  کسی که بوف کور را مینویسد نباید خود کشی کند . “

.. : ” ابراهیم حاتمی کیا ” .. : “نماز سر وقت … همیشه منو دست مینداخت که چرا متونم را روی کاغذپاره  مینویسم نه در کامپیوتر .”

.. : ”  هیتلر ” – .. : ” خدا بیامرزدش”

.. : ” فروغ ” – .. : ”  اسطوره ی آغاز دوران شاعری من اما باعث شد انشای کلاس چهارم دبیرستانم را ١۶ بگیرم (برعکس همیشه که ٢٠ میگرفتم) و این فاجعه بود چون یک خط از او نوشته بودم .

.. : ” عدد ” – .. : ” از عدد میترسم “

.. : ” قبر ” – .. : ”  چرک نویس فراموش شده “

.. : ” تالار وحدت ” – .. : ”  به من نمیدهند تا در آن کار اجرا کنم . “

.. : ” کشور ” – .. : ” فعلا که کره ی جنوبی “

.. : ” فنی زاده ” -.. : ” همان تا قبر آ آ آ آ “

.. : ”  کرم رضایی ” – .. : ” خنده هایش ( معصومیتش) “

.. : ” خودکار ” – .. : ” از روان نویس بیشتر خوشم میاید “

.. : ” آتیلا پسیانی ” – .. : ” همان آتیلای اساطیری و باستانی است  نمیدانم چرا همیشه فکر میکنم از وسط قصه پریده است بیرون ! “

.. : ” لذت ” – .. :‌” عقده “

.. :‌” عقده ” – .. : ” عشق من است . “

.. : ” سیگار ” – .. : ” دوبار کشیدم به خفقان افتادم و رها کردم . ”

.. : ” بهرام رادان ” – .. : ” با کمال احترام ،  فیلم جانی کش را ببین اما سکانس آخر تقاطع را انصافا خوب بازی کردی ! “

.. : ” مار ” – .. : ” بدم نمیاید از تنم برود بالا اما کار بد نکند . “

.. : ” سیندرلا ” – .. : ” از خود راضی ، خود شیفته. حالا زیبا بودی که بودی به ما چه !”

.. : ” طلاق ” – .. : ”  سنت مدرنیسم روزگار “

.. : ” صیغه ” – .. : ”  نمایش -هتل عروس -من درباره ی آن بود عجیب اینکه متنم در اسپانیا جایزه گرفت ! “

.. : ” جنین ” – .. : ” هنوز نمیداند که عشق چه بابایی ازش در میاورد که مادرش را فراموش میکند . ”

.. : ” اعتیاد ” – .. : ” زاناکس “

.. : ” سوفیا لورن ” – .. : ” شکل مادرم بود “

.. : ” خون بازی ” – .. : ” حیف که تماشاگرش کم بود . “

.. : ” علی سنتوری ” – .. : ” جانی کش را ببینید ! :)”

.. : ” تلویزیون ” – .. : ” آنتن نداریم، همسایه ی طبقه ی بالا در پشت بام را قفل کرده هرکه بخواهد در را باز کند کتکش میزند . ”

.. : ” احمدآقالو ” – .. : ”  با ادب. هنرمند و عاشق تئاتر . روزهای آخرش هرگز باور نمیکرد که روزهای آخرش است .”

.. : ” دزدی” – .. : ” گاهی وقت ها لازم است . ”

.. : ” انتظامی ” – .. : ” موقع تولد دخترم اولین کسی بود که به خانه مان آمد . “

.. : ” علی نصیریان ” – .. : ” هنوز که هنوز است گاو یک چیز دیگر است ! “

(میس میخندد شدیدا )

.. : ” داوود رشیدی” – .. : ” عاشق تئاتر دیدنش هستم ، اینکه ایستاده بدون صندلی نمایش کارناوال من را نگاه کردو حتی یک نفر هم بلمد نشد جایش را به او بدهد !”

.. : ” هما روستا ” – .. : ” از قاطعیتش خوشم میاید . “

.. : ” چاه “- .. : ” جان میدهد برای کارهای پنهانی . “

.. : ” سورپرایز “- .. : ” گاهی نه !”

.. : ” سال نو “- .. : ” خدا لعنتش کند .”

.. : ” جنگ “- .. : ” بالغ شدن . بلوغ . توی جوی آب میخوابیدیم آخر همه اش گیشا را میزدند . “

.. : ” رویا ” – .. : ” روزها میبینم، شب ها تا صبح بیدارم “

.. : “‌ فال قهوه ” – .. : ” همه اش میگویند با مردی که در نامش (ر) است آشنا میشوی”

.. : ” همسایه ” -.. : ” وای ….بگو شمر! “

.. : ” شهرک غرب : – .. : ” هم خون من نیست ، پولهای جیبم را تمام میکند . “

.. : ” دادگاه ” – .. : ”  دوبار بیشتر نرفتم،هر دوبار وسط کار زدم بیرون. بالا آوردم . “

.. : ” عباس کیارستمی ” – .. : ” تا ده بشمر شاید جواب را پیدا کنی . “

.. : ” تابستان ” – .. : ” بوی باران و تن تو “

.. : ” خاطره : – .. : “آمپول “

.. : ” شکلات ” – .. : ” میخورم جوش میزنم . جوش میزنم نمیخورم . “

.. : ” صدا ” – .. : ” صدای در گوشی حرف زدن مردم پشت سر آدم…پشت سر خودم هی صدای چ . . .چی..چیس…چیستا را میشنوم . “

.. : ” پولانسکی ” – .. : ” میترسم “

.. : ” چهارراه ولیعصر” -.. : ” در یکی از خانه های اطرافش حامله شدم “

.. : ” ارواح :”- .. : ” میمیرم براشان . در کودکی احضار میکردم . همیشه یک مرد مو بور ظاهر میشد .”

.. : ” کلاه گیس ” – .. : ” همیشه بد موقع می افتد . “

.. : ” اسرار انجمن ارواح ” – .. : ” پدرم را در آورد تا نوشتم غلط گیری کردم و چاپ شد . “

.. : ” امام زاده ” – .. : ” تنهای جای فرار من در زندگی “

.. : ” گوهر خیراندیش” -.. : ” خودش تئاتر است . “

.. : ” گلزار” -.. : ” شانس یک شبه در خانه اش را زد اما معلوم نیست هنوز همان جا ایستاده باشد . “

.. : ” مریلا زارعی ” -.. : ” خیلی خوب با جک میخندد .”

.. : ” امین زندگانی ” -.. : ” اولین بازیگر مرد تئاترهای من که بخاطر نقش ابلیس جایزه گرفت . ”

شهره لرستانی : ” دوست خیلی خوبی که دوستش دارم اما زمان ما را از هم جدا کرد . “

 .. : ” دکتر “- .. : ” دکتر علی آذری که مرا از یک بیماری وحشتناک نجات داد . “

.. : ” عشق ” -.. : ” با احترام فراوان به آقای بهرام رادان و گلشیفته فراهانی لطفا جانی کش را نگاه کنید .”

.. : ” علیرضا شجاع نوری” – .. : ” یکی از اولین زئسای من در فارابی که آدم رویش میشود بین مردان ایرانی به خارجی ها نشانش دهد (شوخی) یک تهیه کننده خوب و یک هنرمند خوب .

.. : ” قیصر امین پور ” – .. : ” هر چه شعر در دنیا گفته ام و خواهم گفت و دیگران میگویند، برای اوست . “

.. : ” نیکی کریمی ” – – .. : ” عروس خوبی بود برای موقعی که همه ما آرزو داشتیم عروس شویم . ”

.. : ” خسرو شکیبایی ” – .. : ” تو صلت کدامین قصیده ای ای غزل ! “

.. : ” هامون ” – .. : ” ١٢ بار دیده ام و پدرم کم مانده بود به خاطرش مرا از خانه بیرون کند. “

.. : ” هنرپیشه زن ” – .. : ” نوآمی واتس”

..” هنرپیشه مرد ” -.. : ” دانیل دی لوئیس ، جوجین مو

..:”بهترین فیلم”.. : “a love”

..: “بهترین کتاب ” – .. : ” ابله داستایفسکی”

.. : ” خوشگل ترین هنرپیشه مرد “- .. : ” جو-جین مو “

.. : ” خوشگل ترین هنرپیشه زن ” -.. : ” هیچ کس .چون میترسم جوجین مو عاشقش شود 🙂

..: ” نیایش” -.. :” دخترم ، مادرم ، مادربزرگم ، شوهرم ، مادر شوهرم ، و البته رئیسم ، وزارت ارشادم ،‌معاون فرهنگی و جانشین به حق پارسایی ….و البته عشق زندگی من .”

 

 

در انتها هر دو قهوه ای خوردیم و محو شدیم .

 

مقدمه ی کتاب

(میدانم نوشتن این قصه ها چقدر دردناک بوده است ، اما گفته اند :” اگر میخواهی کار بزرگی کنی ، یا چیزی بنویس که در یاد بماند یا کاری کن که در باره ات بنویسند .” دومی را بلد نبودم .سعی کردم اولی را انجام دهم . خوب یا بد ، این تنها کاری است که در زندگی بلدم و به خاطرش زنده ام و شما را دوست دارم . )

توزیع کننده ها

پیام امروز : ۶۶۴٩١٨٨٧

کتاب ماد : ۶۶۴٨٧۶۵٨

ققنوس:۶۶۴۶٠٠٩٩

و تمام کتاب فروشی های انقلاب .

 

 

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …

۳۷ نظرات

  1. میس شانزه لیزه…تو رو قرااااااااااان اگر نباشید و اگر از نبودن بحرفید من به خدا از زندگی میبرم….شما ….دوست دیگه بلاگیم وووووووووای همه میخوان برن…نه بخدا دیگه نمیتونید برگردید…وقتی روح بشید برید بالا…ببینید کیا دوستون داشتن نمیتونید برگردید…اینو بفهمیدوووو و درک کنید ….میس شانزه لیزه….شما که میگی بهم تف بنداز شما که میگی آدمس بجو….چرا نمیکنی خودت…ها
    میس شانزه لیزه….این همه آدم تو این جزیره…به خدا ما ها بعضی اوقات خیلی خیلی چشمامونو میبندیم….
    چی میخواهیم ها؟
    این دنیا گه…اما یک جاهاییش خوبه….اگر نباشه اونقدری هست که بشه یکی را پیدا کرد که به امیدش بووود…
    میفهمی چی میگم….
    خیلی دیگه بریدم ..چرا به فکر دیگران نیستید ها؟
    ها؟
    حتما میگید کی بفکر منه که من باشم ها؟
    بیخود این چه خریه این همه آدم تو جزیره آشغالن مگه؟
    وقتی این را بگید یعنی ما ها را آشعال در نظر گرفتید….
    همین….
    همین…
    همین…(ببخشید بی ادبی شد…)

  2. میس شانزلیره ی جنده
    میس شانزلیزه جنده

  3. اوف، عجب ماراتنی بود این مصاحبه! خوب بود.
    ببینم، با روزی ۷۰۰ تا پیامک مگه چقدر وقت خالی واسه آدم می مونه؟نیشخند
    سلام، میس جانگل

  4. نوشته طولانی شما را تا اخر خواندم.
    و درباره سیندرلا بعد ۱۰ سال فکر می کنمچشمک

  5. سلام. میشس عزیز ایده بسیار خوبیه که واسه خودت مصاحبه کنی و کلی با این کارت حال کردم ولی دیگه خیلی زردش کردی. این همه اسم و سوال از کجا جور کردی من که هرچی خوندم به اخرش نمی رسیدم . راستش اخرش داشت خسته کننده می شد. ولی بازم می گم که ایده خوبیه. حتما دنبالش کن.

  6. سلام
    مصاحبه  بس بسیار بسیار خوبی بود ولذت بوردم  واقعا ارزشه انتظار و داشت . خداروشکر فکر نکنم سوالی رو جا انداخته باشی همه چیز را پرسیدی و خانم یثربی هم بسیار خوب پاسخ دادند . امید وارم باز هم از این سورپرایز ها  داشته باشی
    ممنون ازت میس عزیز

  7. نمی دونم قبلا تو جزیره تون کار مطبوعاتی کردین یا نه ولی این یکی خیلی جالب بود .منی که متن بیش از ۵ خط رو بخونم ممکنه بمیرم یه نفس خوندمش.تو روزنامه ی کاغذی هم چاپ کردین؟آخه  محافظه کارانه تر از یه نوشته ی وبلاگی بود

  8. کتاب رو حتما میخرم . از جوابا کلی فیض برم چه عجب یه نفر به بهرام رادان درسی داد

  9. اول لازم میدونم یه خسته نباشید بهت بگم.خسته نباشی
    مصاحبه ات رو تا خالدونش خوندم و حس میکنم یکی از فان ترین و
    دوستانه ترین مصاحبه هایی بود که خونده بودم.نگاه چیستا یثربی به
    اطرافش رو دوست داشتم مخصوصا در مورد حسین کیانی:دی
    واجب شد تا انقلاب برم و برم نبش بازارچه کتاب(ققنوس)و دست پر
    برگردم(همانطور که یک بار قبلا اینطور شد واسه نویسنده)
    موفق باشی عزیزم

  10. دیدیم محفل انجمن ارواح است و دوستان جمعند، گفتیم ما هم سلامی عرض کنیم:
    مصاحبهء خوب و روانی بود. هم دست و خلاقیت و  جسارت مصاحبه گر درد نکنه و هم دست و فکر و قلم مصاحبه شونده!

  11. سلام
    از مطالب وبلاگتان لذت بردم با نوشته های خانم یثربی آشنا هستم و نوشته هاشونو دوست دارم مصاحبه خیلی جالبی بود اما نوشته های قبلی شما رو هم خوندم و لذت بردمبا اجازه لینکتان می کنم که خواننده دائمی وبلاگتان باشم

    شاد و تندرست باشید

  12. سلام میس جان، خوبی؟
    مصاحبه خوب و بی غل و غشی بود یکسره تا ته خوندم بعضی از سوال و جوابها خیلی جالب بود مثل محمدرضا فروتن: غیر قابل تحمل :)))))))))
    بعد اینکه مشکل خانوم یثربی با رادان چیه؟ چقدر لیچار بارش کرد :))
    حالا به نظر خانوم یثربی، بازی رادان و داستان سنتوری یه مقدار شبیه فیلم  Walk the Line (بر اساس کتاب(Man in black ) داستان زندگی جانی کش) بود اما رادان که همین یه فیلم رو بازی نکرده :)) اما خب با این فیلم خیلی معروف شده!
    به هر حال ممنون مصاحبه جالب و شانزه لیزه ای بود! امیدوارم هر چه زودتر کتاب رو پیدا کنم و بخونم.
    زنده باد جزیرهگل

  13. میس جان جو جیم موئ دیگه کیه ؟ چه مصاحبه باحالی شده
    واقعا پارسا من نه منمه راستی واقعا این کتاب راجع بهع هنرپبشه ه است ؟

  14. میس شانزه لیزه…تو رو قرااااااااااان اگر نباشید و اگر از نبودن بحرفید من به خدا از زندگی میبرم….شما ….دوست دیگه بلاگیم وووووووووای همه میخوان برن…نه بخدا دیگه نمیتونید برگردید…وقتی روح بشید برید بالا…ببینید کیا دوستون داشتن نمیتونید برگردید…اینو بفهمیدوووو و درک کنید ….میس شانزه لیزه….شما که میگی بهم تف بنداز شما که میگی آدمس بجو….چرا نمیکنی خودت…ها
    میس شانزه لیزه….این همه آدم تو این جزیره…به خدا ما ها بعضی اوقات خیلی خیلی چشمامونو میبندیم….
    چی میخواهیم ها؟
    این دنیا گه…اما یک جاهاییش خوبه….اگر نباشه اونقدری هست که بشه یکی را پیدا کرد که به امیدش بووود…
    میفهمی چی میگم….
    خیلی دیگه بریدم ..چرا به فکر دیگران نیستید ها؟
    ها؟
    حتما میگید کی بفکر منه که من باشم ها؟
    بیخود این چه خریه این همه آدم تو جزیره آشغالن مگه؟
    وقتی این را بگید یعنی ما ها را آشعال در نظر گرفتید….
    همین….
    همین…
    همین…(ببخشید بی ادبی شد…)

  15. میس شانزلیره ی جنده
    میس شانزلیزه جنده

  16. اوف، عجب ماراتنی بود این مصاحبه! خوب بود.
    ببینم، با روزی ۷۰۰ تا پیامک مگه چقدر وقت خالی واسه آدم می مونه؟نیشخند
    سلام، میس جانگل

  17. واااااااااااااااااااای خدااااا چقدر هیجانی و خوندنی بوووووووووود این پست…این همه سوال از دو تا آدمی که هم سوالاشونو دوست داشتم هم جوابای غیر کلیشه ایشونو…..

    طبیعتا با میزان اس ام اس خانم یثربی خیلی حال کردم به تناسب سن و شرایطم توچهم به این سوال گویا بیشتر بود…جوابو نخوندم با خودم به جوابشون فک کردم گفتم حتما میگن نه بابا اصلا چقدر بده و لان…دیدیم نه باباااااااااااااااا به اندازه ی ۱ ماه ما اس ام اس میزنن درووووووووووووووود….
    صادق هدایت…بوف کور هم جالد نظر متفاوتی بود….
    میس عزیزم عااااااااااااااالی بود…

  18. نوشته طولانی شما را تا اخر خواندم.
    و درباره سیندرلا بعد ۱۰ سال فکر می کنمچشمک

  19. سلام. میشس عزیز ایده بسیار خوبیه که واسه خودت مصاحبه کنی و کلی با این کارت حال کردم ولی دیگه خیلی زردش کردی. این همه اسم و سوال از کجا جور کردی من که هرچی خوندم به اخرش نمی رسیدم . راستش اخرش داشت خسته کننده می شد. ولی بازم می گم که ایده خوبیه. حتما دنبالش کن.

  20. سلام
    مصاحبه  بس بسیار بسیار خوبی بود ولذت بوردم  واقعا ارزشه انتظار و داشت . خداروشکر فکر نکنم سوالی رو جا انداخته باشی همه چیز را پرسیدی و خانم یثربی هم بسیار خوب پاسخ دادند . امید وارم باز هم از این سورپرایز ها  داشته باشی
    ممنون ازت میس عزیز

  21. نمی دونم قبلا تو جزیره تون کار مطبوعاتی کردین یا نه ولی این یکی خیلی جالب بود .منی که متن بیش از ۵ خط رو بخونم ممکنه بمیرم یه نفس خوندمش.تو روزنامه ی کاغذی هم چاپ کردین؟آخه  محافظه کارانه تر از یه نوشته ی وبلاگی بود

  22. کتاب رو حتما میخرم . از جوابا کلی فیض برم چه عجب یه نفر به بهرام رادان درسی داد

  23. اول لازم میدونم یه خسته نباشید بهت بگم.خسته نباشی
    مصاحبه ات رو تا خالدونش خوندم و حس میکنم یکی از فان ترین و
    دوستانه ترین مصاحبه هایی بود که خونده بودم.نگاه چیستا یثربی به
    اطرافش رو دوست داشتم مخصوصا در مورد حسین کیانی:دی
    واجب شد تا انقلاب برم و برم نبش بازارچه کتاب(ققنوس)و دست پر
    برگردم(همانطور که یک بار قبلا اینطور شد واسه نویسنده)
    موفق باشی عزیزم

  24. دیدیم محفل انجمن ارواح است و دوستان جمعند، گفتیم ما هم سلامی عرض کنیم:
    مصاحبهء خوب و روانی بود. هم دست و خلاقیت و  جسارت مصاحبه گر درد نکنه و هم دست و فکر و قلم مصاحبه شونده!

  25. سلام
    از مطالب وبلاگتان لذت بردم با نوشته های خانم یثربی آشنا هستم و نوشته هاشونو دوست دارم مصاحبه خیلی جالبی بود اما نوشته های قبلی شما رو هم خوندم و لذت بردمبا اجازه لینکتان می کنم که خواننده دائمی وبلاگتان باشم

    شاد و تندرست باشید

  26. سلام میس جان، خوبی؟
    مصاحبه خوب و بی غل و غشی بود یکسره تا ته خوندم بعضی از سوال و جوابها خیلی جالب بود مثل محمدرضا فروتن: غیر قابل تحمل :)))))))))
    بعد اینکه مشکل خانوم یثربی با رادان چیه؟ چقدر لیچار بارش کرد :))
    حالا به نظر خانوم یثربی، بازی رادان و داستان سنتوری یه مقدار شبیه فیلم  Walk the Line (بر اساس کتاب(Man in black ) داستان زندگی جانی کش) بود اما رادان که همین یه فیلم رو بازی نکرده :)) اما خب با این فیلم خیلی معروف شده!
    به هر حال ممنون مصاحبه جالب و شانزه لیزه ای بود! امیدوارم هر چه زودتر کتاب رو پیدا کنم و بخونم.
    زنده باد جزیرهگل

  27. میس جان جو جیم موئ دیگه کیه ؟ چه مصاحبه باحالی شده
    واقعا پارسا من نه منمه راستی واقعا این کتاب راجع بهع هنرپبشه ه است ؟

  28. با این نوشته ها کسی کتاب نمی خره

  29. یعنی تا میشد اشتباه تایپی داشتم تو کامنت قبلیم….خدا صبرتون بده به خدا با این نستعلیق….عجوووووووووووووووووووووووووووووووول….چقدر تنهاااااااااااااااااااااااااا شدم!!!ولی خوشمزه بود تنهایی هایی که گفتید…سپاس….
    شدیدا درگیرم البته از توع خداراشکر خوب کلاس آلمانی و ۳ تار تمام وقتمو گرفته بقیشم با عشقم که تازه خریدمش میگذرونم…دروبین….ووووووووووووای محشره عاشقشم…..شبا باهاش میخوابم همش میبوسمش….خلاصه خیلی دیگه….
    هستیم در این دنیا هم سر میزنم بهتون…البته وقتی وقت خوندن نیست دوست ندارم همچون انسانهای علاف کامنت بذارم نخوندهه از این جهت است که زیاد نمیبینید منو اگر نه حتما هرروز میام اما چون نمیتونم دقیق بخونم کامنت نمیذارم..میس عزیز ما لیاقت بالایی دارد و به تناسب اون باید دقیق کامنت گذاشت…سعی کردم بی اشتباه باشه کامنتم….برقرار باشید میس عزیزم….بدرووود

  30. بعد از یه روز سگی حالمو جت آورد…ممنون

    احمد آقالو را خیلی خوب گفت هرگز فراموش نمی کنم که در باره سهمیه بنزین چطور صحبت می کرد و بعد…

  31. سلام میس عزیزم .

    هاها ! حتی چیستا یثربی هم ابله را انتخاب میکند ! شیطان

    درود پرنس بر شما باد بانو ….

  32. با این نوشته ها کسی کتاب نمی خره

  33. یعنی تا میشد اشتباه تایپی داشتم تو کامنت قبلیم….خدا صبرتون بده به خدا با این نستعلیق….عجوووووووووووووووووووووووووووووووول….چقدر تنهاااااااااااااااااااااااااا شدم!!!ولی خوشمزه بود تنهایی هایی که گفتید…سپاس….
    شدیدا درگیرم البته از توع خداراشکر خوب کلاس آلمانی و ۳ تار تمام وقتمو گرفته بقیشم با عشقم که تازه خریدمش میگذرونم…دروبین….ووووووووووووای محشره عاشقشم…..شبا باهاش میخوابم همش میبوسمش….خلاصه خیلی دیگه….
    هستیم در این دنیا هم سر میزنم بهتون…البته وقتی وقت خوندن نیست دوست ندارم همچون انسانهای علاف کامنت بذارم نخوندهه از این جهت است که زیاد نمیبینید منو اگر نه حتما هرروز میام اما چون نمیتونم دقیق بخونم کامنت نمیذارم..میس عزیز ما لیاقت بالایی دارد و به تناسب اون باید دقیق کامنت گذاشت…سعی کردم بی اشتباه باشه کامنتم….برقرار باشید میس عزیزم….بدرووود

  34. بعد از یه روز سگی حالمو جت آورد…ممنون

    احمد آقالو را خیلی خوب گفت هرگز فراموش نمی کنم که در باره سهمیه بنزین چطور صحبت می کرد و بعد…

  35. سلام
    کدوم داستان درباره هدیه تهرانیه؟

  36. سلام میس عزیزم .

    هاها ! حتی چیستا یثربی هم ابله را انتخاب میکند ! شیطان

    درود پرنس بر شما باد بانو ….