برای یک زن یا یک مرد ، یخ زدن ، خشک شدن، پوسیده شدن ، همانا تمام شدن است . شما میتوانی در ابتدای جوانی تمام شوی ، شما میتوانی در میان سالی تمام شوی ، شما می توانی در کهنسالی تمام شوی ، آن قدر تمام شوی که ته نداشته باشد . محیط زندگی انسان ، همواره پر از موانع است ، موانع یعنی تعصبات کور خانواده ، موانع یعنی سنت های جامعه ، موانع یعنی یاد نگرفتن ِ قصه ، موانع یعنی محدودیت هایی که برای جنسیت یا هویت تو قائل می شوند تا پیش نروی. تبدیل این موانع به نفعِ غرایز ، رهایی از یخ زدن و از خشک شدن ، از تمام شدن است . پروانه کاظمی ، درسخنرانی تدکس رهایی از پیله شدنش را به بهترین شکل ممکن تعریف می کند . در تدکس باید در مقام یک قهرمان باشی به این مفهوم که بتوانی به رویاهایت دست یافته باشی . باید زخم شده باشی و به همه بگویی چگونه خودت را دوست داشتی ، چگونه خودت را تیمار کردی و چگونه پوست انداختی و پیش رفتی ، چگونه زخم هایت را مداوا کردی . صعود پروانه کاظمی به قله های هشت هزار متری جهان به طور ( مستقل ) تصوری ترسناک در ذهن آدم ایجاد میکند . اینکه بدون حمایت یک ارگان ورزشی یا دولتی باز هم پاهایت همان جا بروند که قلبت و رویایت بهخ تو دستور می دهند . این سخنرانی تعریفِ یک انسانِ سالم است از تفکیک ( خوشبختی ) و ( برندگی ) . تماس مورد علاقه با چرخه ی صعود به بالاترین ها در لحظه ای که راه ، هدف می شود و نه هدف ، مقصد ، مهم ترین است . برنده بودن یک نفس زدن خسته کننده ی پوشالی بیلذت است برای رقابتی است که جانت را خسته می کند نه روانت را خجسته و تو در رینگ برده ای نه در زندگی . برنده شده ای نه قهرمان . قهرمان کشورم پروانه کاظمی در داستانی که در مورد یکی از صعودهایش توضیح میدهد حیات را بر فتح قله ارجح میداند ، او عاشق زندگی است . با این که قهرمانی را تجربه کرده اولویت او کیفیت خوب زیستن اش است . وقتی اشاره می کند که می تواست مانند لیلا اسفندیاری و . . . در صعود جانش را از دست بدهد ، او با شهامت از انصراف مرگ حرف میزند . از اینکه بقا ، حیات و زندگی را دوست دارد .او از اینکه در مکانِ ( اینک ) لذت ببرد صحبت می کند و از صعود قله با دستی پر از بخیه ! این سخنرانی یک قهرمان کشور نیست این سخنرانی برای تمام دنیا کافی است تا بدانند میتوانند خودخواسته مولد باشند ومیزانسن رویاهای خود را کارگردانی کنند . من و وطن به وجود پروانه ی کاظمی می بالیم . او جسور ، زیبا و شجاع و مستقل است . او جاری است و این کافی است که با صحبت هایش بیاموزیم و برای دیگران تعریف کنیم. او پروانه ای ناتمام است . در اوج و در حال شعف ، غرق در ابر های رویا یی که برایش محقق گشت .
لینک سخنرانی تدکس پروانه کاظمی .
بیوگرافی ( پروانه کاظمی )
پروانه کاظمی متولد سال ۱۳۴۹ در شهر تهران است. او در سال ۱۳۶۷ با رتبه ۲۰۰ در رشته ریاضی دانشگاه صنعتی شریف قبول شد و متأهل است.[۵] پروانه کاظمی قبل از کوهنوردی مدتی معرق کاری میکردهاست و مدتی هم بدمینتون بازی میکرده است.[۵] به گفته خودش، یکی از بهترین خاطرههای زندگی کوهنوردیش، دعوت به جشن تولد هفتاد سالگی رینولد مسنر، در تابستان ۲۰۱۴ بودهاست.[۵]
تمرینات ورزشی
پروانه کاظمی تمرینات بدنسازی منظمی دارد. مسافتهای طولانی را میدود و به صورت منظم روزی دو ساعت تا دو ساعت نیم تمرین جدی در خانه دارد. ۱۰ کیلومتر دو روی تردمیل، شنای قدرتی و تمرینات کششی بخشی از فعالیتهایی است که او برای آمادگی بدنی انجام میدهد. وی هفتهای یک بار به کوهستان میرود و در زمستان بیشتر توچال را صعود میکند. معمولاً کوهنوردی و ورزشهای آمادگی وی انفرادی است.[۵]
صعودها
- ۱۳۸۹ موستاق آتا در چین با ارتفاع ۷۵۴۶ متر
- ۱۳۹۰ ماناسلو هشتمین قله دنیا با ارتفاع ۸۱۶۳ متر (نخستین زن ایرانی و سومین کوهنورد ایرانی صعودکننده)
- ۱۳۹۰ اما دابلام با ارتفاع ۶۸۵۶ متر (نخستین زن ایرانی و سومین کوهنورد ایرانی صعودکننده)
- ۱۳۹۲ اورست و لهوتسه (بهترتیب اولین و چهارمین قله دنیا با ارتفاع ۸۸۴۸ و ۸۵۱۶ متر) در یک هفته و یک تلاش برای صعود (رکورد جهانی به عنوان نخستین زن کوهنورد)
- ۱۳۹۲ کانچن جونگا سومین قله بلند دنیا با ارتفاع ۸۵۸۶ متر (صعود تا ارتفاع ۸۲۰۰ متر، بدون فتح قله)
- ۱۳۹۳ دائولاگیری هفتمین قله دنیا با ارتفاع ۸۱۶۷ متر (صعود تا ارتفاع ۷۲۵۰ متر، بدون فتح قله)
- ۱۳۹۴ ماکالو پنجمین قله جهان با ارتفاع ۸۴۸۵ متر (صعود ناتمام به دلیل زمینلرزه ۲۰۱۵ نپال)
- ۱۳۹۵ ماکالو پنجمین قله جهان با ارتفاع ۸۴۸۵ متر (فتح قله و صعود بدون اکسیژن کمکی تا ارتفاع ۷۶۰۰ متری)
- ۱۳۹۶ دائولاگیری هفتمین قله دنیا با ارتفاع ۸۱۶۷ متر[۶]
میس شانزه لیزه
سانازسیداصفهانی