[دارم سمفونی مردگان عباس معروفی را تمام میکنم و به قسمتی میرسم که جذام آمده، وسط خواندن کتاب زنجیر صبر و اقتدارم پاره میشود و فکرم از اردبیل و شورابی میجهد به امروز که مگر من جذام دارم که تو من را به مزرعهات نمیبری و یک پیاله چای با من نمینوشی. میخواهم یک بار هم که شده کاش را بکارم! کاش تو خواببهخواب میشدی و من را توی خواب میدیدی و موقع بیداریات کف دستهای تو به رنگ حنایی موهایم ملوس میشد! کاش درختی بودم در مزرعهات، بیمنت دورم میچرخیدی.. . . ] . . اگر در یک رابطه ی انسانی به اسفل روح کشانیده شدید و تحقیر شدید حتما کتاب به خاطر یک پیاله چای را بخوانید و بشنوید . نامه های گنجانیده شده در کتاب با اسکن QR code با صدای نویسنده شنیده می شود .
. . . به خاطر یک پیاله چای ، نوشته ی سانازسیداصفهانی و چاپ انتشارات آفتابکاران است .
متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .