بایگانی برچسب: سانازسیداصفهانی

شب ِ عید و بیدادی ارزانی

  ماده گَردند از طَمَع ، شیران ِ نَر  یکی از اعترافات ِ دروغ و کِذب ِ این من ، این میس شانزه لیزه ، اعتراف بر دیوثی و دزدی ، کاسب جماعت است . این اعتراف ِ دروغ و کذب صحت که ندارد هیچ ، میتوانید برای مشاهده ی این چاخانی به پهنای آسمان ، خیابان ِ ظریف ِ چمران را به سمت ِ ِ …

ادامه نوشته »

هیپوفیز

هیپوفیز بازنویس و کارگردان : کورش نریمانی / از نمایشنامه ی (( دختر یانکی )) نوشته ی نیل سایمون ، ترجمه ی شهرام زرگر بروشورِ کار ، سورمه ای رنگ است ، با تصویر دِسَن شده ای از دو مرد که دستهایشان را به یکدیگر نزدیک میکنند ، کلمه ی ( هیپوفیز) به رنگ ِ زرد نوشته شده ، وارد سالن …

ادامه نوشته »

داعش ، غول کوچک

سلام داعش ! اینک مِهر نیست . داعش دیگر پاییز نیست . این ، اینک ، زمانی نیست روی تقویم ! آنچه هست ، توئی . زمان ؟زمان چیست ؟ آنچه توئی در باور ِ مذهب یا اسطوره ، ظهورت بشارت ِ صبر ِ بَشر ،هست یا نه ، نیست نمیدانم . آنچه من میدانم ، این است ، هوا پس است داعش …

ادامه نوشته »

کاش میشد تقویم نخرید !

  تقویم ِ سال 1393 خیلی با  با وقاحت تمام خودش رو توی رونما گذاشته ، آخه بی پدر هنوز 92 تموم نشده ، این 92 ی بی صاحاب ِ کثیف ، این نود و دوی از اولش زهر ، مثل تریاک ، مثل پیر ِ کثیف ، هنوز داره کش میاد و مونده ، هنوز بهمن تموم نشده ، باورت میشه …

ادامه نوشته »

در شوره زار

مکان : تماشاخانه ی ایرانشهر – سالن استاد سمندریان  زمان : 21 آذر – ساعت : 20  موقعیت : نفس به نفس با ( در شوره زار ) ، نمایشی به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی  وقتی وارد سالن میشوی ، میان ِ تو و سایر ِ تماشاچی های رو به رویی ، شوره زاریست با آدمهایی اُفتاده ، رویشان پتو کشیده …

ادامه نوشته »

آسمان زرد کم عمق !!

آسمان زرد کم عمق  فیلمی به ظاهر ساده یا کاملا برعکس خیلی پیچ در پیچ و پیچیده ؟ فیلمی با دیتیل ها و تشابه هایی با آثار کیشلوفسکی و برگمن ؟ یا قابل مقایسه با آثار قبلی سازنده ی آن جناب توکلی ؟ فیلمی داستان محور یا شخصیت محور ؟ رو به رو شدن با این دست فیلم ها مطابق ِ …

ادامه نوشته »

آلودگی هوا و چاشنی پارازیت

و دود در آسمانم منزل گرفت و  سرب نیز . آلودگی جای گرفت در ریه ها ، در چشم ها، غبار ِ سم خانه گرفت .  سرفه مجالی نداد بر خواب ِ پشت ِ پلکها . رویا ها پا گرفت و پر در آورد  و پرید . پرید و رفت . مثل ِ شادی . مثل آرزو که رفت که …

ادامه نوشته »

رزتا

رزتا  رزتا ، فیلمی از برادران داردن ، این فیلم برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن سال ۱۹۹۹ برای بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول زن شده است. بعد از دیدن این فیلم ، مقداری گیج شدم ، هرچند نوشته ها و مدیحه سرایی ها و سرایش ها و شعرها و دکلمه ها در باب ِ این فیلم شنیده و خوانده بودم اما …

ادامه نوشته »

تربت معطر

بابا جونم سلام  الان که دارم این نامه رو برات مینویسم ساعت 2:45 شبه ، نشستم روی صندلی لهستانیی که تو روش میشستی و پیپ میکشیدی و رادیو گوش میدادی و حرف نمیزدی . همونی که گُل ِ روی چوبش رو با رنگ روغنِ آبی رنگ کردم و تو عصبانی شدی . گُل ِ سر ِ جاشه بابا ، صندلی سر ِ جاشه ، …

ادامه نوشته »

علف / grass

علف ، نبرد یک ملت برای زندگی کتاب ِ علف ، داستان های شگفت و ناگفته ، نوشته ی بهمن مقصودلو ، از انتشارات هرمس در سال 1389 روانه ی بازار ِ کتاب شده است . همان طور که پیش از مقدمه آمده است ، کتاب ِ علف ، داستانهای شگفت و ناگفته در باره ی سه امریکایی ماجراجو به نام های مریان …

ادامه نوشته »