جمشید مشایخی عزیز
کمال الملک ذهن ما در سینما
تولدت مبارک جانا
آمبیانس : ( این )
جمشید مشایخی را وقتی شناختم که (صدایی که هم اکنون میشنوید صدای آژیر خطر است ، صدای وضعیت قرمز است به پناهگاه بروید . بوووووووووق ممتد . ) آن وقت ها سریال هزاردستان را میداد و من از این که مفتش شش انگشتی بیرحمانه رضا را شکنجه میدهد ، اتو را میگذارد و پشتش را داغ میکند دلم میگرفت ، این روزها با دوباره دیدن سریال در چشمهایش مستی و خماری هایی دیدم که کم از اعتیاد بهروز وثوقی در گوزن ها نداشت . چیزی که تا این زمان بهرام خان رادان که بره لنگ بندازه کسی یادش هم نگرفت . تا با چشم خودم حاضر آماده جمشید مشایخی را نمیدیدم که از اتاق گریم میرود سر لوکشین و جلوی دوربین حاتمی باور نمیکردم که این مستی چشمها از آن یک رل است و نه نمایش . کوچک بودم که کمال الملک پخش شد . این بار او را همان طور با وقار و با سیبیل های بنا گوش دررفته دیدم و در انتها در نگاهی عمیق به افقی نا معلوم . باز هم کوچک بودم که در طلسم دیدمش میان آینه ها گم بود . بعدها انتخاب هایش را دوست نداشتم .سعی کردم در ذهنم خردش کنم . اما تو نمیتوانی آن نگاه کمال الملک را و ان چشم های رضا خوش نویس را لحظه ای از یاد ببری ….چطور میتوانی رضا خوشنویسی را ببینی که آن طور حرفه ای نقشی را با لباس سفید از خودش این همه بزرگ تر ببینی . با ان گام ها و گوژی همواره بر دوش ، با دستهایی لرزان . دقت در جزئیات . تو چطور میتوانی روز واقعه اش را فراموش کنی . من جمشید مشایخی را با دوبله دوست دارم . بی دوبله بیشتر ، چون همان (خاک پای)ی است که میگوید . بی دروغی . بی ریا . جمشید مشایخی در تاریخ سینمای ما شاید همان آلن دلونی باشد که در ١٧ آبان تولدش را تبریک گفتم . کافی است نیم نگاهی به شازده احتجاب ، خشت و آیینه ، ماه عسل بیندازید . شاید بعد ها انتخاب نقش ها به سلیقه ی قبلی نبوده اما جمشید مشایخی ، جمشید مشایخی است . در مصاحبه ای که با او داشتم ، در رفتارش چیزی بود که در دیگر هم سن و سال هایش کمتر دیدم . حین مصاحبه که چای میخوردیم و ضبط خاموش بود ، او که در حضور رفیق یار غارش جمشید شاه محمدی ، برایم حرف میزد ، بی ریا بود ، برایم گز را برداشت و خودش با کارد محکم در کف دستانش خرد کرد و داد دستم تا با چای بخورم . در سئوالاتم به او که زیرکانه یک بوس کوچولو را فاجعه سینمایی تلقی کردم هیچ گاردی نگرفت و با طومانینه جواب میداد . از خاطراتش در فیلم گلستان گفت و . . . وسط مصاحبه کارهای چپندرقیچیی که انگاری عرف بازیگر جماعت شده انجام نداد . ۶ آذر تولد این چهره ی ماندگار است . مردی که هنوز در ته نگاهش ، عشق به کار را میبینی ، بدم میاید از مردمی که برای خنده ی ابلهانه شان جک های گوسفندی در رابطه با فوت ایشان میفرستند . شرم دارم که بگویم ایرانی ام . چرا ؟ استاد ، برای شما آرزوی سلامتی دارم ، شمایی که عشق به کار ، زندگی ، یا هر چیزی باعث شد سرپا بمانید ، از غم خسرو شکیبایی پوستر بزرگش را به یادگار در دفترتان نگه دارید و کار کنید …شما جمشید مشایخی ما هستید . دوستتان دارم و دستتان را میبوسم .تولدتان مبارک .
** صدایی که در بالا شنیدید برای خانم پاتریشیاکاس میباشد کسی که تاریخ تولدش هم تاریخ تولد میس شانزه لیزه است ** ( پیلیک-برعکس-) اثر در (این جا ).
افراد مشهور متولد ماه آذر به جز استاد و پاتریشیا و میس شانزه لیزه افراد زیر هستند
داریوش مهرجویی(کارگردان ایرانی) ، علی شریعتی (اندیشمند و متفکر ایرانی) ، مهتاب نصیر پور (بازیگر ایرانی) ، داریوش فرهنگ (کارگردان و بازیگر ایرانی) ، محمدتقی بهار (شاعر و سیاستمدار ایرانی) ، جلال آلاحمد (نویسنده ایرانی) ، لاله اسکندری (بازیگر ایرانی) ، بهاره رهنما (بازیگر ایرانی) ، امید زندگانی (بازیگر ایرانی) ، ویگن (خواننده ایرانی) ، ناصر حِجازی ( بازیکن و مربی فوتبال) ، بهاره رهنما (بازیگر ایرانی) ، علی صادقی (بازیگر ایرانی) ، کامران و هومن (خوانندگان ایرانی) ، مارک تواین (نویسنده آمریکایی)، بتهوون (آهنگساز آلمانی)، جان آزبرن (نویسنده انگلیسی)، وینستون چرچیل (نخست وزیر انگلیس)، والت دیسنی (تهیه کننده فیلم های کارتون آمریکایی)، فرانک
سیناترا (هنرپیشه آمریکایی)، پاپ ژان پل سیزدهم (رهبر کاتولیک های جهان) و جان میلتون (شاعر انگلیسی).
سلام. تا جایی که یادمه مشایخی هزاردستان برام از بقیه خاطره انگیزتره. امیدوارم سال های سال سلامت باشه.
تولد همه ی آذرماهی ها- به ویژه میس شانزه لیزه- مبارک باشه راستی، "آذرماهی" چه جور ماهی ایه؟
میس تو حالت خوب نیست و به نظرم من جواب کامنتت رو خوب نخوندم
بعد از خوندن چند باره ات خواستم بگم تو پُری و در مورد لینک و فرصت طلبی یه کوچولو به خودم گرفتم! اگه اینجور بوده و اشتباه کردم ، ببخش!
هر چی می گردم نمی تونم آهنگی از پاتریشیا کاس برای دانلود پیدا کنم!!
نکات جا مانده :
1. فکر میکنم حتی آذر هم جرات این رو نداره که عاشق میس نباشه …
2. آهنگایی که از پاتریشیا کاس ، هم در این پست و هم در پست قبل گذاشتی (به خصوص این پست) عالی هستند. راستش منو یاد خودت میندازن ! شبیه شناسنامه میمونه این آهنگا واسه این پست !!!
سلام
تولد استاد مشایخی عزیز و منم تبریک می گم امیدوارم سر حال و سلامت باشن.
خدا نگذره از کسایی که اون پیامک بی خود درست کردن.
در مورد بازی استاد هم که همه چیز و گفتی و در مورد بعضی انتخاب ها هم که واقعا کاش در کارنامه شان نبود .
در اخر تولدت خودت که چند روزی به ان مانده رو هم پیشاپیش تبریک می گم.
احساس کردم پاسخایی که به کامنتا دادی تلخ بود
به جای اینکه ازتبریک تولدت خوشحال بشی ناراحت میشی
راستی چقدر بازیگران خوب سینمای ایران انگشت شمارند
تولد استاد مبارک
راستی تولد شما هم مبارک
سلام. تا جایی که یادمه مشایخی هزاردستان برام از بقیه خاطره انگیزتره. امیدوارم سال های سال سلامت باشه.
تولد همه ی آذرماهی ها- به ویژه میس شانزه لیزه- مبارک باشه راستی، "آذرماهی" چه جور ماهی ایه؟
میس تو حالت خوب نیست و به نظرم من جواب کامنتت رو خوب نخوندم
بعد از خوندن چند باره ات خواستم بگم تو پُری و در مورد لینک و فرصت طلبی یه کوچولو به خودم گرفتم! اگه اینجور بوده و اشتباه کردم ، ببخش!
هر چی می گردم نمی تونم آهنگی از پاتریشیا کاس برای دانلود پیدا کنم!!
تولدت 14 آذره. 🙂
5 دسامبر!
خوب دیگه سرچیدم!
میس اصلا توی این حال خرابم دیگه نمیام پهلوت!
این چه وضعشه آخه عزیزم اصلا همون بخونم برم رد کارم خوبه؟!
در مورد آدمها و شناخته شدنشون بله حرفت رو قبول دارم فجیع!! و همین قدر که می شناسمت کافیه! من این قضیه رو درک کردم و می کنم و حوصله ی این جور بازیها رو دیگه ندارم.همین حس قشنگی که بهم می دی کافیه! همین بخش از زنانگیت که باعث دیوانگی من می شه کافیه!
آخه من چه می دونم پاتریشیا کاس کی متولد شده !!چرا به همه چی شک داری!یعنی زدی رو دست خودم! اگه می دونستم کی به دنیا اومدی که ازت نمی پرسیدم!
لینک کیلو چنده ؟!! من برای خودم تو رو می خونم، برای پر شدن یک لحظه ای که شاید تو به وجودش بیاری!برای پر شدن یک لحظه از این گنداب لعنتی!!
در مورد نظرت هم در بلاگ ممنون.همین که می نویسم از نوعی که می خواهم کافیه! نیما نو می گفت و چیزی که تو خواندی چیزی بود از نوع سپید + حرافی ! ولی اسمش می خواد هر چی باشه می خواستم درونم خونده بشه برای تو ، اگه پست قبلیم رو هم می خوندی می دیدی که تف به عشق!!
اما کلی ازت ممنونم چون با اذیت شدنهات اومدی ، چون حرف می زنی به آدم ،ولی قلبت رو دوست دارم با اینکه عین خودم داغونه!!شرحه شرحه …
مر
میس چرا گفتی نخوان آدم رو ببینن؟!
منظورت کدوم یک از وجهه شخصیتیه وبلاگیت بود؟!سوال شد برام!
راستش حتی وقتی هم برات کامنت نمی گذارم می خونمت!بی صدا.ولی خوب حرفم نمی یاد!
چندمه آذری؟!
نکات جا مانده :
1. فکر میکنم حتی آذر هم جرات این رو نداره که عاشق میس نباشه …
2. آهنگایی که از پاتریشیا کاس ، هم در این پست و هم در پست قبل گذاشتی (به خصوص این پست) عالی هستند. راستش منو یاد خودت میندازن ! شبیه شناسنامه میمونه این آهنگا واسه این پست !!!
آره. راس میگی . خشکن. اما این ناشی از همون آتشین بودنشونه. که از گرمای شدید ناشی میشه. شماها داغید ! داغ !
اون دو قسمت شدن آذر برام جالب بود! باید تعمیمش بدم تا ببینم راسته یا نه ! هوووم …
من ؟ ظهر مرداد ! هه ! ما از بیرون گرمیم و شما از درون.
خوشا به حالت ای میس …
سلام
تولد استاد مشایخی عزیز و منم تبریک می گم امیدوارم سر حال و سلامت باشن.
خدا نگذره از کسایی که اون پیامک بی خود درست کردن.
در مورد بازی استاد هم که همه چیز و گفتی و در مورد بعضی انتخاب ها هم که واقعا کاش در کارنامه شان نبود .
در اخر تولدت خودت که چند روزی به ان مانده رو هم پیشاپیش تبریک می گم.
احساس کردم پاسخایی که به کامنتا دادی تلخ بود
به جای اینکه ازتبریک تولدت خوشحال بشی ناراحت میشی
راستی چقدر بازیگران خوب سینمای ایران انگشت شمارند
تولد استاد مبارک
راستی تولد شما هم مبارک
یه چیزی رو میدونی میس؟ من عاشق آذرم . عاشق رنگای گرم و بی نظیرش که به طبیعت و درختا هدیه میده. عاشق هواش. عاشق آدمای نزدیک بهم که متولد آذرن. (حالا شما هم در این حلقه ایدها ! )
ببخش که از استاد دور شدم و به آذر نزدیک.
دست خودم نیست …
آخه من عاشق آذرم …
حرفات قبول ولی انقدر دایره بحثی که باز کردی وسیعه که فکر کنم:هوای حوصله ابری است.بیا بی خیال اون داستان شیم مرسی.
یه نفری می گفت :من یه عالمه فیلم دارم برای بازی کردن وتا اون موقع که همشو بازی نکنم نمی میرم.
خوشبختانه انقدر کتاب نخونده وفیلم ندیده و… حسرتش به دلم مونده, که فکر نکنم تصمیمی داشته باشم بمیرم.(یک مرد) هم بهش اضافه شد.از پیشنهادت ممنون.
نه تنها غصه مترو رو می خورم که غصه ی اون عمارت درحال ساخت پشت تئاتر رو هم می خورم.ولی چه سود؟
مطمئنم ندانسته هام بیشتر از دانسته هامه, مرسی از یادآوری مجدد.
ایشالا دعات مستجاب شه! آمن!
آره می اومدم ,به قیافم نمیاد؟
yes
میس میدونستی اذری ها زیبا ترین و گرم ترین نگاه های دنیا رو دارن . من دیوونه ی نگاه اذری هام . چشم ها و نگاهشون .نه تو ائون فیلم چشمهای فخر النسا رو دوست دارم . مشایخی نگاهش اونجا مطمئن نیست دو دو میزنه
تولد استاد رو تبریک میگم.
خیلی دلنشین بود.پست قشنگی نوشتی.
برات آرزوی موفقیت میکنم. شاد باشی
ميس جان آذري………آخي آذري ها خيلي مهربونن قلبشون پر از عشقه ولي جدي و شايد بداخلاقن ولي در كل با عشق زنده هستن… خواهر من 20آذريه اين خصوصياتو داره نميدونم تو هم اينطوري هستي يا نه!
حرفات قبول ولی انقدر دایره بحثی که باز کردی وسیعه که فکر کنم:هوای حوصله ابری است.بیا بی خیال اون داستان شیم مرسی.
یه نفری می گفت :من یه عالمه فیلم دارم برای بازی کردن وتا اون موقع که همشو بازی نکنم نمی میرم.
خوشبختانه انقدر کتاب نخونده وفیلم ندیده و… حسرتش به دلم مونده, که فکر نکنم تصمیمی داشته باشم بمیرم.(یک مرد) هم بهش اضافه شد.از پیشنهادت ممنون.
نه تنها غصه مترو رو می خورم که غصه ی اون عمارت درحال ساخت پشت تئاتر رو هم می خورم.ولی چه سود؟
مطمئنم ندانسته هام بیشتر از دانسته هامه, مرسی از یادآوری مجدد.
ایشالا دعات مستجاب شه! آمن!
آره می اومدم ,به قیافم نمیاد؟
مرسی از جوابات.مرسی از پیشنهادات.
دوستان من به جرمی دستگیر شدند که از خرداد88 تا حالا مردم دستگیر شدند.
وآخرین خبر اینکه مرد داستان رو صبح دوشنبه آزاد کردند ولی زن داستان به اوین منتقل شد.
ترسی ندارم که اگه داشتم نمیومدم توی اون حالت گشت اینترنتی کنم.فقط احساس درد خفه شدن داشتم.
راستی یه چیزی رو ده بار می خواستم بنویسم یادم میرفت همیشه: توی نوشتن در تاریکی جائی که نیما درباره مطلب خودکشی اش که توی وبلاگش زده و دلیلش صحبت می کنه.ناخود آگاه یاد میس افتادم واون مطلب کذایی خداحافظی …. اینم یکی از دلایلی که گول خودم …عین زندگی.
بازم مرسی.برای آزادی تمامی زندانی های عقیدتی دعا کنیم شب و روز.
yes
راستی از این ترانه زیبایی که گذاشتی تشکر.الان که دارم اینجا کامنت می ذارم کتف راستم به شدت تیر می کشه,15دقیقه پیش خبر بدی گرفتم که یکی از دوستانم وهمسرش رو دستگیر کردند.صدای نفساشونو (اونها که می دانی) تا پشت در خونم احساس می کنم.ناامنی رو دوباره درک می کنم.و توفکر اینم که چه چیزی رو زودتر از توی این کامپیوتر واون لپ تاپ لعنتی جا به جا کنم.ولی فعلا دارم به این موسیقی گوش می دم, به … فکر می کنم.و درد دل می کنم.حالا چرا اینجا؟ همین جوری! ……به موسیقی گوش بده…….
میس میدونستی اذری ها زیبا ترین و گرم ترین نگاه های دنیا رو دارن . من دیوونه ی نگاه اذری هام . چشم ها و نگاهشون .نه تو ائون فیلم چشمهای فخر النسا رو دوست دارم . مشایخی نگاهش اونجا مطمئن نیست دو دو میزنه
می دونی چیه.لذتی که نوشته های اینجا داره مخصوصا جوابهات به کامنتها اینه که خودتی .یه آدم معمولی.گیرم کارت درست.ولی نقاط ضعفت رو پشت کلمات قایم نمی کنی.شاید خودت دقت نکنی ولی کلماتت خیلی خیلی صداقت دارند.
به هر حال میس ِ نازنین ِ تلخ.این جملتو نفهمیدم(قربون خودم برم که این همه ماهم و نرفتم دهن جد و آباد بعضی ها رو سرویس کنم )!
امیدوارم مودت بیفته جای خوبش.گیرم خرما خورده کی توانستن کند منع خرما.
تولد استاد رو تبریک میگم.
خیلی دلنشین بود.پست قشنگی نوشتی.
برات آرزوی موفقیت میکنم. شاد باشی
ميس جان آذري………آخي آذري ها خيلي مهربونن قلبشون پر از عشقه ولي جدي و شايد بداخلاقن ولي در كل با عشق زنده هستن… خواهر من 20آذريه اين خصوصياتو داره نميدونم تو هم اينطوري هستي يا نه!