چهارشنبه , ۵ دی ۱۴۰۳

سر به مهر یک فاجعه

سر به مهر 

فیلم چیست ؟ آیا (( سر به مهر )) فیلم است ؟ اگر (( سر به مهر )) فیلم است ، فیلم چیست ؟آیا سر به مهر فیلمی دینی است ؟ اگر سر به مهر فیلمی دینی و مذهبی است ، دین و مذهب چیست ؟ اگر سر به مهر فیلمی دینی است ، فیلم های سینمای دینی چیستند ؟ سر به مهر راز است ؟ مثل ِ اسم هوشمندانه ای که رویش گذاشته اند . . .رازی سر به مهر یعنی سر به مهر گذاشتن ؟ در خود ِ همین سر به مهر گذاشتن هزار حدیث و شعر و رساله گفته شده . . . از بحث های عمیق بگذریم و به چیزی که روی پرده دیده ایم برسیم . 

چیزی به اسم سر به مهر به کارگردانی جناب هادی مقدم دوست با بازی سرکار خانم حاتمی روی پرده رفته است . میروی ، میشینی روی صندلی سینما ، دلت میخواهد این بار آسمان زرد کم عمق نبینی ، یک فیلم خوب ببینی ، این بار برف روی کاج ها نبینی یک فیلم خوب ببینی ، سه شنبه ی نیم بهایت ارزشمند شود . نشسته ای و تیتراژ رخ مینماید . . . از همان اول فیلم میدانی که با یک وبلاگ نویس رو به رو هستی . اسامی بازیگران به بدترین شکل به لحاظ زیبایی شناسی روی خط ها و فونت های وبلاگ و نوشته ها می آید و میرود . شاید به شیوه ی ساده تر با یک تمهید دیگر میشد دیده تر شود ! این از تیتراژ . . . فیلم پیش رویت است . لیلا حاتمی نشسته است . تایپ میکند . جملاتی را میگوید که از آن ِ دختری 19 ساله و خام است ( البته بگذریم که 19 ساله های الان 19 ساله ی دهه 60 نیستند و ماشالا هزار نفر رو تشنه میبرند لب آب و برمیگردانند ) لیلا حاتمی آنقدر در ذهن همه ی ما جای خودش را باز کرده که همه ی دنیا خودش و دو تا بچه هایش و سن و سالش را میشناسند . وقتی در بی پولی زن بهرام رادان شد این اختلاف سنی توی ذوق میزد . . . انگار لیلاحاتمی دوست ندارد تجربه ی مادر و کندن از دهه ی زیر بیست را تجربه کند . این را اگر تجربه کرده باز مادر بودنش هویدا نبوده . چقدر لیلا حاتمی را مادر دیده ایم . گلشیفته در می مثل مادر البته که مادر بود . . . البته که هانیه توسلی مادر بود . .  . من لیلا حاتمی را دوست داشتم . . . از این دست نکشیدنش از شور و حال عجیبی که به قبول کردن سن های زیر سن خودش میزند بدم می آید . در خارج و سینمای سیاه و سفید خیلی ها از این کارها کرده اند . با آن گریم ها و بازی ها شاهکار تاریخی . . . نه فیلمنامه ای داریم که بخواهیم این را مقایسه کنیم نه سینمایی پس چرا کارگردان ها نمی آیند و دست از این انتخاب های غلط بر نمیدارند . لیلا حاتمی بیست سال زیر سن خودش با صورتی که دوستش داریم چون لیلای محبوبمالن است دارد تو روی مخاطبش تف می اندازد . . . دیالوگ هایی را میگوید که به ظاهر و گریمش هم نمیخورد . این نقش دختر وبلاگ نویس را اگر ترانه علیدوستی و باران کوثری بازی میکردند باز یک مقدار تعدیل یافته تر بود . . . یا اگر جایش با خاطره اسدی عوض میشد . . . از همین جا توی ذوق میخورد . . . دوست ندارم فیلم ببینم که سرم گرم شود و سرم شیره مالیده شود و کلاه گذاشته شود آقای مقدم دوست . . . فیلم شما ، داستانی داشت که میشد خیلی با اندیشه ای عمیق تر ، با خلاقیتی بیشتر ، موثر واقع شود . فیلم شما چه چیز را میخواست بگوید . دختری وبلاگ نویس که در حاشیه یا در شهرستان زندگی میکند و در تهران است و ( چرا در تهران است معلوم نیست ؟)  و میخواهد مشکلات کوچکش حل شود و بنابراین ناگهان دست به دامن خدا میشود ( نماز خواندن . عبادت . ) آقای مقدم دوست نماز ارزش دارد . نماز خواندن یک وظیفه ی شرعی ست . یک واجبات است . یک درخواست از خدا نیست . نیایش کردن چیز ِ دیگری است قربون شما . . . با این فیلم چند تا کار اشتباه کردید . با این سرهم کردن داستان دختر وبلاگ نویس بی سواد و خنگ و هم معاشر یک مشت خانم آشپز و غیر هم سن و سال خود ، ( تازه شاید این دختر میخواهد دکتری بخواند و البته در رشته ی خودش نمیدانیم که چه غلطی میکند و کاش جز آَ رشته و وبلاگ نویس های چیپی که کارگردان معرفی میکند زنان محکم جامعه ی ایران هم که مینویسند و تو سر بعضی ها میزنند و خیلی هم باحال هستند و همه دوستشان دارند هم نشان داده میشد . ) خانم صبا خانم که به لحاظ شخصیت پردازی در فیلمنامه هیچ طول و عرضی ندارد تا لباسی برایش بدوزند توی فیلم میخواهد نماز بخواند و انقدر از این کار خجالت میکشد و انقدر از قضا پولدار هم هست که آژانس میگیرد و به فرودگاه میرود که نماز بخواند . . . یعنی محله های ما مسجد ندارد . هزار ماشالا که مسجد بیشتر از مدرسه هم هست . چرا فرودگاه آقای کارگردان آقایان نویسنده یک ذره خلاقیت ؟ ببخشید این نیایش خانم صبا با خدا که پر از درخواست بود و قه ثانیه برآورده میشد درست است . . . تعبیر شما این است . نماز خواندن برای مطالبه . نماز نه برای وظیفه ؟ چرا این دختر از نماز خواندنش خجالت میکشد ؟ چرا با نماز خواندنش مشکلاتش حل میشود ؟ بیایید با این قضیه صادقانه برخورد کنیم . . . اگر این دختر از خانواده ای اشرافی یا طاغوتی بود و در محفلی و در اجتماعی سخت متضاد خود بود این (ترس ) او را میفهمیدیم . شما اگر قرار بود حرف ِ این دختر را ( بیماری ایدز )کنید چه میکردید ؟ دختری که در جامعه ای زندگی میکند که این جامعه انقدر بی دین است که این نماز خواندن در آن این همه تابوشکنی است ؟ من خیلی متحیر و انگشت به دهن مانده ام یعنی ما با این همه وزارت ارشاد و گشت ارشادمان این همه بی دین شده ایم که بچه های ما از نماز خواندن باید شرمشان شود ؟ اگر خانواده ی لیلا ( دوست صبا ) را خیلی سانتی مانتال و لامصب میگرفتیم باز شاید این عدم رو یا رویی با این مسئله و گفتنش را میشد یک جوری به سختی قبول کرد اما ما توی ایرانیم ها !!!!!؟؟؟!!!!!!    نسل ما در مورد مسائل خود این روزها استتوس مینویسند . عکس میگذارند و جسور تر شده اند . . .. این روزها خیلی ها نماز و روزه میخوانند و میگیرند که آن دیگران نمیکنند . . . شرم از عبادت ِ خدا . . . . اگر این دختر مثل خون بازی رخشان بنی اعتماد اعتیاد داشت و مثل سارای خون بازی میخواست این اعتیاد را پنهان کند باید چه میکرد ؟ اگر این وظیفه را به عهده ی شما میگذاشتند عجب فیلمی می ساختید ؟

لیلا حاتمی در فیلم جدید سر به مهر+عکس عمق درک و فهم شما از ترس زن ها و آدم ها و مردها و جهان اطراف این قدر کم است ؟

این روزها مردهای زیادی بی پولی ، کچلی ، بیسوادی ، زن و بچه و مریضی های خود را پنهان میکنند . . . زن ها هزار مشکل روانی و کشمکش تنانی را با خود تا گور میبرند . . . حرف هایی که به مردهایشان نمیتوانند بزنند . . . دخترانی در این سرزمین زندگی میکنند که به علت جهالت خودشان یا تجربه و یا دیدگاه دیگران و از دست رفتن ِ بکارت خودشان را کشته اند یا خودشان را نیست کرده اند . . . چرا راجع به این تنش ها حرف نمیزنید . . . چرا این صبا از یک گناه به یک نیایش نمیرسد . یک پالایش ببینیم بد نیست . یک تطهیر و تذکیه ی نفس چیز خوبی است . با این فیلم چه کار کردید ؟ شاید ضد آن چیزی که میخواستید را ساختید . . .  دیالوگ های دختری احمق که حماقت او و انتخاب او برای چیست ؟ کاش دختری زیرک و هوشمند بود . . .کاش از هوش و رنجش به یک اعتراف میرسید نه از ترس و جهالت و شوهر کردن . . . دیدگاه شما نسبت به زن ها و ازدواج را خیلی خوب درک کردیم . سر بچرخانید توی اجتماع . . . .خیلی ها هنوز نمیتوانند از اتفاقاتی که برایشان افتاده است حرفی بزنند . نیایش ها و توی اتاق در بسته حرف هایشان را با خدا میزنند . عبادتشان مربوط به خودشان است . فیلم مارمولک فیلم خوبی بود . میگفت برای هر کسی یک راهی هست برای رسیدن به خدا . . . سر بزنید به کلیسا . . . ببینید که هیچ خجالتی در نیایش نیست . . . چرا دین ما را این همه دست انداختید ؟!  در کجا نماز خواندن این همه استرس آور است تا آرامشبخش . . . وسط فیلم . . دویدن به نماز اول وقت ! . . . استرس از شوهر نکردن و از دست دادن مرد !؟ کاش فکر میکردید که دور این ساخت و پرداخت را یک خط بکشید . من کمال تعجب را از بازیگری به اسم لیلاحاتمی دارم . کسی که پدرش را هیچ وقت در کنار اسمش نیاوردم . اما امروز میبینم برای او نمیتوانم ذکاوتی را ببینم که برای پانته آ بهرام یا مریلا زارعی میبینم . . . خیر . . . فیلم هایی کم عمق . انتخاب هایی غلط . . . عکس هایی از او منتشر میشود فرتوت و خمیده درجنگ با چاقی . . . استخوانی در پالتو با نگاهی که هنوز بیست سالگی را در جایی جستجو میکند . . . شوهر را . . . اسم ایشان میتواند مخاطب را به سینما بکشاند و این انتخاب برای ایشان به زعم من غلط است و جای سئوال دارد چه به لحاظ سنی و چه قد و قواره ای در قامت علی حاتمی که مسئول یدک کشیدن نام پدرش است . . . آفرین به هانیه توسلی ها . . . به گلشیفته ها که با کنکاش و به چالش کشیدن خود در بازی کردن جلوی دوربین وزن اضافه میکنند . مادر میشوند . از خودشان میگذرند و درست انتخاب میکنند . من 3000 تومنی که در جیب این گیشه ریختم را حلال شما سر به مهری ها نمیکنم . برای همه ی عوامل این فیلم و کسانی که به دین مقدس توهین کردند و به خیالشان لطف کردند متاسفم . حتی در کشور اروپایی هم در این مورد کسی خجالت نمیکشد . دستمایه ی این داستان برای این خجالت و بودن ِ رازش . . .قصه ای به شدت ضعیف و ساخته ی ذهن ِ کسی است که نه سواد هنری  دارد نه از موسیقی و هنر و نمایش و نمایشنامه چیزی سرش میشود . دایره ی دیدگانش همان فرودگاه و خانه است . جهان بینی باید داشت تا فیلم ساخت . به نام ( فیلم ) احترام بگذارید و قد و اندازه تان را قدر خود این نام کنید آقایان همه هنرمند !

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …