احداث مجتمع صنایع لاستیک یزد – یزد تایر

مستندات ساختن کارخانه لاستیک یزد

احداث مجتمع صنایع لاستیک یزد

این عکس ها مستنداتِ ناب و ارزنده ای از احداث مجتمع صنایع لاستیک یزد است . در برابرِ یکان یکانِ این عکس ها ساکت و مطیع ، با حیرتی تعریف نشدنی دست به سینه نشسته ام و به کویر نگاه می کنم که آیینه ی تمام قد ِ ستارگانی ست که در آسمانش پیداست . رابطه ی خفیفی بین من و این کویر است که از کودکی ذرات پیوسته اش بر لبه ی تیز زمان می سُرید . پدرم ، دکتر رضا سیداصفهانی از خرداد ماه 1364 موسس و اولین مدیرعامل و عضو هیئت مدیره مجتمع صنایع لاستیک یزد بود .

از کودکی او را این طور به یاد دارم ، مردی سینه سوخته که با عشق بنای کارخانه را گذاشت . او کویر را به یاریگری مردمانِ زحمتکش یزدی از شن به کارخانه تبدیل کرد . این عکس ها مستحق پاداش هزاران انسان زحمتکش است که روی خاک تفتیده دوشادوش یکدیگربرای رشدِ این کشور مهم ترین سرمایه شان را خرج کردند و آن زمان و عمر و جان شان است . صدقِ گفتار آنکه ما فراق پدر را در تهران تحمل می کردیم تا او به وصالِ آمالش که همانا کارخانه بود برسد . کارخانه ای که طی سالها ممارست در پیدایشش به این نام تبدیل شد . کارخانه ی یزد تایر . شاید برای پدرم این نام مصادف است با دانه ای که در دلِ کویر کاشت و دانه ، نهال شد و نهالش درختی ستبر و پر ثمر . هر بار که از یزد برمیگشت ، چگونگی کلامش فرق می کرد و حتی لحنِ بیانش . او عاشق یزد و یزد تایر شده بود . شاید این کارخانه به مثابه ی فرزندی باشد که او امروز از دوردست با حظ برین نگاهش می کند .

چند بار با او به یزد رفتیم . مردمانی را میدیدم که پدرم را سخت دوست داشتند و پدرم آن ها را بیشتر دوست داشت . ما زیر آفتاب سوزان یزد ، سفری سیاحتی نداشتیم ، فقط خاطرم هست که هرچه میشنیدیم اول یا وسط یا آخر جمله اش – کارخانه – داشت . بندِ دل پدرم به این کارخانه بسته بود . انگار دنیا دقیقا برای پدرم به این شهر ساکت مهربان و کویر نجیبش ختم می شد و ما هرگز او را نمیدیدم که در کارخانه چه می کند . ما از پدرم کم میدانستیم .

اغلب به تصاویری می اندیشم که از جمله هایش یادم مانده ، در آن سالها رسانه ها همچون امروز قدرت مانور نداشتند و پوشش خبری شان در حد بضاعتشان بود . در این ساعتِ سعد که عکس ها را از میانِ هزاران خاطره جراحی کرده ام ، ابژه ای رو به رویم است که بیشترین شباهت را به صورت پدرم دارد . منظورم دقیقا همین خاکی ها ، همین خشت ها ، همین راه ها ، همین تیرآهن ها ، همین ماشین آلات است . پدرم متولد تبریز است اما هویت او یزدی ست . کویرِ یزد برایش مزرعه ی آفتابگران بود . برای خرید ماشین آلات کارخانه بیشترین دقت را داشت و وسواس شدیدش برای ارتقای کارخانه همیشه یادم ست . بزرگتر که شدم و چندین پروژه ی لاستیک یزد به ترتیب افتتاح شد ، انیمیشن می خواندم و آرزو داشتم برای تبلیغ یزد تایر یک تیزر بسازم که هرگز نشد .

از اسفند ماه 1382 به بعد ، یعنی تقریبا هفده سال پیش تا کنون ، هر اذانی برای پدرم به افق کویر یزد اشتیاقش را برای شروع های ممتاز بعدی مطهر می کند . امشب در این دوم مرداد ماه 1399 این منم که آنچه در نهانخانه ست را به سرنیزه ی افتخارم پرچم می کنم و در این جا که شناسنامه ی من است سنجاقش میزنم تا این مستند هم مثل کارهای دیگرم به رزومه ی دقیقم بند شود . بندِ پدرم ، یزد تایر . مسیری که هر باری که به آنجا می رفت با اشتیاق بود و هر بار که بر می گشت دست پر بود و اگر تهران بود فکرش و خیالش آنجا بود . یزد .

او مهربان ترین و شریف ترین و دلسوز ترین و عاشق ترین مدیر عامل یزد تایر است . یزد تایر فرزند پدرم است . یزد تایر برادر من است . سرزمین من ، ایران باید به وجود مردانی مثل پدرم رضا سیداصفهانی که این چنین کمر خدمت به سرزمینش بسته است افتخار کند و نام او را برای همیشه به سینه اش بچسباند . نه من ، نه یزد و نه ایران نام دکتر سیدضا سیداصفهانی را که سایه ی پهنش بر قامت کارخانه ی یزدتایر بلند است فراموش نخواهد کرد .

عجز من از کلمات است که به تخصصی ترین حالت ممکن نمیتواند این مهم را بازگو کند . شما را به یکی از مصاحبه های ایشان میسپارم که سال 99 انجام شده است .


مصاحبه با دکتر رضا سیداصفهانی

دکتر رضا سیداصفهانی

سئوال اول : جناب آقای دکتر ، لطفا از استارت احداث مجتمع صنایع لاستیک یزد برای ما بنویسید.

من از سال 1363 با عضویت در هیئت مدیره ایران یاسا وارد صنعت تایر کشور شدم و تقریبا به صورت مستقیم و غیر مستقیم تا سال 1396 که عضو غیر موظف ایران یاسا بودم در این صنعت بودم، یعنی حدود 30 سال در این صنعت بودم. شروع من در این صنعت از ایران یاسا بود و خاتمه آن هم در این شرکت بود.

 دی ماه 1363 ، بعد از استعفا از شرکت سایپا که عضو هیئت مدیره و مدیراجرایی و پروژه بودم و به عللی استعفا داده بودم ، توسط مرحوم آقای مهندس ملایری که مدیر گروه شیمیایی و سلولوزی و همچنین آقای مهندس جعفری برواتی که معاون اجرای طرحهای سازمان صنایع ملی ایران  دعوت کردند تا مدیر عامل شرکت درحال تاسیس برای پروژه های لاستیک در یزد بشوم. در آن تاریخ سه پروژه توسط متخصصین و مدیران ایران یاسا موافقت اصولی گرفته شده بود و محل پروژه هم یزد تعیین شده بود. هنوز شرکتی تاسیس نشده بود. پروژه اصلی تولید تایر و تیوپ دوچرخه و موتور به ظرفیت 13500 تن درسال. پروژه دوم تولید قطعات فنی لاستیک به ظرفیت 4500 تن و پروژه ریکلیم و پودر سلاستیک جمعا به نظرم به  ظرفیت 8600 تن از ضایعات مختلف لاستیکی.

چون در آن تاریخ شرکت یزد تایر تاسیس نشده بود به همین خاطر اینجانب به عضویت هیئت مدیره موظف ایران یاسا درآمدم که هم آشنایی با پروژه های تعریف شده داشته باشم و هم با صنعت لاستیک ارتباط برقرار کنم. از آن تاریخ تا خرداد ماه 1364  ضمن انجام وظایف هیئت مدیره ای در ایران یاسا به مطالعات طرحهای تهیه شده یزد پرداختم. با توجه به آشنایی با تهیه طرحهای بررسی فنی مالی اقتصادی که قبل از آن داشتم این بررسی ها را انجام و متوجه بعضی نکاتی در طرحهای تهیه شده شدم.

تاسیس شرکت مجتمع صنایع لاستیک یزد با همکاری چند نفر از همکاران در ایران یاسا و با اولین اعضاء هیئت مدیره ، اینجانب به عنوان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره ،مرحوم حمزه پور که  مدیرعامل ایران یاسا بودند  به عنوان عضو و رئیس هیئت مدیره و آقای مهندس فلاح تفتی به عنوان هیئت مدیره انتخاب کردیده از تاریخ خرداد 1364  و از یک اتاق در ایران یاسا ثبت و شروع گردید.

ابتدا بعد از تاسیس شرکت و از همان اتاق نسبت به انتخاب چند نفر همکار و تهیه دفتری در تهران انجام و یک دفتر کوچکی در خیابان فلسطین شمالی اجاره و با همکاران اولیه که آقایان مهندس قنبری به عنوان مدیر فنی ، آقای پدرام منش که از مدیران و متخصصین در ایران یاسا بودند و مرحوم خانم مهندس مرشدی و با همکاری دیگر همکاران که عمدتا از متخصصین شرکتها و در ابتدا به صورت پاره وقت بودند و متاسفانه نام بعضی ها را فراموش کردم از تابستان سال 1364 شروع و در ابتدا سه کمیته و یا گروه تعیین کردیم و فعالیتها را شروع کردیم.

یک گروه برای موارد فنی و همچنین بازنگری مجدد طرحهای تهیه شده، یگ تیم جهت بررسی مجدد محل اجرا ی پروژه و پیگیری خرید و واگذاری زمین با کسب اطلاعات کامل در یزد و گروه سوم جهت بررسی تامین مالی پروژه بود.

هر کدام از تیمها فعالیتهای بسیار مفیدی انجام دادند که بسیار تاثیر گذار بود.

یک مورد هم لازم به ذکر هست که در آن زمانهای دهه 60  فکر ایجاد شرکتها و پروژه های جدید در سازمان صنایع ملی ایران شروع و از همان سالهای 1364 دو شرکت یزد و کرمان اولین شرکتهایی بودند که با مدیریت جوانان آن تاریخ و با کمترین تجربه ولی با همت و کوشش و استفاده از کلیه توان و تخصص در کشور گام نخست را برداشتند. عملا آقای مهندس عباسی و بنده اولین مدیران شرکتها و پروژه های جدید در صنعت تایر در کشور بودیم و تمامی تلاش را جهت بهتر اجرا کردن انجام دادیم. من همیشه طی این دوران از تجربیات و نظرات آقای مهندس عباسی و مشوراتهای ایشان استفاده میکردم و اگر هم نیازی به انتقال تجربیات و اطلاعات بود نه تنها به آن شرکت بلکه به دیگر شرکتهای دیگر منتقل میکردیم تا ضعف کمبود تجربه را جبران نمائیم.

2-      طرح توجیهی احداث این کارخانه بر چه مبناهایی تهیه شده بود ؟ چرا شهر یزد ؟

در اولین گام کار مکان یابی مجدد و مستقل کشوری  انجام دادیم و در این بررسی علمی مکان یابی شهر یزد  فکر میکنم در رده  5 ام قرار گرفت. فکر میکنم شهرهایی مثل اصفهان – تبریز – کرمان – مشهد در رده های بالاتری قرار داشتند . گزارش به سازمان صنایع ملی  ایران ارسال و پس از تائید کتبی مجدد یزد به صورت جدی نسبت به انتخاب محل پروژه که قبلا در محلی به نام اشکذر که در حدود 20 کیلومتری یزد بود با بررسی کلیه موارد انجام پذیرفت. تنها حسن منطقه اشکذر در استان یزد مسئله آب بود که نسبت به نقاط دیگر یزد دارای آب به میزان مناسبی بود. در آن تاریخ با انتخاب یکی از مدیران قبلی سازمان صنایع ملی که به یزد نزد خانواده خود رفته بودند ، آقای سعیدا اردکانی به عنوان مدیر اجرایی یزد و با توجه به ارتباطات بسیار خوب ایشان در استان یزد موفق شدیم محل فعلی را که در آن تاریخ به عنوان جنب شهرک صنعتی یزد به متراژ 40 هکتار از سازمانهای مربوطه دریافت نمائیم. این انتخاب و تحویل زمین در نیمه دوم سال 1364 انجام پذیرفت و با انتخاب مهندسین مشاور طرح و صنعت بع عنوان مشاور نسبت به انجام بقیه موارد ازقبیل انتخاب ماشین آلات و طراحی ساختمان و تاسیسات اقدام نمودیم . از زمان تحویل زمین اقدامات تسطحیح زمین ، کشیدن راههای ارتباطی و برق و اب موقت و بقیه موارد انجام پذیرفت و عملا کلنک اجرایی از سال 1365 شروع گردید. متاسفانه به علت محودیتهای ارزی زمان جنگ علیرغم انجام طراحی ها ، خرید ماشین آلات به تعویق افتاد .

با توجه به این تعویق و با معرفی سه دانشجوی مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر به عنوان پروژه تحقیقاتی فوق لیسانس به ریاست خانم شیخ پروژه ای تعریف کردیم به عنوان بررسی مجدد ظرفیت و نوع تولید سه پروژه . این گروه نسبت به بررسی و پیش بینی های مختلف انجام و خوشبختانه به نتایجی رسیده شده که تاثیر بسیار زیادی برای ادامه پروژه بود. یکی از نکاتی که این بررسی نتیجه داد این بود که ظرفیت 13500 تن تایر و تیوپ پیش بینی شده در طرح اولیه که در یاسا تهیه شده بود بسیار بالا و بدون توجیه خاصی انجام گردیده بود. حداکثر ظرفیت قابل اجرا و با پیش بینی بسیار خوشبینانه برای دوچرخه و موتور 4500 تن برآورد گردید. پیشنهاد 9000 تن ظرفیت اضافی تایر و تیوپ سواری های پر مصرف آن تاریخ بود یعنی تولید تایر و تیوپ خودروهای پیکان ، پیکان وانت ، نیسان بود که به راحتی از دانش های فنی موجود میتوانستیم استفاده کنیم.

3–     اولین واحدی که به بهره برداری رسید ؟ چند سال طول کشید ؟

در طی زمان جنگ تحمیلی تا سال 67 عملا فعالیتهای شرکت در ارتباط با طراحی و انجام امور ساختمانی عمومی شرکت بودیم چون نه تکنولوژی و نه هیچ کدام از ماشین آلات  با توجه به مشکلات و محدودیتهای ارزی انجام نپذیرفته بود. با کمک همکاران مشاور و متخصص شرکت تعدادی از ماشین آلات عمومی شرکت طی این زمانهای رکود نهایی گردیده بود . این ماشین آلات دو خط بمبوری و یک خز کلندر و همچنین خط کامل تولید پودر و رکلیم با تکنولوژی یک شرکت ایتالیایی و با  استفاده از تایرهای فرسوده از ایتالیا بود که این ماشین الات نهایی گردیده بود ولی خرید انجام نشده بود.  اولین ماشین الات شرکت به نظرم در سال 1368 و یا 1369  با خرید خط کلندر و بنبوری از ایتالیا از شرکتهای کومریو و پومینی فارل به صورت یوزانس دو ساله  انجام پذیرفت.. در آن دوران وزارت صنایع ارز را سهمیه بندی کرده و به شرکتها با توجه به اولویت و محدودیتها تعلق میداد .کلید اولین پروژه کامل شرکت  در اسفند ماه 1369 با مراجعه به وزارت و متوجه  شدیم که مبلغی در پایان سال ارز از محل حمل و نقل باقی مانده که اگر استفاده نگردد این ارز سوخت میشود. در آن تاریخ آقای مهندس ملایری مرحوم مدیر کل صنایع شیمیایی سلولوزی وزارت صنایع بودند. با حمایت ایشان و ارتباط پروژه ریکیم به حمل و نقل ( استفاده از تایرهای فرسوده) این ارز را تخصیص داده و ظرف مدت بسیار کوتاه و در 28 اسفند 1369 و یک روز قبل از تعطیلی سال نو گشایش اعتبار نمودیم. کلیه عملیات طراحی ساختمان و تاسیسات و اجرای ساختمانی و تاسیساتی و خرید و نصب ماشین آلات و طراحی و سفارش و خرید ماشین آلات داخلی ظرف مدت 17 ماه انجام پذیرفت. فیلمهای مربوطه موجود در یزد تایر هستو در یک قسمتی از پروژه در حال بتون ریزی و در کنار آن درحال نصب ماشین آلات بودیم. در آن تاریخ طبق گفته مدیران وزارت صنایع یکی از سریعترین پروژه های صنعتی در سطح وزارت صنایع بود که در شهریور ماه 1371 و با حضور آقای مهندس نعمت زاده و استاندار و مقامات کشوری و استانی افتتاح گردید.

4–     لطفا از IRC برای ما بنویسید . مزایا و معایب کار با ژاپنی ها

شرکت آی آر سی ژاپن سابقه قبلی در ایران داره . این شرکت قبل از انقلاب سهامدار شرکت ایران یاسا بود و یکی از با کیفیت ترین تولید کنندگان تایر و تیوپ دوچرخه و موتور در دنیا و ژاپن بودند. در ابتدا پروژه و با ارتباط گرفتن با این شرکت و به علت مشکلاتی که متوجه سهام این شرکت در ایران یاسا شده بود هیچ تمایلی برای کار کردن با یزدتایر را نداشتند. با توجه به اینکه در سال 1369 و بنا به دستور وزارت صنایع و سوق دادن پروژه های بزرگ به خرید و انعقاد قرارداد به صورت فاینانس ، ما هم در یزدتایر در این جهت شروع به فعالیت کردیم. خرید با فاینانس در آن تاریخ برای مدیران صنعت هم تازگی داشت و هم سخت بود. با توجه به تغییر ساختار تولید از دوچرخه و موتور و اضافه نمودن تایر و تیوپ سواری و پیگیری استفاده از جدیدترین تکنولوژی ، یکی از شرکتهی انتخاب شده آی آر سی بود. برای فاینانس یک شرکت ژاپنی به نام نی چی من اعلام آمادگی برای فاینانس داد و یکی از شروط یزد تایر اضافه نمودن یک شرکت خوب برای تکنولوژی بود . شرکت نی چی من در آن تاریخ جزو 10 شرکت برتر ژاپن بودند و با توانایی و قدرت اقتصادی و بازرگانی توانستند شرکت آی آر سی را به عنوان تامیکننده دانش فنی ، آموزش و بخشی از ماشین آلات تعیین و انتخاب و معرفی نمایند. البته با جدیدترین تکنولوژی تولیدی خود.

اصولا کار کردن با شرکتهای ژاپنی هم مزایای خوبی دارد و هم معایب. یکی از معایب شرکتهای ژاپنی زبان مکالمه بود. اکثر متخصصین آن شرکت نمی توانستند انکلیسی صحبت  کنند و ارتباط داشتن بسیار سخت بود. مزایای این شرکتها ، نظم ،کوشش در کار ، ارائه اطلاعات فقط در سطح تعیین شده. اگر اطلاعات اضافی مورد درخواست باشد فقط با تطابق با  قرار داد و چهار چوبهای تعریف شده امکان پذیر هست ، به همین علت انعطاف پذیری در دادن اطلاعات بسیار سخت هست و در انعقاد قرارداد می بایستی بسیار دقت کرد که مشکل آتی پیش نیاید.

ما در قرارداد با نی چی من از وکلای بین المللی بسیار خوبی استفاده کردیم. 43 نفر را در آموزش در ژاپن قرار دادیم که از 1 ماه و بعضا تا 6 ماه بود. عمده این گروه آموزشی از پرسنلی بودند که در تولید به عنوان سرپرست و رئیس و بعضا مدیر بودند . افراد اعزامی  را موظف کردیم که موارد آموزش دیده شده را بعد از بازگشت به پرسنل دیگر آموزش دهند. سیستم کار کرد ژاپنی را فرا گیرند و این سیستم را به یزد تایر منتقل نمایند که به نظر من بسیار تاثیر گذار بود. در قراردادمان بخشی از ماشین آلات و تجهیزاتی را که امکان تولد داخلی بود با دریافت نقشه و اگر تعداد زیاد بود با یک نمونه ارائه بدهند که این در هم صرفه جویی ارزی مفید بود و هم در انتقال اطلاعات تولید بعضی تجهیزات. در زمان راه اندازی به قول ژاپنی ها کیفیت تجهیزات تولیدی داخلی بسیار مشابه کیفیت ژاپنی بود. یک مدیر پروژه مقیم از ابتدای شروع پروژه معرفی کردند و تا انتها به مدت سه سال در ایران بودند و با ارتباط بسیار خوب این فرد حضور ایان بسیار موثر بود. به نظرم اگر دقت در زمان قرارداد انجام شود بسیار انجام کار با ژاپنی ها سخت ولی مناسب هست. جا داره از همکاری کلیه مدیران و مهندسین یزدتایر که در انعقاد قرارداد و اجرای پروژه بودند تشکر کنم. مخصوصااز آقای مهندس مولایی که عضو هیئت مدیره و قائم مقام من بودند و همچنین آقای مهندس روشندل و آقای مهندس مخنفی و مهندس عاملی و سایرین که ذکر نام همگی امکان پذیر نمی باشد..

در رابطه با برنامه زمانبدی اجرایی پروژه عملا بعد از گشایش اعتبار فاینانس کار انجام شد. د رقرار داد با شرکت نی چی من زمان اجرای پروژه 36 ماه پیش بینی شده بود. خوشبختانه با همت همکاران این پروژه 2 ماه زود تر از زمان پیش بینی شده یعنی 34 ماهه به اتمام رسید و با حضور ریاست جمهور آن تاریخ مرحوم هاشمی رفسنجانی در شهریور 1374 افتتاح و به بهره برداری رسید.

5–     چی شد برای تولید تایرهای سواری سراغ کیان رفتید ؟

همانطور که قبلا گفتم با توجه به بررسی مجدد طرح ظرفیت سنجی و اطمینان از ظرفیت مازاد 9000 تن و اختصاص این ظرفیت   اضافی به تایر و تیوپ سواری های پر مصرف آن تاریخ یعنی تولید تایر و تیوپ خودروهای پیکان ، پیکان وانت ، نیسان بود که با ارتباط با تولید کنندگان داخلی بهترین پیشنهاد را از شرکت کیان دریافت کردییم .در آن تاریخ کیان تایر در این سایزها یکی از تولید کنندگان موفق بود و با ارتباط بسیار خوبی که توانستیم با مدیران و متخصصین آن شرکت داشته باشیم قرار داد دانش فنی و آموزش را انعقاد کردیم. یک سری آپارتمان هم اجاره کردیم و تعدادی از پرسنل را در آن شرکت به آموزش فرستادییم. همکاری آن شرکت بسیار خوب بود. در طی این مدت و حتی قبل از این قرارداد و بعد از انجام قرارداد تعدادی از پرسنل آن شرکت که علاقه مند به همکاری با یزد تایر را داشتند جذب کردییم. از متخصصینی که از کیان تایر به شرکت یزد تایر امدند که تعدادی از این همکاران  آقایان مهندس روشندل ، مهندس بهشت آر او مهندس بابازاده ، مهندس کاشانی بودند . تعدادی هم از ایران یاسا جذب یزد تایر شدند از جمله آقایان مهندس مخنفی مهندس زارع و دکتر کرمی بودند. همکاری ما با کیان تایر با توجه به سایزهای بایس در نظر گرفته شده  بسیار مفید بود و من شخصا بسیار راضی هستم.

6–       از خاطرات خودتان در پروژه ریکلیم و افتتاح آن توسط آقای نعمت زاده برای ما بنویسید.

همانطور که قبلا گفتم پروزه ریکیم یکی از پروزه های جنبی یزدتایر بود . این پروژه با زمانبندی بسیار دقیق و در کوتاهترین زمان ممکن انجام شد و به موازات این پروژه پیگیر قرارداد فاینانس و شروع عملیات نصب ماشین آلات خریداری شده قبلی یعنی کلندر و بمبوری بودیم. خاطره ای که از زمان افتتاح ریکیم دارم بجز موارد اجرایی مسئله برق پروژه بود. درخواستی به برق منطقه ای داده بودیم مبنی بر تامین 6 مگا وات و در دو فاز. فاز اول به میزان 2 مگاوات تا  قبل از راه اندازی پروژه ریکیم و برای این پروژه و فاز دوم قبل از راه اندازی تایر و تیوب به میزان 6 مگاوات. با مدیرکل برق منطقه ای یزد مشکل تامی به موقع داشتییم که متاسفانه خیلی اذیت میکردند. در یکی از بازدیدهای آقای مهندس نعمت زاده به پروژه در سال 1370 که با حضور استاندار یزد و کلیه مدیکل های آن استان از جمله مدیر کل برق بود گلایه و مشکل تامین به موقع برق را به آقای نعمت زاده گفتیم. ایشان در همان بازدید با لحن بسیار تند در این ارتباط صحبت کردند و به من ولی در اصل به مدیرکل برق تندی گفتند. زمان گذشت و با حمایت استانداری و ئزارت نیرو و فار به اداره کل برق استان قبل از راه اندازی و افتتاح پروژه برق را دریافت کردیم ولی در روز افتتاح که با حضور آقای مهندس نعمت زاده به عنوان وزیر صنایع و در هفته دولت در شهریور 1371 و با حضور استاندار و امام جمعه و بقیه مسئولین استان افتتاح گردید و درست بعد از حضور وزیر و مقامات به الن تولید برق شرکت قطع شد. این قطعی برق ظاهرا به عمد توسط اداره برق یزد و در جواب به صحبت تندی قبلی وزیر بود. تقریبا همه فهمیدند. دومین موضوع تندی ایشان به یکی از مدیران شرکت بود که به خیری گذشت.

 7-    چی شد که به فکر تولید تایرهای رادیال سواری افتادید ؟

بعد از افتتاح پروژه تایر و تیوپ در مرداد 1374 و شروع به تولید مخصوصا در سواری و با توجه به کمبود تایرهای سواری در آن تاریخ و تفاوت فاحش قیمت آزاد و کارخانه (اگر اشتباه نکنم ، قیمت تایر پیکان کارخانه هر جفت حدود 12 هزار تومان بود و قیمت آزاد آن بیش از 20 هزیار تومان بود) یکی از تاثیرات تولید یزد تایر کاهش چشمگیر تایر پیکانی گردید و قیمت بازار آن به حدود 15 هزار تومان رسید که شرکت مورد تشویق سازمان بازرسی و نظارت قرار گرفت . در اردامه با توجه به دریافت پرسهای تولید داخل ظرفیت شرکت به بالاتر از ظرفیت تعریف شده رسید. با توجه به ظرفیت محدود شرکت و امکان افزایش ظرفیت با سرمایه گذاری کمتر با توجه ظرفیت مازاد در بنبوری و کلندر  از همان زمان به فکر افزایش ظرفیت بودیم و با بررسی های انجام شده و تعیین استراتژی در شرکت  را در ارامه تولید در بایاس تولید تا سطح تایر مینی بوسی و در ادامه و با توجه به اطلاعات دریافتی واردات کمبود تولید تایرهای رادیال سیمی  بررسی و خط مشی هیئت مدیره جهت افزایش ظرفیت رادیال سیمی بجای رادیال نخی تعیین کردید.تمامی بررسی ها به صورت علمی و در برنامه استراتژی شرکت گنجانده شد.

8–        انتخاب فردشتاین هلند بر چه اساسی صورت گرفت ؟

از ابتدا برای تولید رادیال هدف رادیال سیمی بود.برای تولید رادیال سیمی می بایستی تکنولوژی مربوطه را دریافت میکردیم که این یکی از سخت ترین کارها بود. سهامداران شرکت پس از ارئه طرح توجیهی فنی مالی اقتصادی و با پیگیریهای توجیهی ظرفیت تولیدی شرکت که در مراحل قبلی از 13500 تن به حدود 18000 تن رسیده بود میتوانست با اضافه نمودن لاستیکهای تایر سیمی به ظرفیتی در حدود 25000 تن افزایش یابد و در نهایت  در اواخر سال 1381 به تصویب سهامداران رسید.  با شرکتهای مختلفی تماس گرفتیم. اکثر شرکتهای معتبر خیلی علاقه ای به ارائه دانش فنی و لیسانس تولید نداشتند و کار بسیار سختی بود. در نهایت دو شرکت وردشتاین هلند با ماشین الات عمدتا وی ام آی هلند و مابقی شرکتهای آلمانی و همچنین پیرلی ایتالیا به نهایی رسیده و مذاکرات بسیار فشرده ای در این ارتباط داشتیم. جهت اطلاع اینکه شرکت وردشتاین یک شاخه جدا شده شرکت میشیلن فرانسه بود و در اروپا به عنوان یکی از بالاترین کیفیتهای تولیدی معرفی می گردید و اکثر تولیدات آن شرکت بجز هلند به آلمان صادر میگردید. با توجه به مذاکرات متعدد در نهایت در سال 1381 شرکت وردنشتاین هلند به دلیل کیفیت تکنولوژی و ماشین آلات و قیمت بسیار مناسبتر انتخاب گردید. می بایستی دو قرارداد دانش فنی و انتقال تکنولوژی و لیسانس تولید و همچنین قرارداد خرید ماشین آلات و تجیهزات به صورت جداگانه انعقاد گردیده و جهت انجام خرید به هم به صورتی لینک گردند. با پرداخت پیش پرداختی قرارداد تکنولوژی با وردشتاین انعقاد و مراحل بعدی انتخاب ماشین آلات با همکاری شرکت دارنده دانش فنی و بر مبنای همان دانش فنی انتخاب میگردید که عملیات اجرایی مشترکی در این ارتباط با وردشتاین داشتیم. هر کدام از ماشین آلات و پیشنهاد از هر شرکت و مشخصات ماشین آلات طی جلساتی که عمدتا در هلند و در شرکت وردشتاین و با حضور شرکتهای فروشنده ماشین آلات ابتدا مشخصات نهایی میگردید و سپس پیشنهاد قیمت مستقیما به یزدتایر ارسال میگردید که در نهایت عمده تجیهزات مخصوصا ماشین آلات ساخت با وی ام آی هلند و تغییرات کلندر از طریق آن شرکت با سازنده ماشین کلندر یعنی کومریو نهایی گردید.

ظاهرا با انجام و گسترش لاستیک رادیال سیمی کل ظرفیت یزد تایر در حال حاضر به ظاهرا  به حدود 40000 تن رسیده است که مایه خوشحالی هست.

  • قرارداد انتقال تکنولوژی و خرید ماشین آلات حدودا چند میلیون یورو بود ؟

بعد از گذشت چند سال اعداد و ارقام دقیق در خاطرم نیست ولی اطلاعات را با استفاده از آنچه یادم هست  میدم

 در سال 1382 با استفاده از صندوق ذخیره ارزی کل پروژه تا آنجا که خاطرم هست به قیمت حدودی 23 ملیون یورو که حدودا 2 ملیون یورو دانش فنی و لیسانس و استفاده از نام  شرکت وردشتاین به عنوان تحت لیسانس گشایش اعتبار گردید. مراحل طراحی و اجرایی و ساخت ماشین آلات از همان تاریخ شروع گردید. در این ارتباط پرسها و ماشین آلات داخلی هم می بایستی تغییراتی انجام میگردید .  یکی از مواردی که حائز اهمیت بود درگیر نمودن سازنده های داخلی مخصوصا قالب و درام بود که شرکت وردشتاین مقاومت زیادی در این زمینه جهت ساخت در داخل داشتند. طی مذاکرات پروژه که با استفاده از دو وکیل بین المللی و طی مذاکرات طولانی انجام پذرفت ، متخصصین آن شرکت را به شرکت کاراگستر بردیم . با این توافق قرار گردید سری اول قالبها در هلند و سری دوم در این شرکت ساخته شود . با این همکاری  نه تنها موافقت ساخت قالبها و در ادامه مابقی تجهیزات قابل تولید در داخل را گرفتیم بلکه شرکت کاراگستر در ادامه تولید و صادرات قالب را به وردشتاین داشت که اطلاع به روزی از این اقدام در حال حاضر ندارم. عملیات پروژه با انتخاب یک مدیر پروژه اهل ترکیه که قبلا ظاهرا در یکی از بزرگترین شرکتهای تایر ترکیه کار میکرده و بازنشسته شده بودند آغاز گردید. در این پروژه  همکاران و مدیران شرکت بسیار زحمت کشیده که شاخص ترین این افراد آقای مهندس مولایی بودند که جا دارد همواره یادی از ایشان در پروژه های یزد تایر داشته باشیم که بدون حضور تاثیر گذار ایشان انعقاد قرارداد و اجرای پروژه بسیار سخت میشدو در ادامه جا دارد از زحمات آقای مهندس یاسی و کلیه همکاران شرکت و  آقایان مهندس روشندل و مهندس مخنفی و مابقی مدیران بسیار تاثیر گذار بود که جا دارد از زحمت این افراد در یزدتتایر فراموش نگردد.  آقای مهندس مخنفی هم مدیر اجرایی این پروژه انتخاب گردیدند. متاسفانه اینجانب در اواخر سال 1382 و در شرایطی کلیه سختیهای پروژه به نتیجه اجرای کشیده شده بود مجبور به استعفا شدم . بقیه مراحل اجرایی  را  همکاران و مدیران انجام دادند و خوشبختانه به نتایج بسیار خوبی رسید. افتخار میکنم که یادگاری از خود در این صنعت گذاشتم.

در خاتمه از جنابعالی بابت این که پیشکسوتان این صنعت را فراموش نکردید و بابت  مصاحبه تشکر میکنم.

بیوگرافی دکتر رضا سید اصفهانی

بیوگرافی دکتر رضا سید اصفهانی

رضاسیداصفهانی

سیدرضا سیداصفهانی

متولد 6-3-1333 ( تبریز )

تحصیلات

  1. دبستان فرخ منش                  1340-1346          دوره ابتدایی
  2. دبیرستان البرز                   1346-1352          دیپلم ریاضی
  3. کالج برادفورد  انگلستان       1352-1353      پیش دانشگاهی  A-Level
  4. 4-      Sussex University   انگلستان   1353-1356      لیسانس    مهندسی برق و سیستم
  5. انستیتو IUIEC    انگستان     1356-1357   فوق لیسانس     مهندسی کنترل
  6. Sussex University    انگلستان 1356-1359 دکترا مهندسی مکانیک – کنترل مکانیک
رضا سید اصفهانی

سوابق کاری تمام وقت

  1. مرکز آموزش توانیر        کارشناس آموزش 1359-1360
  2. سیمان آبیک  کارشناس فنی -مسئول بهره برداری 1360
  3. شرکت شیشه سازی مینا   مدیرعامل       1360-1361
  4. گروه دارویی – سازمان صنایع ملی ایران  مدیر طرح و توسعه  و همزمان مدیر پروژه شیشه های دارویی 1361-1363
  5. شرکت سایپا  – عضو هیئت مدیره و مدیر اجرایی 1362- 1363
  6. ایران یاسا – عضو موظف هیئت مدیره 1363-1364 – همچنین به مدت بیش از 10 سال در سه دوره به عنوان عضو هیئت مدیره تا سال 1396
  7. شرکت مجتمع صنایع لاستیک یزد – مدیر عامل و عضو هیئت مدیره خرداد 1364 الی بهمن ماه 1382

اولین مدیرعامل شرکت بعد از تاسیس به مدت 18 سال و 9 ماه-  مجری پروژههای تایر و تیوپ دوچرخه و موتور و سواری و وانت و مینی بوس بایاس به صورت فاینانس (supply credit)– مجری پروژه تولید ریکلیم و پودر لاستیک از لاستیک به عنوان اولین پروژه در نوع خود و جداسازی پروژه به شرکت لاستیک ایساتیس – انجام پروژه تایر سیمی با تکنولوژی وردنشتاین هلند از طریق صندوق ذخیره ارزی

تاسیس دانشگاه علمی کاربردی لاستیک در لاستیک یزد- ایجاد موسسه فرهنگی ورزشی یزد تایر – همچنین عضو غیر موظف این شرکت  از سال 1385 الی 1387 بعد از واگذاری عمده سهام به بخش خصوصی

  • شرکت پارس مینو – مدیر عامل و عضو هیئت مدیره1383
  • شرکت بیودارو – شرکت سرمایه گذاری مشترک ایرانی آلمانی جهت اجرا پروژه استحصال پلاسمای خون و تولید داروهای مشتق از پلاسمای خون برای اولین بار در ایران– مدیرعامل و عضو هیئت مدیره 1383 الی 1385
  • شرکت مدیریت و مهندسی نخبگان پیمان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره و سهامدار 1385 الی 1394 شرکت تخصصی طراحی و اجرایی پروژه مخصوصا پروژه های خاص دارویی
  • مدیر پروژه شرکت پروسسینگ لایف ساینس آلمان در پروژه ویال  داروپخش سال 1388- 1389
  • شرکت برنتز خاورمیانه – شرکت با سرمایه گذاری مشترک هلندی و ایرانی به عنوان یکی از شرکتهای گروه بین المللی برنتز برای منطقه خاورمیانه و ایران جهت تامین و ارائه تکنولوژی صنایع غذایی و دارویی و دامی و آرایشی  سال 1394 تا  1398
  • سهامدار و رئیس هئیت مدیره شرکت مدیریت و مهندسی نخبگان پیمان – سال 1394 تا کنون

مسئولیتها و مشاغل غیرموظف و مشاوره و نیمه وقت

  • تدریس در دانشگاه ساسکس و کالج برایتون انگلستان
  • تدرییس کنترل اتوماتیک  در دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر
  • مدیر طرح و توسعه گروه شیمیایی و سلولوزی  سازمان صنایع ملی ایران
  • عضو هیئت اجرایی و پژوهشی اجلاس اسکایپ تهران
  • مشاور مرکز مطالعات مدیریت ایران – وزارت پست و تلگراف و تلفن- پشم شیشه ایران- پلاسما دارو البرز- دارویی جابر ابن حیان-دارویی بهستان تولید
  • عضو هیئت مدیره غیر موظف شرکتهای : ایران یاساتایر و رابر- سولفور سدیم- مهندسی تحقیقات لاستیک- سرمایه گذاری و توسعه لاستیک (نخ تایر البرز)- بازرگانی سیمرغ- تولیپرس- نقشینه سنگ مازندران-  فراوری لاستیک ایساتیس- صنعتی مینو- دارویی بهداشتی مینو- غذایی مینو- شیرینی شکلات مینو- خدمات مالی اداری مینو- اطلس گستران آریا- مجتمع صنایع لاستیک یزد- همتا دارو- بیودارو- اطلس مدیران- اطلس گستران آریا- کادور مالزی – مرکز بین المللی مطالعات مدیریت کیش
  • مشاور وزارت پست و تلگراف و تلفن ، مشاور مدیر عامل شرکت دارویی جابربن حیان و مجری پروژه تولید مواد اولیه دارویی با سرمایه گذاری مشترک شرکت هانمی کره جنوبی ،مشاور مدیر عامل شرکت پشم شیشه ایران
  • مجری پروژه های شرکت های  دارویی وانا – تهران شیمی- تهران دارو – آفا شیمی- چکاد دارو(بهستان تولید)- داروپخش- سینا دارو- فراورده های تزریقی ایران- روژین تولید- ارمغان هلال همدان-دنا-بهفار
  • طراح و مجری پروژه ساختمان اداری تجاری رویال کیش در جزیره کیش- مرکز فن آوری و رشد دارویی دانشگاه تهران

( شما می توانید در موردسوابق دکتر رضا سیداصفهانی در بیودارو فیلم آپارات را ببینید . ( اینجا ) )

( ایران نخستین تولید کننده ی پلاسما در خاورمیانه می شود – روی این خط کلیک کنید و مطلب را بخوانید لطفا )

و همچنین :

ايران مفتخر به دريافت گواهي‌نامه رسمي و جهاني براي توليد پلاسما شد

اخبار داروسازیاخبار علوم پايه

شركت “بيودارو” ايران به‌عنوان نخستين شركت‌ايراني، مفتخر به دريافت گواهي‌نامه رسمي و جهاني از موسسه “پل ارليش” و وزارت بهداشت آلمان و وزارت بهداشت ايران، براي توليد پلاسما به روش “فرزيس” و آزمايشگاه مربوطه شد.

دكتر”سيدرضاسيداصفهاني”، مديرعامل شركت بيودارو عصر سه‌شنبه در حاشيه مراسم افتتاحيه نخستين مركز پلاسماگري در خاورميانه، در گفت و گو با خبرنگار گروه علمي ايرنا، اين موفقيت ملي و ماندگار را به ملت شريف و خانواده بزرگ صنعت داروسازي كشور تبريك گفت.

اين مركز، يكي از مهمترين طرح‌هاي مشترك ايران و آلمان از اين نوع در كشور محسوب مي‌شود.

مركز پلاسماگري بيودارو باهدف جمع‌آوري پلاسماي انساني به روش پلاسمافرزيس از اهداء‌كنندگان و به منظور تامين پلاسماي انساني مورد نياز براي ساخت داروهاي تخصصي و فرآورده‌هاي خوني كه دربالاترين سطح استانداردهاي مورد تاييد جهاني و با بالاترين كيفيت مورد مصرف بيماران خاص از جمله بيماران هموفيلي انجام مي‌پذيرد، تاسيس شده و گامي بسيار مهم در طراحي و اجراي روش‌هاي مكانيزه منطبق با استانداردهاي اروپايي در زمينه پلاسماگيري است.

سيداصفهاني، ابتدا در تعريف، تشريح و اهميت پلاسما گفت : پلاسما، حاوي بيش از ‪ ۲۰۰‬تركيب بيوشيميايي است كه هنوز هم تعداد زيادي ازآنها ناشناخته است.

وي افزود: از اين تركيبات مي‌توان از گليكوپروتئين ها، فاكتورهاي انعقادي، پروتئازهاي بازدارنده(‪ ،( Protease،Inhibitors‬فاكتورهاي رشد و پروتئين‌هاي مهمي چون آلبومين و ايمونوگلوبولين‌هاي مختلف نام برد.

سيداصفهاني در ادامه توضيح داد: امروزه، فرآورده‌هاي حاصل از پلاسما، باوجود توسعه بيوتكنولوژي و دسترسي به داروها از طريق روش‌هاي نوتركيبي، قسمت عمده‌اي از داروهاي مورد مصرف بيماران خاص را تشكيل مي‌دهند.

او بااشاره به كمبود برخي از فرآورده‌هاي پلاسمايي مانند ايمونو گلوبولين وريدي و كمبود محسوس برخي از فرآورده‌هاي ديگر در كشورهاي مختلف جهان خاطرنشان كرد: در برخي از كشورهاي آسيايي، اروپاي شرقي و مركزي، آمريكاي جنوبي و خاورميانه، نياز به فرآورده‌هاي مشتق از پلاسما به خصوص آلبومين، ايمونوگلوبولين ها، فاكتور‪ VIH‬و فاكتور ‪ LX‬كاملا محسوس است.

سيداصفهاني دراين‌باره با بيان اين مطلب كه در بسياري از موارد بيماران به علت كمبود و گران بودن داروهاي وارداتي از درمان موثر برخوردار نيستند، متذكر شد: تقاضا براي داروهاي جديدتر مثل ايمونوگلوبولين‌هاي اختصاصي، آنتي ترومبين و چسب فيبرين، روز به روز در حال افزايش است.

وي درادامه توضيح داد: امروزه، كشورهاي درحال توسعه با اتخاذ سياست- هاي برگشت سرمايه در امور پزشكي و بهداشتي و همچنين افزايش سطح آگاهي از منافع باليني فرآورده‌هاي پلاسمايي، به دنبال راه‌اندازي خطوط توليد اين فرآورده‌ها در كشورهاي خود بوده كه در واقع با هدف دستيابي تدريجي به ميزاني از خودكفايي انجام مي‌شود.

مديرعامل شركت بيودارو با اعتقاد به اينكه اين امر، دسترسي سريع و راحت بيماران به اين داروها را با كنترل بهتر در دراز مدت ممكن مي‌سازد، خاطرنشان ساخت: اين نظريه، زماني قوت مي‌گيرد كه مشاهده مي‌شود، خطرات ناشي از آلودگي‌هاي ويروسي در مورد پلاسماهاي داخلي كه با نظارت دقيق درطي مراحل مختلف از خون‌گيري تا پالايش تهيه مي‌شود، بسيار كمتر از پلاسماهايي بوده كه در خارج از كشور و در شرايط ناشناخته تهيه شده است.

وي با استناد به شواهد پزشكي معتقد است كه داروهاي تهيه شده‌از پلاسماي افراد يك قوم و مليت براي همان قوم موثرتر است.

سيداصفهاني، حجم بيماران هموفيلي در جهان كه از درمان كافي برخوردار نيستند را ‪ ۸۰‬درصد اعلام كرد و گفت: برهمين اساس، توليدات داخلي را به شرط دارا بودن استانداردهاي مناسب و كافي، پيشنهاد و تشويق مي‌نمايد.

او گفت: با توجه به دلايل ارائه شده، به‌نظر مي‌رسد كه توسعه مراكز جمع آوري پلاسما و پالايشگاههاي پلاسما، راه حل مناسب براي نيل به خودكفايي در اين زمينه باشد.

سيداصفهاني، در اين رابطه، ضرورت استفاده از فناوري‌هاي پيشرفته با همكاري و مشاركت افراد مجرب و وجود سيستم نظارتي فعال كه بتواند علاوه بر تامين ايمني كافي براي محصولات، ازنظر اقتصادي نيز پاسخگوي هزينه‌هاي مترتب با پروژه باشد را با اهميت خواند.

وي، براي نيل به‌اين اهداف، بر ضرورت پايه‌گذاري سيستم مركزي جمع‌آوري پلاسما، انجام آزمايشات لازم بر روي پلاسماي مورد نياز براي پالايش، احداث پالايشگاه با سيستم‌هاي مدرن جهت افزايش سطح ايمني محصولات، انتخاب تكنولوژي مدرن به منظور پالايش و ويروس زدايي، داشتن شرايط ‪ cGMP‬مستمر، وجود دستور العمل‌هاي صحيح (‪ (SOP‬و بالاخره آموزش مستمر كاركنان تاكيد و اصرار ورزيد.

مديرعامل شركت بيودارو در قسمت پاياني اين گفت و گو به تشريح تاريخچه و چگونگي فعاليت شركت متبوع خود پرداخت و گفت: اين شركت با سرمايه‌گذاري مشترك شركت‌هاي بيوتست با ‪ ۴۹‬درصد سهم، ادونسد پلاسماي، با ‪ ۱۱‬درصد سهم، آلمان و شركت هولدينگ دارو پخش با ‪ ۴۰‬درصد سهم شكل گرفته است.

جمع آوري پلاسماي انساني از اهداء‌كنندگان سالم ايراني در جهت تامين پلاسماي انساني مورد نظر جهت ساخت داروهاي تخصصي با بالاترين استانداردهاي جهاني و بهترين كيفيت مورد نياز بيماران خاص از جمله بيماران هموفيلي از جمله اهداف شركت بيودارو به شمار مي‌رود.

شركت بيودارو در اسفند ماه سال ‪ ۱۳۸۲‬تاسيس و در شهريور ماه سال ‪۱۳۸۳‬ به طور رسمي فعاليت‌هاي خود را آغاز كرد.

لینک مطلب در ( اینجا )

درباره ساناز سید اصفهانی

متولد 14 . 9 . 1360 در تهران ، از سن پنج سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و بعد به مدرسه ی هنر و ادبیات ِ صدا و سیما رفت . ساز تخصصی او پیانو بود که به صلاحدید خانواده از ادامه ی تحصیل در این رشته به صورت تخصصی منصرف شد و وارد رشته ی ریاضی فیزیک شد و پیانو را در کنار درس با اساتید مجرب به صورت خصوصی فرا گرفت . او دارای مدرک انیمیشن کامپیوتری از مجتمع فنی تهران میباشد و همزمان با تحصیل و کار در این رشته وارد دانشگاه سوره ی تهران شد و در رشته ی تئاتر ، گرایش ادبیات دراماتیک تحصیل کرد . همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با مطبوعات شد . او با روزنامه هایی چون همشهری ، همشهری مناطق ، اعتماد ، اعتماد ملی ، شرق ، تهران امروز ، فرهیختگان و ماهنامه ی ادبی گلستانه ، مجله ی نقش آفرینان ، ماهنامه ی رودکی و سینما- چشم ( روح سرگردان موزه سینما )، ماهنامه ی سیاسی فرهنگی دنیای قلم . . . همکاری کرده است .