یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳

نخ دندون بی نخ دندون

 

گاهی اوقات نمیشه حرف نزد .

گاهی اوقات تمام درمانگاه های شبانه روزی و غیر شبانه روزی رو میگردی و میبینی نخ دندونی که سالهای ساله داری استفاده میکنی دیگه نیست . اکثر دکترهای دندون پزشک بهت توصیه میکنن نخ دندون بکشی اونم اورال بی . خب . . . حالا دیگه نیست . من برای اینکه نخ دندون های آشغال تولید داخلی که نخش لای دندون میمونه و چرک میکنه و باید بری پول بدی درش بیاری ، تره هم خرد نمیکنم . بیچاره ما . دکتر داروخانه ای که صبح باهاش حرف میزدم میگفت دیگه وارد نمیشه . تف ! برای همین تصمیم دارم برم یه سری داروهایی رو با تاریخ انقضای درستش بخرم بذارم توی یخچال احتکار کنم . عجب ! چه چرندی ! فکر کن که همین پمادهای داخلی که تولید میشه میتونه چه کیفیت درست و حسابیی داشته باشه ! عجب ! من نمیدونم این نخ دندون رو کدوم کشور بی صاحابی داره تولید میکنه اما ایشالا دندوناش خرد شه . بریزه توی حلقش.من دوست ندارم این همه امنیت نداشته باشم . من دوست ندارم. بابا میخوام زندگی کنم . خسته شدم . نمیشه از کنار ماجراهای کوچولو- حتی قدر نخ دندون به راحتی گذشت و حرف نزد مگر اینکه بز بود . وظیفه ی یه هنرمند چیه ؟ این چه وضعیه ؟ کتاب ها جمع میشه . هوا آلوده میشه . بنزین بنزن میشه . همه عصبین . پولدارا پولدار و گداها گداتر میشن و من باید بشم میس شانزه لیزه و توی لاک خودم با آقای شاعر و دیگرون حال کنم . آره بارش برعکس بخورم و فکر کنم یه عکس فانتزی و یا مینیاتوری ام . گاهی خیلی ها هیچی نمیفهمن . زن ها توی آرایشگاه ها پولهاشون رو میریزن توی ناخن های پاشون و هزار جور جینگول و مستونشون میکنن و …. این همه پول . . . عجب . برم دوباره کنکور بدم . معلم ورزش بشم بهتره . ای داد . ای داد بی داد . حال و حوصله ی نوشتن و خلاقیت ندارم . میس شانزه لیزه رو گذاشتم توی وان کفی که با لوسین و شمع هایی که دورش چیده بوی عطر خوش زندگی بگیره و با صدای اسکارلت حرف بزنه و منتظر آقای شاعر بشه که بیاد ببرتش مهمونی . یه مهمونی که هیچ وقت تموم نشه . توش پر از صدای آهنگ و قشنگی باشه . بشه توش زندگی رو رقصید . قبلش هم مسواک زد و نخ دندون کشید .  

 

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …

۱۴ نظرات

  1. سلام و چطوری
    دقیقا همین ماجرا بر سر همین نوع نخ دندون برای من پیش اوومد. اما به گمونم چند ماهی هست که نخ دندونم اورال بی نایاب شده. دقیقا همین حس شما رو داشتم از سر وصال تا خود خانه هنرمندان از هر داروخونه ای پرسیدم همین رو گفت و حسابی حرص خوردم و همین احساس نا امنی که میگی رو داشتم. چه حس مشابهی.
    ببین من می خوام ازت خواهش بکنم وسط نوشتن یهو خط نوشته رو عوض نکنی . یه جورایی حس می کنم وسط نوشتن عصبی میشی و …
    البته گاهی کمتر اینطوری میشی مثل همین نوشته . بعضی جاها بیشتر
    و خوش باشی و موفق و با دندونای سالم

  2. ببین میس عزیز…دندونی که خراب شده را باید کشید! میدونی منظورم چیه!…حالا تا آن دندان خراب را نکشیم  نخ دندون وبنزین وآقای شاعر…که گیرمان نمیاید  هیچ  نه نانی می ماند نه دندانی برای خوردنش
    خانم رو باش! میخواد بره با آقای شاعر کیف کنند! از زندگی لذت ببرند… دخترای این دور زمونه هم پر توقع شدند…عصبانی

  3. سلام. خوبی یا بهتری؟!!
    ای بابا اینبار هم دوباره نخش گیر کرد !! میس میتونی بیایی کمک بدی ؟ چی شده؟ مگه نمی بینی این بار هم دوباره این نخ دندون لعنتی لای دندونام گیر کرده !! ای بابا مگه نگفتم دیگه از این مزخرفات نخر مگه نگفتم برو مار ک.. (تبلیغش نشه) بخر !! آخه تا کی میخوای بفکر ارزون تر بودنش باشی !! نه بابا من دیگه به فکر ارزونیش نبودم. دکتر داروخونه ای یگفت کیفیتش بیسته بیسته انگار تازه کشفش کردن و توی ایران فقط تولید میشه !! حالا بیخیال این حرفا بیا و جون مادرت یه کمکی بکن تا این نخ دندونه در بیاد بدجوری لای دندونم گیر کرده ! باشه میام اما یه شرط داره ها !! باشه تو بیا و کمک بده هر چی بگی قبول میکنم. راست میگی هر چی باشه قیول میکنی ؟ آره به جان جدم سد مقوا راست میگم هر چی بگی قبول میکنم. خب حالا شدی یه پسر خوب و دوست داشتنی !! دهنت رو باز کن ببینم اون تو چه خبره !! بیا اینم دهنم من بیچاره که دیگه باز تر از نمیشه !! وای خدای من اینجا که پر از نخ دندونهای گیر کردست !! انگار قبرستون نخ دوندوناست ! تو اصلا احساس داری؟! هیچ حس بدی از اینهمه نخ دندونی که توی دهنت گیر کرده بهت دست نمیده ؟!! چچچچچررررااا ادامه دار

  4. یه مهمونی که هیچ وقت تموم نشه…

  5. از این کوچیکهای آزار دهنده به وفور هست!اصلا نباشه چطور خون به جیگر بخوریم ما!
    ما که منتظریم!

    حالا نخ دندون چی هست؟! نیشخند

    ببین میس من زنده ام!
    تا قبل از این کامنت می دونستی زنده ام؟!
    نه واقعا کنجکاو نبودی ببینی زنده ام!

    البته به نظر من اهمیتی نداره!لبخند

  6. آی گفتی… "زن هایی که توی آرایشگاه ها پولهاشون رو میریزن توی ناخن های پاشون"  رو گل تر گفتی…

  7. سلام میس
    خیلی بد جنسی!!
    کجای اون داستان به اون قشنگی خط قرمز داشت !!؟  یواش یواش داری میشی مثل بعضیها که دائم همه چیزو سانسور میکنند ها !!
    بهر حال هدف از نوشتن اون داستان این بود که میس بخونه که مطمئن هستم خونده !
    این فصل را با من بخوان باقی فسانه است/….

    من از هر مطلبی که بگی برات یه داستان سر هم میکنم.  تو هم تلاش کن سانسور کنی ! باشه ؟!! چشمک

  8. سلام.
    واقعا نمی دونم چرا داستانم نصف دومش نیومده !! انگار یا تایید نشده و یا .. هرچند مهم نیست اما دلم می سوزه که کلی وقت برای تایپش گذاشتم. متاسفانه متنشو ذخیره هم نکرده بودم. بهر حال موضوعش در باب نخ دندون بود و گفتگوی میس با بی افش که سر نخ دندونهای قلابی بحث میکردند و …

  9. سلام.
    حیف که داستانم نصفه اومد.
    قسمت دومش رو تایید نکردی یا واقعا پریده ؟!!!
    گریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریه

  10. یعنی چی؟ اینهمه بلا اومده سرت چرا؟

  11. شما تئاتر داریوش مهرجویی "درس" رو دیدید؟

  12. سلام میس. ندیده بودم عکس رو عزیزم. نمی دونم چرا. اما خب این عکس رو بیشتر از بقیه عکسهاش دوست دارم…. خوبی؟ من که نه.

  13. سلام میس جان من یک نخ دندون ایرانی به نام اطلس خریدم ۱۰۰۰تومان کیفیتش  خوبه امتحان کن….اورال بی همیشه نمی خریدم آخه گرون بود بابا………نیشخند