آدم هایی هستن که فقط بلدن بگن (من) و بعد از توی این (من) کلی کیفیت جنصی و جرثومه ی مردانگی و یه نمه تیزکی اومدن و پهلونی و مرام میریزه.اون آدم ها ، که فقط تو بساط آدم کشی نیفتادن ، خیلی ور ور میکنن و دم از همدمی و من نه منم نه من منم میزنن . یه روز (هیچ کس ) به من گفت :” هر کس از هر چی زیاد حرف میزنه ازش کم میدونه .” راست میگفت . منم که شر . . . واسه خودم جاه طلب و گاهی مغرور و بسیار تک رو و گه گاه بی ادب و پر مصیبت. . . همه اش مثل تبل تو خالی ام من . هر کی گفت :” من دوستم ” دشمن از آب دراومد و هر کس گفت شریفم دنبال تلکه کردن قلب بود و یا عشق الواطی و همپیالگی داشت . بعضی ها مشقشونو توی زندگی خوب ننوشتن . تجدید شدن وفقط قد کشیدن . دراز شدن و هنوز سر همون یه کلاسن و خودشون و آدم میدونن . هر وقت ( با هر کس درد خویش ابراز میکنیم/خوابیده دشمنی است که بیدار میکنیم ) . یارو دلش میخواد خیست کنه ،مچاله ات کنه ، وقتتو بگیره ، مچاله ات کنه ، پهنت کنه روی طناب ، بخارت کنه ،محوت کنه اسم خودش رو میگذاره (دوست) . واقعا خانه ی دوست کجاست ؟ دلم یه آدم استخون دار میخواد که مثل سگ پاچه بگیره . وقتمو پس بگیره ، همه ی حسمو رسممو زندگیمو/بره آرزوهامو پس بگیره .پس بگیره پولمو، نون دلمو، خون قلبمو، قلبشو بزنه توی سیخ، نتونه زندگیشو از سر بگیره / من بشم هند جگر خوار/تو اگرم گلی حتی گوش خوار، میکشمت /فرقی برام نداره با خار و بی خار . تیز برو / سینه خیز برو / رویاهمو بکن از توی ستاره ها /که نور ندارن این روزا/ این شبا، همه اش بارونیه / آرزوهام همه واسه یه عده نون دونیه / تو اگرم گلی / فرقی نداره سنبلی یا گلایلی / پوچی، نوچی/ تیغهاتم همه قلابیه هه/ عین میخ توی ساقه ات رفته و تو پوچی نوچی/ ساقه ات و برگات همه هیچی هیچی قلابیه هه / به من نخند سئوال نکن/بهت میگم پوچی هی پیچ پیچی . /میخندی به مصیبت های من / شده وعده ی غذاییت عذاب زندگی من / تو یه لاش خوری / خفاشی /تو خون منو روح منو میخوری ،میخوری / سطل میذاری زیر گیوتین/ سرمو میبری با تیغ و میگی این/اینه دشمن من کشته منو / کرده تلف عمر منه / چسبیده به جونم به خونم به خونه م / مثل ترقه نه عین عشقه، دستش رو گذاشته روی خرخرهم آخ خرخره م / میگم تو میگفتی ما دوستیم/ هی بیا بشینیم و واسه هم لوس شیم / میگی من نمیشناسم تو رو برو بیا برو …لوس شو دور شو اما واسه من پوچ شو هیچ شو / اینه که دوستی توی این دوره زمونه / کم شده، کوچیک شده دیگه نیست عین هندونه سر سفره ی هر خونه / دوستی نیست شده هیچ شده پیش شده، کیش شده مات شده/ پریده رنگش دهنش مثل دهن مرده واز شده / میکننت له /میزننت سفت /دستت روی دهنته نمیگی هه آخه اون دوستته یار غار و گرمابه گلستونته / میشی روح میری توی کوه/ بازم صداش میکنی ،این پا واون پا میکنی / همه ش صدای خودته داری خودتو رسوا میکنی …دور شو. کور شو . / رویامو بده /قلبمو آرزوهای دزده شدم رو بده / ندی ازت پس میگیره زمونه /ببین چه جوری پوزه ات رو زمین میمالونه/ دروغ میگی مترسگ/ حداقل کاش بودی قدر یه سگ/ نداری تو عاطفه /آخه عیاشی مثل تو هم علافه/لاف میزنه /بلوف میزنه / سرتو میکنه زیر آب/میگه خفه شو صداتم درنیاد/خفه میشی/ باز میشی یه روح / میری توی کوه / میفتی به پای حضرت نوح-ع-/هولی/کولی.کی میشی آدم / بدونی که رسم زمونه / اینه دوستیا تا ابد نمیمونه / نه دوستیا تا ابد نمیمونه/ ولی بدون جای خنجراشون/جای خالی رویاها/میمونه میمونه /تا ابد بکش درد-درد-درد/مثل فرهاد بکن نقر نقرنقر /اما بدون رسم زمونه همینه / دوستیا تا ابد نمیمونه / این روزا دوستی شده چاپلوسی / مهمونی بیگ بنگ و آره همه اش بنگ و منگ و منگ / این روزا دوستی مارک داره / ایوسن لوران و گوچی و هی همه اش بوی دلار داره /بوی هند میده /فلفل تند میده /از دهناشون بوی دروغ مثل پهن بیرون میده / همه شدن حسود / نمیخوان تو ببری یا بکنی سود /میکننت فراموش./میذارن برات تله موش /آخه تو موشی/جلو اونا یه تیکه گوشتی/ میندازنت توی دام /همونا که بودن یه روزی دوستان / میکننت توی قفس/ دهنتو میبندن با یه چسب/ساز میزنن/تایپ میکنن/فیلم میسازن /عکس میگیرن.تخ تخ /اما یه بارم نمیان دستتو بگیرن /بگیرن.ببرن.چرخ بزنی توی خیابون.بزنی زیر آواز. دم خونه ی این و اون ./ سردمه .دنیا /سردمه./دستو بده بگیرمت من سردمه/سردمه / مثل یه سنگ زیر یخا من سردمه/دستتو بده بکشم بیرون . مردابه /این جا .صدام نمیره بیرون/.هیچ جا. هیچ جا/هر چی دیدم توی دوستی/سراب بود و هیچی.هیچی.پوچی/سردمه دنیا.شب ها ./رعد میزنه تن منو اون ضرب میزنه /میزنه برق میزنه /ستاره اون بالا بهم چشمک میزنه / همه ی آرزوهام کپک میزنه /حتی دیگه نمیتونه دم بزنه اون دم بزنه .
نمیدونم این دری وری ها چی بود قرار بود راجع به پایان یه فیلمنامه که چندین ماهه سرشیم بنویسم . منو ببخشید .
این نوشته ات رو دوست داشتم میس جان
اگر چه که تلخ بود
اگر کمی با کفش های طرف مقابلمون راه بریم شاید ما هم کمی اونطوری باشیم
تو کسی رو نرنجوندی تا حالا دوست جان؟
شاید اگر توقع مونو از آدم ها یه خورده بیاریم پایین تر کم تراینطوری بشه
عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتونم چقدر ناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااز بوووود….
هرچند فضاش خسته بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود….
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخی فدای شما بشیم مااااااااااااااااااااااااااااا/
بووووووووووووووووووووووووووووووسه…
برو توی فیلم هامون… برو ..برو… با حمید هامون برو خونه قدیمی برای برداشتن تفنگ… برو..برو..یه پیرزن می بینی دیگه..نه؟ به حمید هامون می گه:….. دلت رو شکسته؟… بعد هر دو گریه می کنن..
یاد این افتادم میس عزیز من!
به به… خيلي هم خوب…
اگه من آهنگسازش بودم، پیشنهاد می دادم هم کوتاه تر بشه، هم منسجم تر.
بین "خفه شو…" و "باز میشی…" اگه تکرار "خفه شو" باشه بهتره. شاید هم بهتره موزیک ازش تقلید کنه.
میس شانزلیزه ی عزیزم …متن پایینی و خوندم و آه از نهادم بلند شد که چرا اون روز نبودم…کلا تو هی دل ما رو بسوزون دیگه..
راستی بابت ا.ون اتفاق هم ببخشید نمیدونستم…بزار به حساب خنگیت من…
سلام
یه عزیزی بود مثل تو که توی کتابش نوشته بود سعی کن عوض بشی به جای اینکه عوض کنی.ولی بنده هم نمیتونم عوض بشم(شکلک همینطوری خوبم)
زنده باشی
ميس عزيز ،بنده جسارت نكردم . منظورم اين بود مشخصاً :
هر پديده اي بايد در زمان لازم براي قوام يافتنش شكل بگيرد . با تزريق سرعت دهنده نميشود سريع شكلش داد . البته مي شود ، نه كه نمي شود ولي ديگر آن نمي شود . شد ؟
شاد زي
دلم یه آدم می خواد میس. می دونی؟ یه "آدم"…
چه گرد و خاکیه اینجا !!!!
بذار يه بار ديگه و اين بار با تريپ رپ بخونم اون بنفشها رو شايد ميزون در بياد ……. شما مشكلي نداريد و حالتان خوب است . مطمئن باش
ميس جان بسيار با اين پست موافقم ( بفرما زدی من هم آمدم به جزيره )
هوو دوست عزیز چه دل پری داری
مگه چی شده اینقدر تیز مینویسی
سلام جالب بود یک سر به من بزنید
این نوشته ات رو دوست داشتم میس جان
اگر چه که تلخ بود
اگر کمی با کفش های طرف مقابلمون راه بریم شاید ما هم کمی اونطوری باشیم
تو کسی رو نرنجوندی تا حالا دوست جان؟
شاید اگر توقع مونو از آدم ها یه خورده بیاریم پایین تر کم تراینطوری بشه
عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتونم چقدر ناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااز بوووود….
هرچند فضاش خسته بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود….
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخی فدای شما بشیم مااااااااااااااااااااااااااااا/
بووووووووووووووووووووووووووووووسه…
برو توی فیلم هامون… برو ..برو… با حمید هامون برو خونه قدیمی برای برداشتن تفنگ… برو..برو..یه پیرزن می بینی دیگه..نه؟ به حمید هامون می گه:….. دلت رو شکسته؟… بعد هر دو گریه می کنن..
یاد این افتادم میس عزیز من!
به به… خيلي هم خوب…
اگه من آهنگسازش بودم، پیشنهاد می دادم هم کوتاه تر بشه، هم منسجم تر.
بین "خفه شو…" و "باز میشی…" اگه تکرار "خفه شو" باشه بهتره. شاید هم بهتره موزیک ازش تقلید کنه.
میس شانزلیزه ی عزیزم …متن پایینی و خوندم و آه از نهادم بلند شد که چرا اون روز نبودم…کلا تو هی دل ما رو بسوزون دیگه..
راستی بابت ا.ون اتفاق هم ببخشید نمیدونستم…بزار به حساب خنگیت من…
سلام
یه عزیزی بود مثل تو که توی کتابش نوشته بود سعی کن عوض بشی به جای اینکه عوض کنی.ولی بنده هم نمیتونم عوض بشم(شکلک همینطوری خوبم)
زنده باشی
ميس عزيز ،بنده جسارت نكردم . منظورم اين بود مشخصاً :
هر پديده اي بايد در زمان لازم براي قوام يافتنش شكل بگيرد . با تزريق سرعت دهنده نميشود سريع شكلش داد . البته مي شود ، نه كه نمي شود ولي ديگر آن نمي شود . شد ؟
شاد زي
دلم یه آدم می خواد میس. می دونی؟ یه "آدم"…
چه گرد و خاکیه اینجا !!!!
اوه میس عزیز من! گذشت از اون زمان هایی که می گفتند : دوستی آن است که بلبل با رخ گل می کند/ صد جفا از خار می بیند تحمل می کند… گذشت اون زمان و قرن هاست که گلایه بغض آلود حافظ طنین انداز شده توی هستی: دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟…
حدس بزن دخترجان! حدس بزن یاد چی افتادم با این نوشته تو؟
ميس عزيز ،خمير نان بايد عمل آيد تا نانت خوب بشود . خواهي نانت سريع نان شود مي داني طريقش چيست؟ جوش شيرين . اينهايي كه نوشته اي همه اش از نان پر جوش شيرين بود .
شاد زي
بذار يه بار ديگه و اين بار با تريپ رپ بخونم اون بنفشها رو شايد ميزون در بياد ……. شما مشكلي نداريد و حالتان خوب است . مطمئن باش
ميس جان بسيار با اين پست موافقم ( بفرما زدی من هم آمدم به جزيره )
هوو دوست عزیز چه دل پری داری
مگه چی شده اینقدر تیز مینویسی
سلام جالب بود یک سر به من بزنید
باشه . که بهانه ای نداشته باشم برای فریاد زدن تنهایی .
آدما که دورشون شلوغ میشه ، سعی میکنن ، آدما رو "انتخاب" کنن. اما امان از زمانی که آدمی نباشه . واسه همین آرزوش میشه "بودنٍ" آدمها …
سخته میس جان . سخت . که کسی باشه . و انسان (آدم) باشه …
باشه . که بهانه ای نداشته باشم برای فریاد زدن تنهایی .
آدما که دورشون شلوغ میشه ، سعی میکنن ، آدما رو "انتخاب" کنن. اما امان از زمانی که آدمی نباشه . واسه همین آرزوش میشه "بودنٍ" آدمها …
سخته میس جان . سخت . که کسی باشه . و انسان (آدم) باشه …
بذار من جمله ی گلناز رو کامل کنم .
یه "آدم" . که "باشه". این یکی رو هم میفهمی میس ؟
هووووف …