یکشنبه , ۲ دی ۱۴۰۳

رضا قیصریه و میس شانزه لیزه

دوستان ، شنوندگان ، بینندگان و حضار گرامی جزیره در کهکشان ، همان طور که در پست (پروفسور بوبوس ) – در این جا – به شما عزیزان فرهیخته  قول داده بودم که به شخصه در مورد متن نمایشنامه ی (پرفسور بوبوس ) و ترجمه ی آقای قیصریه تحقیق و تفحص خواهم کرد به عهد خود وفا کرده و همینک دست پر این جا هستم تا در مورد این متن -نمایشنامه – توضیحات بیشتری دهم .

تماسی که امروز بین میس شانزه لیزه و آقای رضا قیصریه برقرار شد ، روشن ساخت که متن این نمایش حدود سی سال پیش توسط ایشان ترجمه شده و در تالار وحدت توسط مرحوم آقالو و … نمایشنامه خوانی هم شده است  ، زیرا اوایل انقلاب بوده و همزمان هم،  کار (اژدها ) اجرا میشده و به زعم دوستان، متن این کار به آن کار نزدیکی داشته …منتهای مراتب این کار که به صورت دست نوشته ای بوده به ناگاه گم میشود که خوشبختانه آقای آتیلا کپی این کار را نگاه داشته بودند ! آقای قیصریه فرمودند نام اصلی این نمایشنامه ( آقا معلم بوبوس بوده ) و میرهولد که در روسیه کار طنز انجام میداده نیز این کار را اجرا کرده است . آقامعلم بوبوس،  یکی از پنج نمایشنامه ای است که از طنز پردازان روس در مجموعه ای جا گرفته است  و شاید به زودی هم روانه ی بازار شود .ضمن اینکه  در جواب این پرسش بنده که چرا الکسی فایکو در اینترنت وجود خارجی ندارد ؟ ایشان فرمودند یحتمل برای اینکه باید دیکته ی درستش را تایپ میکردیم که نام اصلی اش هم روسی است .

Faiko, Alexei  را در  میتوانید جدا از کلیک روی این اسم در بلاگ من  با همین دیکته در گوگل هم پیدا کنید و ببینید این شخص روسی وجود خارجی دارد و نامنمایشنامه اش هم در واقع Teacher Bubus  یا هم……

 Bubus the Teacher میباشد امیدوارم به دیوار بتنی ف.ی.لتر  نخورید .آمارش به دستتان خواهد آمد . در هر حال امیدوارم این آگاهی ها به درد همه ی کسانی که نسبت به متن دچار شک بودند خورده باشد . . . بنده آقای قیصریه را از ترجمه ی داستان کوتاه های (کافه ی زیر دریا ) شناختم و برای کسانی که این کتاب را نخوانده اند آرزومندم اگر در نمایشگاهی ، کتاب فروشی انقلابی این کتاب جیبی را پیدا کردند ،خودشان را از خواندن داستان های شگفت انگیز، طنز ، سورئال و پسامدرن این کتاب محروم نفرمایند . در این جا گفت و گویی با آقای قیصریه شده در رابطه با همین موضوع که خواندنی است .

برای زنگ تفریح هم (این ) حالتان را جا خواهد آورد .

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

Beş soruda “Gandi Sokağı”nda Bir Gezinti

[ پرسه در خیابانن گاندی ، گفتگو با سانازسیداصفهانی گفتگو با سانازسیداصفهانی – مجله ادبی …

۱۷ نظرات

  1. سلام. مرسی از اطلاعاتی که دادی. چون من هم دوست داشتم این نمایشنامه نویس را بشناسم. البته به نظرم پسیانی کار را حسابی تغییر داده و به شرایط ما نزدیک کرده.خوب می شد اگه کار اصلی رو هم پیدا می کردی. تو می تونی .

  2. سلام، میس جان. حال تو هم دست کمی از فرم سونات نداره ها؛ شاید هم فوگنیشخند
    چند تا از داستان های این کتاب رو خوندم. خیلی خوبه. چاپ رقعی هم شده.

  3. عکس استاد منو برد به روزای خوب دانشگاه و مخصوصا" کلاسهام با استاد که همیشه جون به لبم میرسید وقتی بهم می گفت ترجمه ام رو بخونم….ممنون از پیگیریت

  4. آقای قیصریه کار رو دیده بودن؟ نپرسیدید که کار اجرا شده با توجه به نمایشنامه اصلی تغییر کرده است یا نه؟

  5. مرسی که روشن شد میس جان

  6. گرد و خاک کردی میس جان من! خوشم می یاد از این پیگیری ها…هرچند که خودم اصلا … نش را ندارم… خوب دیگه.میس شانزلیزه اینه… اما چقدر بد که من یک خط در میون توی پست های کهکشان باید کیفور بشم…آخه من اینجور مطالب تئاتری رو دوست ندارم..فقط چون درگیری و این حرفها بود خوشم اومد…پایدار باش لطفا و فعلا .

  7. خب پس به خير گذشت . ديديد گفتم عجله نكنيد ، همه چيز حل خواهد شد . عجله نكردن در قضاوت اولين نشانه بزرگ شدن است .
    شاد زي

  8. ممنون از این روشنگری.

  9. مرسی
    شبهات برطرف شد

  10. خانم جوان. ای کاش قبل از وعده سرویس کردن دهان ملت همین کار را می کردید. امیدوارم گذر زمان کمی از عجول بودن و قضاوتهای زودهنگامتان کم کند. که می کند حتما. و نکته دیگر.  نیمی از حرف های من در کامنت قبلی حذف شده بود. شکی نیست که عمدی نبوده . از اطلاع رسانیتان ممنون.

  11. خب خدارو شكر يه بوبوسي هست…حالا درجه علمي اش زياد مهم نيس…نیشخند

  12. سلام شرلوک هولمز
    خسته نباشی از این همه اطلاعاتی که گردآوری کردی. فکر می کنی چند نفر آدم مثل تو که تئاتر رو خوب می شناسند این سوالا براشون پیش اومده بوده و پی جوابش هم بودن.
    ممنون از دقت نظرت

  13. عاشق پی گیریتم آخرشی میس شانزه .ماچ

  14. سلام عزیزم
    همیشه روشنگری بخشی شیرین در زندگی آدمیست.
    روشن ساختی من را و امید دارم که خدا تو را از هر تاریکی بدور میدارد.
    مرسی

  15. می خوای یقه ی آتیلا رو هم بگیر و ازش یه اعتراف بگیر و لینکش رو بذار اینجا تا جمعا با هم بخندیم نیشخند

  16. من واسه پست قبلیت کامنت داده بودم اما مثه اینکه خبری ازش نیست! 🙁
    چه خوب بالاخره نویسنده این کار هم پیدا شد! اما من واقعن تردید دارم چنین دیالوگی تو دست نوشته وجو داشته باشه! "مردم؟ شورش کنن؟ با ماشین از روشون رد میشیم!!"
    موزیک هم جالب بود روسی بود نه؟ پر انرژی بود 🙂
    سلام میس جان
    تو کامنتی گذاشته بودم و معلوم نیست کجاست! نوشته بودم:
    اگه آدرس دکتری رو پیدا کردی که بتونه "…" رو برامون تجویز کنه آدرسش رو بهم بده! جای اون چند نقطه کلی کلمه بود که تو اون کامنت نوشته بودم.
    و این یکی:
    به دندونای فریدون جیرانی گیر دادی، بالاخره رفت درستشون کرد!
    گلگل

  17. سلا با اجازه اینجا خیلی به دلم نشست .چون فضای اینجا رودوست داشتم این جایگاه رو لینک کردم.
    بامهر.گل