برف روی کاج ها

برف روی کاج ها 

چشم داشت ِ من به پیمان معادی ، در مقام نویسنده و کارگردان ، بعد از حضور در فیلم هایی که مطرح شد خیلی بیشتر از برفی بود روی کاج ها . 

این خیلی عادت شده که سینما میرویم ، فیلم میبینیم و تیتراژ ها را از یاد میبریم . . . 

آیا کسی میتواند تیتراژ ِ فیلمهایی مثل ِ هامون ، کلوزآپ ، نرگس ، خانه ای روی آب ، قرمز ( به همین سینمای خودمان اشاره کنم که در مورد هالیوودی و سینمای مستقلش طوماری میشود ) را فراموش کند ؟

چرا انقدر توقع ِ همه پایین آمده است . . .

فیلم داستانی دارد که به کرات و بارها و بارها و بارها به صورت لاینقطع در سینما ی ما تکرار شده است .

موضوع ، مضمون ، روند داستان همه کاملا قابل پیش بینی بود . یک زندگی ساده ، شک ، افشای آن ، عکس العمل های کارکترهای فیلم که به نظرم اصلا نگاه عمیقی به جهان و دنیای زنانه نداشت ، پایان و اما این پایان و جمله ی انتهایی فیلم که از زبان مهناز افشار شنیده میشود تنها حس ِ خوش آیندی بود که در یک فیلم ِ پایان ِ باز میشد دید . تنها یک دقیقه ی آخر . . .

مکان های فیلمبرداری ، به شدت چشم را اذیت میکرد . . . واقعا برایم عجیب بود که آقای معادی چرا این لوکشن را انتخاب کرده است . این چیدمان ِ خانه را . . . .شخصیت ِ زن ِ فیلم چه پشتوانه ای دارد . . . معلم پیانوی حرفه ای است ؟ معلم پیانوی دوزاری و کاسب است ؟ معلم پیانویی ست که فیلم نگاه میکند  و موسیقی را نمیشناسد و دایره ی آدم ها و رفقایی که باهاشان در ارتباط هست این قدر این قدر این قدر محدود است . نگاهش این قدر منفعل است . . . که خب این بد هم نیست اما این نگاه باید از پشتزمینه ای بیاید که در فیلم مشهود نیست . خانم معلم پیانو که مادری دارد از جنس مادرهای سینمای ما ، مادرهای توی آشپزخانه . . . دختری دارد که عصیان کرده و ناگهان موسقی را انتخاب کرده بامردی که پزشک است ازدواج کرده ، با کسی که این قدر تفاوت سنی دارد ؟ مشکلی نیست اما این زن باید شخصیت پردازی بشود . . . تراش بخورد . برای من در خاطره بماند . رویا کیست ؟ دوستش از کجا امده ( ویشکا آسایش ) ؟ چرا میگرن دارد و سیگار نمیکشد ؟ چرا کهنگی رابطه ی با شوهرش را تحمل میکند ؟ این زنی است که معلم پیانوی سینمای ایران است و زن ِ معلم پیانوی آن سوی دنیا ایزابل هوپر یا شخصیتی است برآمده از کتاب آلفریده ئلینک ، که تمامی نگاه ها. . .دیالوگ ها . . . تحقیر ها لحظه به لحظه بهش فکر شده بود ؟ بعد از سالها آقای معادی معلم پیانوی خانمی را به تصویر کشید که . . . 

من واقعا متاسفم کاش آقای معادی عزیز که خیلی هم بازی اش را دوست دارم دو تا کلاس پیانو میرفت و 4 ساعت وقت میگذاشت و میدید که هیچ معلم پیانویی نمیگوید ( بد ) میزنی ( خوب ) میزنی . این رو نزن . . .اون رو بزن . . . یا هیچ شاگرد خصوصی ای از صندلی معلم پیانو کتاب در نمیاورد که بگوید ( این را بزنم ؟ ) واقعا خنده دار است بد نبود ما میفهمیدیم رویا جان میتواند بگوید فورته بزن . . . این جا فرمات شده . . . باید خط اتحاد ها رو این جوری بزنی . . . برگرد سر میزان . . . بگو ببینم گام چیه ؟ . . . چرا چرنی رو خوب نمیزنی ؟ من تشخیص میدم بیر بزنی . . .دوست داری با جان تامپسون شروع کنیم ؟ . . . معلم ِ پیانو . . . باید زنی باشد طغیانگر . . . مراوردات خودش را داشته باشد . . . اگر از خانه ی پدری می آید که بوی کپک سنت میدهد باید بتواند خودش را جور دیگری با اطرافش هماهنگ کند . . . چهار تا مجله بخواند . . . پس نتیجه میگیریم رویا معلم پیانویی است از همین دست معلم هایی که در وطن ریخته مثل نقل و نبات و تدریس شده کار و کاسبیشان . . . خب این یک چیزی . . . بهتر بود آن وسط سبزی هم خورد میکرد و به جای گل و گیاه با مغازه رفتن یا زیاد غذا خوردن یا کم غذا خوردن ناراحتی اش را نشان میداد . . .اما چون کاراکتری ندارد نمیدانم به کجا بروم . . . آیا این زن که همیشه با لباس خانه صبح ها استرلیزه پیاده روی میکند . . . دو تا خبر هنری دنبال نمیکند و از یک سری معذوریات هنوز میترسد باید زنی باشد که وقتی از خیانت شوهرش با خبر میشود یک کم واکنش نشان بدهد چون با شخصیتی متفاوت رو به رو نیستیم . . . پیانو و پیانو زدن در این فیلم مثل بانکداری است . وجه تمایز یک خانم بانکدار با یک آرتیست در برخورد با مسائل متفاوت است . . . میتوانست همین قدر سرد و عادی باشد . . . .میتوانست . . خشن باشد . . . 

اصلا چرا در سینمای ایران یک شخصیت هنجار گریز زن نمیبینیم . اصلا شخصیت زنی وجود ندارد . همه درگیر عشق هستند یا همه بچه دار نمیشوند یا همه هوی هم میشوند . . . آیا ما زن های قهرمان نداریم . زن دزد نداریم . زن معتاد نداریم . زن کودک آزار نداریم . زن گدا نداریم . زن دروغگو نداریم . زن وسواسی نداریم ؟ زن تنها نداریم ؟ زن شاعر نداریم ؟ زن پیش برنده ی یک زندگی نداریم ؟ زنی که اوریانافالاچی باشد نداریم ؟ زن مهماندار نداریم ؟ زن های سینمای ایران واقعا چی هستند ؟ ابزار ؟ زن جنایتکار نداریم ؟ . . . 

چرا همیشه مردها خیانت میکنند ؟

چرات همیشه این خیانت الزاما جسمی است ؟

در این فیلم شخصیت رویا به قدری سر خورده و سست است که بی تفکر و با دو تا جک و خنده عاشق کسی میشود که یک دنیا فاصله با همسر سابقش دارد ( همسری که سالهاست سابق شده ) چرا مردهایی که واقعا میروند و خیانت میکنند را نشان نمیدهیم . . . چرا شخصیت پردازی نمیکنیم که این زن ها چقدر میتوانند در همین خیانت سهیم باشند . چرا جامعه و خوراک ترافیک و آلودگی اجتماعمان را نمیگوییم . . . 

متاسفانه از تدوین فیلم هم راضی نبودم . از موسیقی فیلم بیشتر انتظار میرفت . سیاه و سفیدی فیلم مثل خون بازی . . .زندگی سرد را ارائه میکرد اما آیا لزومی داشت ؟ حضور ویشکا آسایش و حسن معجونی در فیلم ؟

چرا همه ی مسائل انقدر زناشویی است . برای همین هست که هیچ وقت هیچ بکتی در ایران زاده نمیشود . . . 

جامعه ی ما سرشار از مسئله و ناهنجاری هاییست که میشود سوژه ی الزاما یک فیلم تلخ هم نباشد . . . 

چرا روی این ها کار نمیشود ؟ چقدر تکرار . . . . . 

بازی مهناز افشار را دوست داشتم . شاید برایم این حفظ تعادل و سکون و سکوتش جدید بود . . .نع ! فیلم را توصیه نمیکنم که کسی ببیند . . . فیلم باید وقتی دیده میشود منتظر بیرون آمدن سی دی اش باشی . . .مثل تنها دوبار زندگی میکنیم . مثل در به در دنبال نرگس رخشان بنی اعتماد . . . مثل . . . .

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .