یکشنبه , ۲۰ مهر ۱۴۰۴
از مکاتبات ابراهیم گلستان با سانازسیداصفهانی

از مکاتبات ابراهیم گلستان با سانازسیداصفهانی

عریانی !

درست ملتفت شدید ؛ شطرنجی نشدنِ احساسات میانِ خطوط نامه ، عمل برهنگی کلمات و نمایشِ تنِ لغت، تشریح روان و روح در ابعاد بعید زخم است نامه .

این ای-میل‌ها ؛ سندِ اتصال من به ابراهیم گلستان است ، زمانی که هنوز در گیر و دار چاپِ کتاب اولم بودم و در حال کسب تجربه ، نوشته ام “ آماتور” بوده‌ام ؛ اقبالم بلند بود که آقای گلستان تصادفا نامه ی فینگلیش من را میبینند و به فینگلیش پاسخ میدهند – در آن ایام هنوز روی ای میل فونت فارسی بند نشده بود – و این جدی بودن گلستان بدجوری درونم را لایروبی کرد .

دود شدن حرمان ، جراحی زمان ، بخیه‌ی نصف‌النهارها به هم و رسیدن دست خطش برایم از مهمترین اتفاقات زندگیم بود .

۴۴ صفحه بوی ابراهیم گلستان و خطش دستِ من است .

چنگ به خاک میزنم ، لیس به زخمهایم و تنها به یک اَبرمرد نیاز دارم که جنم و جگرش قواره ی گلستان باشد و بنشیند پای صحبتم .

رسم مهم نامه نگاری مخصوص مهتران و شاعران ست ، از پاسترناک و تسوتایوا تا وولف تا هدایت و فروغ .

فروغ بسیار خوش اقبال بود که همنشینش فردی با شعور و کمالات گلستان بود ؛ اَبَر مرد بود ، تخمش را باید طلا می‌گرفت ؛ بحث نامه‌هایشان نیست ، بحث پنهان نکردن جمله و خرابات عشق و انسانیت است .

شانزده سال از این نامه‌ها میگذرد و من در این بازه مشقِ نامه های بسیار کرده‌ام که بهترین‌شان خوانده نشد و در ناامن‌ترین جای زمین گم و گور شد . حیف !

نوشتم تا بدهکار خودم نباشم. اشکم را جوهر کردم و بر پوست تن نوشتم . با این حال امروز دلم خواست با گلستان در موردش حرف بزنم ، بنشینم به ذکر غیبت آدمهای ناراحت و سنجش عیار انسانیت و فهمشان از نامه از پیکره‌ی ارتباط ، اما او مرده بود و من رو به روی آیینه ناخنهایم را آنقدر میجوم تا خون شتک بزند بر زنگارش ، بر پاییز ، بپاشد خون بر مرگ نامه ، روی دستخطم .

داستان ارسالی به شاهی جان در کتاب «خیال بازی» نشر ققنوس چاپ شده است .

کتاب به قول ناشر به علت لاغری چاپ بعدی نگرفت !

سانازسیداصفهانی

جزیره در کهکشان

جزیره در کهکشان / میس شانزه لیزه نامه ابراهیم گلستان

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .

همچنین بررسی کنید

بخاطر یک پیاله چای

تمام شد . ویرایش نهایی این اثر ، به مثابه ی سلاخی کردنِ تنِ بچه …